در
کتابخانه
بازدید : 485059تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
عدل الهی
Expand مقدّمه مقدّمه
Expand <span class="HFormat">بخش اول: </span>عدل بشری و  عدل الهی بخش اول: عدل بشری و عدل الهی
Expand <span class="HFormat">بخش دوم: </span>حلّ مشكل بخش دوم: حلّ مشكل
Expand <span class="HFormat">بخش سوم</span>تبعیض هابخش سومتبعیض ها
Expand <span class="HFormat">بخش چهارم: </span>شروربخش چهارم: شرور
Expand <span class="HFormat">بخش پنجم: </span>فوائد شروربخش پنجم: فوائد شرور
Expand <span class="HFormat">بخش ششم: </span>مرگ ومیرهابخش ششم: مرگ ومیرها
Expand <span class="HFormat">بخش هفتم: </span>مجازاتهای اخروی بخش هفتم: مجازاتهای اخروی
Collapse <span class="HFormat">بخش هشتم: </span>شفاعت بخش هشتم: شفاعت
Expand <span class="HFormat">بخش نهم: </span>عمل خیر از غیر مسلمان بخش نهم: عمل خیر از غیر مسلمان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
برای توضیح این نوع از شفاعت لازم است مطلبی را كه در بخش قبل تحت عنوان «عذاب اخروی» مورد دقت قرار دادیم به یاد آوریم. در آن بحث، گفتیم كه اعمال و كردارهایی كه انسان در دنیا مرتكب می گردد، در جهان دیگر تجسّم و تمثّل پیدا می كنند و حقیقت عینی آنها جلوه گر می شود. اكنون می افزاییم كه در آخرت نه تنها اعمال، تجسم پیدا می كنند بلكه «روابط» نیز مجسم می گردد؛ روابط معنوی ای كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 251
در این جهان بین مردم برقرار است در آن جهان صورت عینی و ملكوتی پیدا می كنند.

زمانی كه یك انسان سبب هدایت انسانی دیگر می شود رابطه ی رهبری و پیروی در میان آنان در رستاخیز به صورت عینی در می آید و «هادی» به صورت پیشوا و امام، و «هدایت یافته» به صورت پیرو و مأموم ظاهر می گردد. در مورد گمراه ساختن و اغواء هم همینطور است.

قرآن كریم می فرماید:

یَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ [1].

«روزی كه هر مردمی را با پیشوای ایشان می خوانیم» .
یعنی هر كسی با پیشوای خودش، یعنی با همان كس كه عملا الگوی او و الهامبخش او بوده است، محشور می گردد.

درباره ی تجسم پیشوایی فرعون نسبت به قوم خود در آخرت، می فرماید:

یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ اَلْقِیامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ اَلنّارَ [2].

«فرعون پیشاپیش اتباع و پیروانش حركت می كند، پس در آتش واردشان می سازد» .
فرعون كه در این جهان، گمراه و پیشوای گمراهان بوده، و گمراهان دیگر قومش گام جای گام او می گذاشتند، در آن جهان نیز به صورت قائد و امام آنان مجسم می شود. فرعون، شفیع و واسطه ی قوم خود می باشد هم در دنیا و هم در آخرت، شفیعی است كه در دنیا موجب گناهان و ضلالتها بوده است و در آخرت واسطه ی رسانیدن به دوزخ و آتش. شفیع و واسطه بودن او در بردن قوم به دوزخ در جهان آخرت، همانا تجسّم واسطه بودن او در جهان دنیا در گمراهی قومش است.

نكته ی جالب در تعبیر قرآن این است كه می فرماید فرعون قوم خود را در آن جهان وارد دوزخ می سازد. قرآن با این تعبیر خود تجسم تأثیر فرعون را در گمراهی پیروانش گوشزد می كند و می گوید همانطور كه در دنیا فرعون آنها را وارد گمراهی كرد، در آخرت آنها را وارد دوزخ می كند؛ بلكه وارد كردن آنها به دوزخ در آن جهان عینا ظهور و تجسم وارد كردن آنها در گمراهی در این جهان است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 252
البته روشن است كه همانطوری كه در این جهان هر یك از رهبری حق و باطل انشعابات و تقسیماتی دارد، در جهان دیگر هم چنین خواهد بود. مثلا همه كسانی كه از نور هدایت رسول اكرم استضائه كرده اند و از شریعت آن وجود مبارك بهره مند شده اند به دنبال او خواهند بود و او- جانهای ما نثار قدمش- پرچمدار نیكوكاران است كه در قیامت «پرچم سپاس» (لواء الحمد) را در دست دارد.

در این معنای شفاعت است كه رسول اكرم (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) شفیع امیر المؤمنین (صلوات اللّه علیه) و حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) می باشد و آنها شفیع حسنین (علیهما السلام) و هر امامی شفیع امام دیگر و شفیع شاگردان و پیروان خویش است؛ سلسله ی مراتب محفوظ است، سایر معصومین (علیهم السلام) هر چه دارند به توسط رسول اكرم دارند.

و در همین حساب است كه حتی علما از كسانی كه مورد تعلیم و هدایت ایشان قرار گرفته اند شفاعت می كنند. یك سلسله ی مرتبط و پرانشعابی بوجود می آید كه گروههای كوچك به بزرگ تر می پیوندند و در رأس سلسله، حضرت رسول اكرم پیشاپیش همه می شتابد.

