در
کتابخانه
بازدید : 130901تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در برخی از آیات قرآن صریحاً حكومت و دخالت سرنوشت، و اینكه هیچ حادثه ای در جهان رخ نمی دهد مگر به مشیّت الهی و آن حادثه قبلا در كتابی مضبوط بوده است، تأیید شده است از قبیل:

ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی اَلْأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِكُمْ إِلاّ فِی كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَی اَللّهِ یَسِیرٌ [1].

هیچ مصیبتی در زمین یا در نفوس شما به شما نمی رسد مگر آنكه قبل از آنكه آن را ظاهر كنیم، در كتابی ثبت شده و این بر خدا آسان است.

وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ اَلْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی اَلْبَرِّ وَ اَلْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ اَلْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاّ فِی كِتابٍ مُبِینٍ [2].
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 369
كلیدهای نهان نزد اوست، جز او كسی نمی داند، و می داند آنچه را كه در صحرا و در دریاست. برگی از درخت نمی افتد مگر آنكه او می داند، و دانه ای در تاریكیهای زمین و هیچ تر و خشكی نیست مگر آنكه در كتابی روشن ثبت است.

یَقُولُونَ هَلْ لَنا مِنَ اَلْأَمْرِ مِنْ شَیْ ءٍ قُلْ إِنَّ اَلْأَمْرَ كُلَّهُ لِلّهِ یُخْفُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ ما لا یُبْدُونَ لَكَ یَقُولُونَ لَوْ كانَ لَنا مِنَ اَلْأَمْرِ شَیْ ءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِی بُیُوتِكُمْ لَبَرَزَ اَلَّذِینَ كُتِبَ عَلَیْهِمُ اَلْقَتْلُ إِلی مَضاجِعِهِمْ [3].

می پرسند آیا چیزی از كار در دست ما هست؟ بگو تمام كار به دست خداست. ایشان در دل مطلبی دارند كه از تو پنهان می كنند؛ پیش خود می گویند اگر كار به دست ما بود در اینجا كشته نمی شدیم. به ایشان بگو اگر در خانه ی خود می بودید، كسانی كه كشته شدن بر ایشان نوشته شده بود به خوابگاههای خویش می شتافتند.

وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ [4].

هیچ چیزی نیست مگر اینكه خزانه های آن در نزد ماست، و ما آن را جز به اندازه ی معیّن فرو نمی فرستیم.

قَدْ جَعَلَ اَللّهُ لِكُلِّ شَیْ ءٍ قَدْراً [5].

همانا خدا برای هر چیز اندازه ای قرار داده است.

إِنّا كُلَّ شَیْ ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ [6].

ما همه چیز را به اندازه آفریده ایم.

فَیُضِلُّ اَللّهُ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ [7].

خدا هر كس را بخواهد گمراه، و هر كس را بخواهد هدایت می كند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 370
قُلِ اَللّهُمَّ مالِكَ اَلْمُلْكِ تُؤْتِی اَلْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ اَلْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِكَ اَلْخَیْرُ إِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ [8]
بگو: ای خدا! ای صاحب قدرت! تو به آن كس كه بخواهی قدرت می دهی و از آن كس كه بخواهی بازمی ستانی؛ هر كه را خواهی عزّت دهی و هر كه را خواهی ذلیل می سازی؛ نیكی در دست توست، و تو بر همه چیز توانایی.
امّا آیاتی كه دلالت می كند بر اینكه انسان در عمل خود مختار و در سرنوشت خود مؤثّر است و می تواند آن را تغییر دهد:

إِنَّ اَللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ [9].

خدا وضع هیچ مردمی را عوض نمی كند مگر آنكه خود آنها وضع نفسانی خود را تغییر دهند.

وَ ضَرَبَ اَللّهُ مَثَلاً قَرْیَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتِیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اَللّهِ فَأَذاقَهَا اَللّهُ لِباسَ اَلْجُوعِ وَ اَلْخَوْفِ [10].

خدا مثل زده شهری را كه امن و آرام بود و ارزاق از همه جا فراوان به سوی آن حمل می شد؛ ولی نعمتهای خدا را ناسپاسی كرد و از آن پس خدا گرسنگی و ناامنی را از همه طرف به آن چشانید.

وَ ما كانَ اَللّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ [11].

