در
کتابخانه
بازدید : 109734تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
چنانكه می دانیم در قرنهای هیجدهم و نوزدهم، ماتریالیسم به صورت یك مكتب درآمد، و حال آنكه در گذشته اینچنین نبوده است و آنچه به بعضی مكاتب یونان قدیم نسبت می دهند، اساس درستی ندارد. معمولاً تاریخ فلسفه نویسها خودشان فلسفه نمی دانند و چون بعضی كلمات از برخی فلاسفه در مورد قدم زمانی مادّه و یا چیزی از این قبیل می بینند، خیال می كنند لازمه ی این فكر، انكار خدا و ماورای طبیعت است. از نظر ما ثابت نیست كه قبل از قرون جدید مكتبی مادّی وجود داشته است، بلكه قبلاً فقط گرایشهای فردی به سوی مادّیگری در یونان و غیر یونان وجود داشته است و همین است كه برای بسیاری این احتمال را به وجود آورده است كه شاید پیدایش ماتریالیسم به صورت یك مكتب، رابطه ی مستقیم با علم و پیشرفتهای علمی دارد.

خود ماتریالیستها البتّه بسیار می كوشند كه مطلب را به همین صورت جلوه دهند
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 476
و دیگران را به این مطلب مذعن نمایند كه علّت نضج و رواج ماتریالیسم در قرون هیجده و نوزده، طلوع نظریّات علمی بوده و توسعه ی علم، بشر را به این سو كشانده است. این مطلب به شوخی نزدیكتر است تا به یك حقیقت جدّی.

گرایش مادّی از دورانهای باستان، هم در طبقات دانشمند بوده و هم در طبقات جاهل. در دوره ی جدید نیز همین طور، در تمام طبقات افرادی مادّی پیدا می شوند، همچنانكه در تمام طبقات و قشرها- خصوصاً در طبقه ی دانشمند- گرایشهای الهی و معنوی و ما وراء الطّبیعی وجود دارد. اگر مطلب به این منوال بود كه ماتریالیستها می گویند، باید به همان نسبت كه علم پیشروی كرده است و دانشمندان بزرگ در جهان پیدا شده اند، گرایشهای مادّی در تیپ دانشمند بیشتر باشد و افراد هر چه دانشمندتر باشند مادّی تر باشند، و حال اینكه واقعیّت خلاف آن را نشان می دهد.

امروز ما از یك طرف افرادی معروف و مشهور را می بینیم مانند راسل كه تا حدود زیادی خود را ماتریالیست نشان می دهند. وی می گوید:

«بشر مولود عواملی است كه در ایجاد او تدبیری به كار نرفته و غایتی در نظر گرفته نشده است. اصل بشر، نمو و حتّی عواطف او چون آرزو، ترس، عشق و عقیده چیزی جز مظهر تلفیق تصادفی اتمهای مختلف نیست. . » . [1]
راسل به این ترتیب وجود نیروی شاعر و مدبّر حاكم بر جهان را انكار می كند، هر چند گاهی در بعضی گفته های خود، خود را شكّاك و «لا ادری» قلمداد می كند [2].

از طرف دیگر، اینشتاین نابغه ی علمی قرن بیستم را می بینیم كه درست در جهت خلاف نظر راسل، نظر می دهد و می گوید:

«در عالم مجهول، نیروی عاقل و قادری وجود دارد كه جهان گواه وجود اوست» . [3]
آیا می توان گفت راسل با مفاهیم علمی امروز آشناست، امّا اینشتاین آشنا نیست؟ ! یا فلان فیلسوف قرن هیجدهم یا نوزدهم با مفاهیم علمی زمان خویش آشنا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 477
بوده امّا پاستور خداشناس، آشنا نبوده و جاهل بوده است؟ ! یا می توانیم بگوییم ویلیام جیمز، مرد موحّد بلكه عارف عصر خویش یا برگسون و الكسیس كارل و امثال اینها با مفاهیم علمی زمان خود آشنا نبوده اند و با مقیاس هزار سال قبل فكر می كرده اند، امّا فلان جوان ایرانی كه یكدهم آنها معلومات ندارد و به خدا معتقد نیست، با مفاهیم علمی زمان خود آشناست؟ !
گاهی دیده می شود دو نفر ریاضی دان، یكی معتقد به خدا و دین است و دیگری مادّی است؛ یا دو نفر فیزیك دان، دو نفر زیست شناس، دو نفر ستاره شناس، یكی مادّی فكر می كند و دیگری الهی. پس مسأله به این سادگی نیست كه بگوییم علم آمده است و مسائل ماورای طبیعت را منسوخ كرده است. این یك سخن كودكانه است.

بحثی كه بیشتر باید روی آن تكیه كرد این است كه چه چیز موجب گشت در اروپا ماتریالیسم به صورت یك مكتب ظهور كرد و گروندگان بسیاری پیدا كرد، هر چند قرن بیستم بر خلاف قرنهای هیجدهم و نوزدهم از پیشروی ماتریالیسم كاست، بلكه در این قرن نوعی شكست نصیب ماتریالیسم شد. این گرایشهای دسته جمعی، یك سلسله علل تاریخی و اجتماعی دارد كه باید مورد بررسی قرار گیرد.

ما در مطالعات خود به عللی برخورده ایم و همانها را در اینجا ذكر می كنیم. شاید افرادی كه مطالعات بیشتری در زمینه های اجتماعی، خصوصاً در تاریخ اروپا دارند، علل و اسباب دیگری را بشناسند. ما در اینجا محصول مطالعات خودمان را ذكر می كنیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 479

[1] . كتاب اثبات وجود خدا، چاپ سوم، ص 99 به نقل «ایروینگ ویلیام نبلوچ» .
[2] . عرفان و منطق.
[3] . كتاب اثبات وجود خدا، چاپ سوم، ص 76 به نقل «مارلین بوكس كریدر» .
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است