در
کتابخانه
بازدید : 174698تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در شیعه، اصل عدل یكی از اصول دین است. در مقدّمه ی كتاب عدل الهی گفته ایم كه اصل عدل در فرهنگ اسلامی تقسیم می شود به عدل الهی و عدل انسانی. عدل الهی تقسیم می شود به عدل تكوینی و عدل تشریعی. عدل انسانی نیز به نوبه ی خود تقسیم می شود به عدل فردی و عدل اجتماعی. عدلی كه از اختصاصات مذهب شیعه شمرده شده است و به همین دلیل و همین معنی جزء اصول دین در مذهب شیعه قرار گرفته است، عدل الهی است و این نوع از عدل است كه در متن جهان بینی اسلامی واقع می شود.

عدل الهی یعنی اعتقاد به اینكه خداوند، چه در نظام تكوین و چه در نظام تشریع، به حقّ و عدل رفتار می كند و ظلم نمی نماید. علّت اینكه اصل عدل یكی از اصول در مذهب شیعه قرار گرفت، این است كه گروهی در میان مسلمین پیدا شدند كه آزادی و اختیار انسان را انكار كردند. آنها درباره ی قضا و قدر الهی نوعی اعتقاد پیدا كردند كه با آزادی انسان بكلّی منافی بود. آنها اصل علّت و معلول و سبب و مسبّب را در نظام كلّی جهان و در نظام رفتار انسان انكار كردند و معتقد شدند كه قضای الهی مستقیما و بلاواسطه عمل می كند، بنابراین آتش نمی سوزاند بلكه خدا می سوزاند، مغناطیس به هیچ وجه تأثیری در جذب آهن ندارد بلكه خدا مستقیما آهن را به طرف مغناطیس جذب می كند، انسان كار خوب یا بد نمی كند بلكه خدا مستقیما كارهای خوب و بد را در پیكر انسان انجام می دهد! اینجا بود كه مسأله ی مهمّی طرح شد و آن اینكه اگر نظام علّت و معلول بی حقیقت است و اگر انسان خودش نقش واقعی در انتخاب كارهایش ندارد، پس تكلیف پاداش و كیفر فردی چه می شود؟ چرا خداوند به برخی مردم پاداش می دهد و آنها را به بهشت می برد و برخی دیگر را كیفر می دهد و به جهنّم می برد، در صورتی كه هم كار خوب را خودش انجام داده است و هم كار بد را؟ كیفر دادن افراد انسان در حالی كه كوچكترین اختیار و آزادی از خود نداشته اند ظلم است و بر خلاف اصل قطعی عدل خداوندی است.

عموم شیعه و گروهی از اهل تسنّن كه «معتزله» نامیده می شوند، با استناد به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 150
دلایل قطعی عقلی و نقلی، مسأله ی مجبور بودن انسان را و اینكه قضا و قدر الهی در جهان به طور مستقیم عمل می كند، نفی كردند و آن را منافی اصل عدل شمردند و از این رو به «عدلیّه» معروف شدند.

از اینجا معلوم می شود كه اصل عدل هر چند یك اصل الهی است، یعنی مربوط است به یكی از صفات خدا، امّا یك اصل انسانی نیز هست، زیرا مربوط است به آزادی و اختیار انسان. پس اعتقاد به اصل عدل در میان شیعه و معتزله یعنی اعتقاد به اصل آزادی انسان و مسئولیّت انسان و سازندگی انسان.

پرسشی كه در مورد عدل الهی غالبا- خصوصا در عصر ما- اذهان را به خود متوجّه می سازد در مورد برخی نابرابریهای اجتماعی است. می گویند چگونه است كه برخی از افراد، زشت و برخی زیبا، برخی سالم و برخی بیمار، برخی افراد مرفّه و متمكّن و برخی تهیدست و نیازمندند؟ آیا این نابرابریها بر خلاف اصل عدل الهی نیست؟ آیا لازمه ی عدل الهی این نیست كه همه ی افراد از نظر ثروت، عمر، فرزندان، مقامات اجتماعی، شهرت و محبوبیّت متساوی باشند و هیچ گونه تفاوت و اختلافی در كار نباشد؟ آیا مسئول این نابرابریها جز قضا و قدر الهی چیز دیگری می تواند باشد؟ ریشه ی این سؤال و این ابهام دو چیز است: یكی عدم توجّه به كیفیت جریان قضا و قدر الهی. سؤال كننده خیال كرده است قضا و قدر الهی مستقیما عمل می كند [1]، مثلا ثروتها مستقیما بدون وساطت هیچ سبب و عاملی از خزانه ی غیب الهی حمل می شود و به در خانه ی مردم تقسیم می شود و همچنین سلامتها، زیباییها، قدرتها، مقامها، محبوبیّتها، فرزندان و سایر موهبتها.

به این نكته توجّه نشده است كه هیچ نوع روزی ای- چه مادّی، چه معنوی- مستقیما از خزانه ی غیب تقسیم نمی شود، بلكه قضای الهی، یك نظام به وجود آورده است و منشأ یك سلسله سنّتها و قانونها شده است، هر كسی هر چه بخواهد باید از مجرای همان نظام و همان سنّتها و قانونها بخواهد.

ریشه ی دوّم این اشتباه عدم توجّه به مقام و موقع انسان به عنوان یك موجود مسئول و تلاشگر برای بهتر كردن زندگی خود و مبارزه با عوامل طبیعت از یك طرف، و مبارزه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 151
با عوامل سوء اجتماعی و بدكرداریها و ستمگریهای افراد انسان از طرف دیگر است.

اگر در جامعه ها برخی نابرابریهاست، اگر برخی منعم اند و كشتی كشتی نعمت را در اختیار دارند و برخی مفلس و با دریا دریا محنت دست به گریبان اند، این قضای الهی نیست كه مسئول آن است، بلكه این انسان، آزاد مختار و مسئول است كه مسئول این نابرابریهاست.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 153

[1] . رجوع شود به كتاب انسان و سرنوشت، نوشته ی مؤلّف. در آن كتاب مسائل مربوط به قضا و قدر، مستوفی بیان شده است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است