در
کتابخانه
بازدید : 485070تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
عدل الهی
Expand مقدّمه مقدّمه
Expand <span class="HFormat">بخش اول: </span>عدل بشری و  عدل الهی بخش اول: عدل بشری و عدل الهی
Collapse <span class="HFormat">بخش دوم: </span>حلّ مشكل بخش دوم: حلّ مشكل
Expand <span class="HFormat">بخش سوم</span>تبعیض هابخش سومتبعیض ها
Expand <span class="HFormat">بخش چهارم: </span>شروربخش چهارم: شرور
Expand <span class="HFormat">بخش پنجم: </span>فوائد شروربخش پنجم: فوائد شرور
Expand <span class="HFormat">بخش ششم: </span>مرگ ومیرهابخش ششم: مرگ ومیرها
Expand <span class="HFormat">بخش هفتم: </span>مجازاتهای اخروی بخش هفتم: مجازاتهای اخروی
Expand <span class="HFormat">بخش هشتم: </span>شفاعت بخش هشتم: شفاعت
Expand <span class="HFormat">بخش نهم: </span>عمل خیر از غیر مسلمان بخش نهم: عمل خیر از غیر مسلمان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسأله ی نظام احسن و اشكال شرور، از مهم ترین مسائل فلسفه است و چنانكه در بخش نخست توضیح دادیم این مسأله در شرق و غرب موجب پیدایش فلسفه های «ثنویّت» ، «مادّیگری» و «بدبینی» گردیده است. كمتر كسی است كه به این مسأله توجه نكرده باشد و درباره ی آن سخنی نگفته باشد. فلاسفه ی شرق و غرب به اشكال شرور توجه كرده اند ولی تا آنجا كه من مطالعه دارم، فلاسفه ی غرب، پاسخی قاطع برای این اشكال نیافته اند؛ ولی فلاسفه و حكمای اسلام اشكال را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و بخوبی از عهده ی پاسخ آن برآمده و راز مهمّی را گشوده اند.

بیجا نیست در اینجا یك جمله درباره ی حكمت الهی شرق بگوئیم و از این گنجینه ی بزرگ معنوی قدردانی كنیم. حكمت الهی مشرق زمین سرمایه ی عظیم و گرانبهایی است كه در پرتوی اشعّه ی تابناك اسلام بوجود آمده و به بشریّت اهداء گردیده است. اما افسوس كه عده ی قلیل و بسیار محدودی عمیقانه با این سرمایه ی عظیم آشنا هستند و از ناحیه ی بی خبران و دشمنان متعصّب، بر آن، ستمها شده است. عده ای كه اطلاعاتشان از فلسفه ی قدیم عموما از حدود افلاك تسعه و عقول عشره تجاوز نمی كند، و چون فقط نام آن را شنیده و یا اگر به كتابها مراجعه كرده اند چیزی از آن سر در نیاورده اند، خیال كرده اند فلسفه ی اسلامی همان است كه درباره ی افلاك تسعه و عقول عشره بحث می كند، و چون امروز بی اساسی نظریّه ی افلاك روشن شده پس آنها می توانند گردن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 112
برافرازند و خود را از فارابی و بو علی و صدر المتألّهین برتر شمارند. آری، این عده می پندارند حكمت الهی اسلامی همان فلسفه ی قدیم یونانیان است و چیز علاوه ای ندارد و ناروا هم داخل اسلام شده است.

اینان، نفهمیده یا فهمیده، جنایت عظیمی نسبت به اسلام و معارف اسلامی مرتكب می گردند. حكمت اسلامی با فلسفه ی یونان همان اندازه متفاوت است كه فیزیك اینشتین با فیزیك یونان. دلائلی هست كه حتی الهیّات ابن سینا هم بطور كامل به اروپا نرفته است و اروپائیان از این گنجینه ی ارزنده هنوز هم بی خبرند. برای نمونه، ذكر مورد ذیل كافی است:

در پاورقیهای جلد دوم «اصول فلسفه و روش رئالیسم» [1]تذكر داده ایم، سخن معروف دكارت «من فكر می كنم پس وجود دارم» كه به عنوان فكری نو و اندیشه ای پرارج در فلسفه ی اروپا تلقّی شده است، حرف پوچ و بی مغزی است كه بو علی آن را در نمط سوم «اشارات» با صراحت كامل و در نهایت وضوح طرح كرده و سپس با برهانی محكم باطل كرده است. اگر فلسفه ی ابن سینا برای اروپائیان درست ترجمه شده بود، سخن دكارت با برچسب «ابتكاری نو» و «فكری تازه» مبنای فلسفه ی جدید قرار نمی گرفت. اما چه باید كرد كه فعلا هر چیزی كه مارك اروپائی دارد رونق دارد اگر چه سخن پوسیده ای باشد كه سالهاست ما از آن گذشته ایم.

اكنون به پاسخ پرسشهایی كه در بخش اول طرح كردیم می پردازیم. ما این پرسشها را تحت چهار عنوان طرح كردیم: تبعیضها، فناها و نیستیها، نقصها، آفتها. از این چهار نوع، قسمت اول را تحت عنوان «تبعیضها» و باقی را تحت عنوان «شرور» پاسخ می گوییم و لازم می دانیم قبلا اشاره ی مختصری به مشربها و مسلكهای مختلف در حلّ اینگونه اشكالات بنماییم.


[1] . چاپ شده در سال 1333 شمسی.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است