خدا چنان نیست كه به آنها ستم كند، ولی آنان چنان بودند كه به خویشتن ستم می كردند.

وَ ما رَبُّكَ بِظَلاّمٍ لِلْعَبِیدِ [12].

و پروردگارت نسبت به بندگان، ستمگر نمی باشد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 371
إِنّا هَدَیْناهُ اَلسَّبِیلَ إِمّا شاكِراً وَ إِمّا كَفُوراً [13].

ما انسان را راه نمودیم، او خود یا سپاسگزار است یا ناسپاس.

فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَكْفُرْ [14].

هر كه خواهد، ایمان آورد و هر كه خواهد، كفر ورزد.

ظَهَرَ اَلْفَسادُ فِی اَلْبَرِّ وَ اَلْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَیْدِی اَلنّاسِ [15].

در صحرا و دریا به واسطه ی كردار بد مردم، فساد و تباهی پدید شده است.

مَنْ كانَ یُرِیدُ حَرْثَ اَلْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ یُرِیدُ حَرْثَ اَلدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها [16].

هر كس طالب كشت آخرت باشد، برای وی در كشتش خواهیم افزود و هر كس خواهان كشت دنیا باشد، بهره ای به او خواهیم داد.

مَنْ كانَ یُرِیدُ اَلْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فِیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً. `وَ مَنْ أَرادَ اَلْآخِرَةَ وَ سَعی لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ كانَ سَعْیُهُمْ مَشْكُوراً. `كُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّكَ وَ ما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظُوراً [17].

هر كه زندگی نقد را طالب باشد، به آن اندازه و به آن كس كه بخواهیم نقد می دهیم؛ سپس جهنّم را برای وی قرار خواهیم داد تا وارد آن شود در حالی كه نكوهیده و منفور باشد. و هر كس عاقبت و سرانجام خوش بخواهد و آن طور كه شایسته است در راه آن كوشش كند و ایمان داشته باشد، كوشش او مورد قبول خواهد شد. ما به هر دو گروه مدد می رسانیم، به اینها و به آنها. فیض پروردگار تو از كسی دریغ نمی شود.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 372
آیاتی دیگر نیز از این قبیل و هم از نوع دسته ی اوّل در قرآن كریم هست.

این دو دسته آیات از نظر غالب علمای تفسیر و علمای كلام معارض یكدیگر شناخته شده اند. به عقیده ی آنها باید مفاد ظاهر یك دسته را پذیرفت و دسته ی دیگر را تأویل كرد. از نیمه ی دوّم قرن اوّل كه دو طرز تفكّر در این باب پیدا شد، گروهی كه طرفدار آزادی و اختیار بشر شدند، دسته ی اوّل این آیات را تأویل و توجیه كردند و آنها به «قدری» معروف شدند. گروهی دیگر كه طرفدار عقیده ی تقدیر شدند، دسته ی دوّم این آیات را تأویل كردند و «جبری» نامیده شدند. تدریجا كه دو فرقه ی بزرگ كلامی، یعنی اشاعره و معتزله، پدید آمدند و مسائل زیاد دیگری غیر از مسأله ی جبر و قدر را نیز طرح كردند و دو مكتب به وجود آمد، جبریّون و قدریّون در اشاعره و معتزله هضم شدند؛ یعنی دیگر عنوان مستقل برای آنها باقی نماند. مكتب اشعری از جبر و مكتب معتزلی از قدر طرفداری كرد.


[1] . حدید/22.
[2] . انعام/59. بسیار دیده می شود كه به غلط جمله ی «و لا رطب و لا یابس الاّ فی كتاب مبین» را بر قرآن مجید تطبیق می كنند، در صورتی كه به طور قطع و مسلّم مقصود قرآن نیست و شاید یك نفر از مفسّرین قابل اعتماد نیز آن طور تفسیر نكرده باشد.
[3] . آل عمران/154.
[4] . حجر/21.
[5] . طلاق/3.
[6] . قمر/49.
[7] . ابراهیم 4.
[8] . آل عمران/26.
[9] . رعد/11.
[10] . نحل/114.
[11] . عنكبوت/40.
[12] . فصلت/46.
[13] . دهر/3.
[14] . كهف/29.
[15] . روم/41.
[16] . شوری/20.
[17] . اسری/18- 20.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است