در
کتابخانه
بازدید : 485110تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
عدل الهی
Expand مقدّمه مقدّمه
Expand <span class="HFormat">بخش اول: </span>عدل بشری و  عدل الهی بخش اول: عدل بشری و عدل الهی
Expand <span class="HFormat">بخش دوم: </span>حلّ مشكل بخش دوم: حلّ مشكل
Expand <span class="HFormat">بخش سوم</span>تبعیض هابخش سومتبعیض ها
Collapse <span class="HFormat">بخش چهارم: </span>شروربخش چهارم: شرور
Expand <span class="HFormat">بخش پنجم: </span>فوائد شروربخش پنجم: فوائد شرور
Expand <span class="HFormat">بخش ششم: </span>مرگ ومیرهابخش ششم: مرگ ومیرها
Expand <span class="HFormat">بخش هفتم: </span>مجازاتهای اخروی بخش هفتم: مجازاتهای اخروی
Expand <span class="HFormat">بخش هشتم: </span>شفاعت بخش هشتم: شفاعت
Expand <span class="HFormat">بخش نهم: </span>عمل خیر از غیر مسلمان بخش نهم: عمل خیر از غیر مسلمان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اساس شبهه ی «ثنویّه» و طرفداران آنها- چنانكه قبلاً هم بدان اشاره شد- این است كه چون هستیها در ذات خود دو گونه اند: هستیهای خوب و هستیهای بد، ناچار باید از دو گونه مبدأ صدور یافته باشند تا هر یك از بدیها و خوبیها به آفریننده ای جداگانه تعلّق داشته باشد. در واقع ثنویّه خواسته اند خدا را از بدی تبرئه كنند، او را به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 149
شریك داشتن متهم كرده اند. در نظر ثنویّه، كه جهان را به دو قسمت نیك و بد تقسیم كرده اند و وجود بدیها را زائد بلكه زیانبار می دانند و قهراً آنها را نه از خدا بلكه از قدرتی در مقابل خدا می دانند، خداوند همچون آدم با حسن نیّت ولی زبون و ناتوانی است كه از وضع موجود رنج می برد و به آن رضایت نمی دهد ولی در برابر رقیب شریر و بدخواهی قرار دارد كه بر خلاف میل او فسادها و تباهیها ایجاد می كند.

«ثنویّه» نتوانسته اند اعتقاد به قدرت نامتناهی و اراده ی مسلّط خدا و قضا و قدر بی رقیب او را توأم با اعتقاد به حكیم بودن و عادل بودن و خیر بودن خدا حفظ كنند.

ولی اسلام در عین اینكه خدا را مبدأ هر وجود و دارای رحمت پایان ناپذیر و حكمت بالغه می داند، به اراده ی توانا و قدرت مقاومت ناپذیر او نیز خدشه وارد نمی كند، همه چیز را مستند به او می كند، حتی شیطان و اغوای او را.

از نظر اسلام، مسأله ی شرور به شكل دیگری حل می گردد و آن این است كه می گوید با اینكه در یك حساب، امور جهان به دو دسته ی نیكیها و بدیها تقسیم می گردد ولی در یك حساب دیگر، هیچ گونه بدی در نظام آفرینش وجود ندارد، آنچه هست خیر است و نظام موجود نظام احسن است، و زیباتر از آنچه هست امكان ندارد.

اینگونه پاسخگویی به مسأله ی «شرور» از لحاظ عقلی، متّكی به فلسفه ی خاصّی است كه در آن، مسائل وجود و عدم بطور عمیقی مورد دقت قرار می گیرد. پاسخی كه این فلسفه به «ثنویّه» می دهد این است كه «شرور» موجودهای واقعی و اصیلی نیستند تا به آفریننده و مبدئی نیازمند باشند. این مطلب را به دو بیان می توان تقریر كرد:

عدمی بودن شر، نسبی بودن شر. با توضیح این دو مطلب، شبهه ی دوگانگی هستی بكلی رفع می شود.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است