قسیم جسیم وسیم بسیم
شفیع مطاع نبیّ كریم
*
روان از پیش و دلها جمله از پی
گرفته دست جانها دامن وی
*
او شفیع است این جهان و آن جهان
این جهان در دین و آنجا در جنان
این جهان گوید كه تو رهشان نما
آن جهان گوید كه تو مه شان نما
پیشه اش اندر ظهور و در كمون
اهد قومی انّهم لا یعلمون
بازگشته از دم او هر دو باب
در دو عالم دعوت او مستجاب
بهر این خاتم شده است او كه به جود
مثل او نی بود و نی خواهند بود
صد هزاران آفرین بر جان او
بر قدوم و دور فرزندان او
آن خلیفه زادگان مقبلش
زاده اند از عنصر جان و دلش
گر ز بغداد و هری یا از ری اند
بی مزاج آب و گل نسل وی اند
شاخ گل هر جا كه می روید گل است
خمّ مل هر جا كه می جوشد مل است
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 253
گر ز مغرب بر زند خورشید، سر
عین خورشید است نی چیز دگر
علت اینكه در روایات داریم كه امام حسین (ع) از خلق كثیری شفاعت می كند این است كه در این جهان، مكتب امام حسین (ع) بیش از هر مكتبی موجب احیاء دین و هدایت مردم شده است.

همانطور كه قبلا گفته شد شفاعت امام حسین (ع) به این صورت نیست كه بر خلاف رضای خدا و اراده ی او چیزی را از خدا بخواهد. شفاعت او دو نوع است: یك نوع آن همین هدایتهایی است كه در این جهان ایجاد كرده است و در جهان دیگر مجسم می شود، و نوع دوم آن را عن قریب بیان می كنیم.

امام حسین (ع) شفیع كسانی است كه از مكتب او هدایت یافته اند، او شفیع كسانی نیست كه مكتبش را وسیله ی گمراهی ساخته اند.

از این نكته نباید غفلت ورزید كه همانطوری كه از قرآن كریم گروهی هدایت یافته اند و گروهی گمراه شده اند، از مكتب امام حسین (علیه السلام) نیز گروهی هدایت شده و گروهی گمراه گشته اند و این مربوط به خود مردم است.

خدا درباره ی مثلهای قرآن می فرماید:

یُضِلُّ بِهِ كَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ كَثِیراً وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ اَلْفاسِقِینَ [3].

«به سبب قرآن، گروهی را گمراه می سازد و گروهی را هدایت می كند، و جز بدكاران را گمراه نمی سازد» .
ملاّی رومی، تمثیل عالی و زیبایی برای این مطلب آورده است، می گوید:

از خدا می خواه تا زین نكته ها
در نلغزی و رسی در منتها
زآنكه از قرآن بسی گمره شدند
زین رسن قومی درون چه شدند
مر رسن را نیست جرمی ای عنود
چون تو را سودای سربالا نبود
رسن یعنی ریسمان، طناب. با طناب، هم می شود از چاه بیرون آمد و هم می شود به درون چاه رفت، تا كدام را انتخاب كنیم.

قرآن و مكتب حسینی ریسمانهایی هستند كه قدرت دارند بشر را از چاه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 254
نگونبختی به اوج سعادت بالا برند؛ یكی حبل من اللّه و دومی حبل من النّاس است ولی اگر كسی از این دو حبل الهی سوء استفاده نمود، جرم از ریسمان نیست، علت این است كه او در سر سودای بالا رفتن نداشته است و البته چنین مردمی به وسیله ی قرآن و مكتب حسینی به قعر دوزخ برده می شوند و این حقیقت در جهان دیگر چنین مجسم می گردد كه به فرمان قرآن و امامان به دوزخ افكنده می شوند؛ و این است معنی قسیم الجنّة و النّار بودن.

در روایت از رسول اكرم آمده است:

انّ القرآن شافع مشفّع، و ماحل مصدّق [4].
«قرآن شفیعی است كه شفاعتش پذیرفته است و سعایت كننده ای است كه سعایتش پذیرفته می شود» .
حقیقتا تعبیر عجیبی است. می فرماید:

قرآن كریم، هم شفیع مؤمنان و نیكوكاران است به بهشت سعادت، و هم خصم كافران و مجرمان است به سوی دوزخ؛ واسطه ای است كه آنان را به بهشت برین و اینان را به دوزخ می كشاند.

این نوع از شفاعت را شایسته است شفاعت رهبری بنامیم و می توان آن را شفاعت «عمل» هم نامید؛ زیرا عامل اساسی ای كه در اینجا موجب نجات یا بدبختی گردیده است همان عمل نیكوكار و بدكار است.

روشن است كه هیچ یك از اشكالات شفاعت بر این گونه از شفاعت كه شرح داده شد وارد نیست و مخصوصا شفاعت به این معنی با «عدل الهی» به هیچ وجه منافات ندارد، بلكه مؤیّد آن است.


[1] . اسراء/71
[2] . هود/98
[3] . بقره/26
[4] . تفسیر عیّاشی، ج 1، ص 2.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است