در
کتابخانه
بازدید : 174694تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مراتب سه گانه ای كه در بالا گفته شد توحید نظری و از نوع شناختن است، امّا توحید در عبادت، توحید عملی و از نوع «بودن» و «شدن» است. آن مراتب توحید، تفكّر و اندیشه ی راستین است و این مرحله از توحید «بودن» و «شدن» راستین. توحید نظری بینش كمال است و توحید عملی جنبش در جهت رسیدن به كمال. توحید نظری پی بردن به «یگانگی» خداست و توحید عملی «یگانه شدن» انسان است. توحید نظری «دیدن» است و توحید عملی «رفتن» .

پیش از آنكه توحید عملی را شرح دهیم لازم است نكته ای را درباره ی توحید نظری تذكّر دهیم. آیا توحید نظری یعنی شناختن خدا به یگانگی ذات و یگانگی ذات و صفات و یگانگی در فاعلیّت، ممكن است یا غیر ممكن؟ و به فرض امكان، آیا این شناختنها در سعادت بشر تأثیری دارد یا هیچ ضرورت و لزومی ندارد و در میان مراتب توحید آنچه مفید است توحید عملی است و بس؟ ممكن بودن یا ناممكن بودن این شناختها را ما در كتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم مورد بحث قرار داده ایم، امّا اینكه آیا سعادت بخش است یا بیهوده، بستگی دارد به نوع شناخت ما از انسان و از سعادت او. موج افكار مادّی درباره ی انسان و هستی سبب شده كه حتّی معتقدان به خدا مسائل معارف الهی را بی فایده و بیهوده تلقّی كنند و نوعی ذهن گرایی و گریز از عینیّت گرایی بشمارند، ولی یك نفر مسلمان كه بینشش درباره ی انسان این است كه واقعیّت انسان تنها واقعیّت بدنی نیست، واقعیّت اصیل انسانی واقعیّت روح اوست- روحی كه جوهرش جوهر علم و قدس و پاكی است- به خوبی می فهمد كه توحید به اصطلاح نظری علاوه بر اینكه پایه و زیر بنای توحید عملی است خود بذاته كمال نفسانی است، بلكه بالاترین كمال نفسانی است، انسان را به حقیقت به سوی خدا بالا می برد و به او كمال می بخشد. إِلَیْهِ یَصْعَدُ اَلْكَلِمُ اَلطَّیِّبُ وَ اَلْعَمَلُ اَلصّالِحُ یَرْفَعُهُ [1].

مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 105
انسانیّت انسان در گرو شناخت خداوند است، زیرا كه شناخت انسان، از انسان جدا نیست بلكه اصلی ترین و گرامی ترین بخش وجود اوست. انسان به هر اندازه به هستی و نظام هستی و مبدأ و اصل هستی شناخت پیدا كند، انسانیّت- كه نیمی از جوهرش علم و معرفت و شناختن است- در او تحقّق یافته است.

از نظر اسلام، خصوصا از نظر معارف مذهب شیعه، جای كوچكترین شكّ و تردیدی نیست كه درك معارف الهی قطع نظر از آثار عملی و اجتماعی مترتّب بر آن معارف، خود هدف و غایت انسانیّت است.

اكنون به توحید عملی بپردازیم:

توحید عملی یا توحید در عبادت یعنی یگانه پرستی، به عبارت دیگر، در جهت پرستش حق یگانه شدن. بعدا خواهیم گفت كه عبادت از نظر اسلام، مراتب و درجات دارد. روشن ترین مراتب عبادت، انجام مراسم تقدیس و تنزیه است كه اگر برای غیر خدا واقع شود مستلزم خروج كلّی از جرگه ی اهل توحید و از حوزه ی اسلام است. ولی از نظر اسلام پرستش منحصر به این مرتبه نیست، هر نوع جهت اتّخاذ كردن، ایده آل گرفتن و قبله ی معنوی قرار دادن، پرستش است. آن كسی كه هواهای نفسانی خود را جهت حركت و ایده ی آن و قبله ی معنوی خود قرار بدهد آنها را پرستش كرده است:

أَ رَأَیْتَ مَنِ اِتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ [2].

آیا دیدی آن كس را كه هوای نفس خود را خدا و معبود خویش قرار داده است؟ آن كس كه امر و فرمان شخص دیگر را كه خدا به اطاعت او فرمان نداده، اطاعت كند و در برابر آن تسلیم محض باشد او را عبادت كرده است:

اِتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اَللّهِ [3].

همانا عالمان دینی خود و زاهدان خود را به جای خدا، خدای خویش ساخته اند.

وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اَللّهِ [4].

مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 106
همانا بعضی از ما انسانها بعضی دیگر را خدای خویش و مطاع و حاكم بر خویش قرار ندهیم.

بنابراین، توحید عملی یا توحید در عبادت یعنی تنها خدا را مطاع و قبله ی روح و جهت حركت و ایده آل قرار دادن، و طرد هر مطاع و جهت و قبله و ایده آل دیگر، یعنی برای خدا خم شدن و راست شدن، برای خدا قیام كردن، برای خدا خدمت كردن، برای خدا زیستن، برای خدا مردن، آنچنان كه ابراهیم گفت:

وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضَ حَنِیفاً وَ ما أَنَا مِنَ اَلْمُشْرِكِینَ. . . [5] إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُكِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلّهِ رَبِّ اَلْعالَمِینَ `لا شَرِیكَ لَهُ وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ اَلْمُسْلِمِینَ [6].

روی دل و چهره ی قلب خود را حق گرایانه به سوی حقیقتی كردم كه ابداع كننده ی همه ی جهان علوی و سفلی است، هرگز جزء مشركان نیستم. . . همانا نمازم، عبادتم، زیستنم و مردنم برای خداوند، پروردگار جهانهاست. او را شریكی نیست. به این فرمان داده شده ام و من اولین تسلیم شدگان به حق هستم.

این توحید ابراهیمی، توحید عملی اوست. كلمه ی طیّبه ی «لا اله الاّ اللّه» بیش از هر چیزی ناظر بر توحید عملی است، یعنی جز خدا شایسته ی پرستش نیست.


[1] . فاطر/10.
[2] . فرقان/43.
[3] . توبه/31.
[4] . آل عمران/64.
[5] . انعام/79.
[6] . انعام/162 و 163.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است