در معاشرت با مردم، مهربان و گشاده رو بود. در سلام به همه ی حتّی كودكان و
بردگان پیشی می گرفت. پای خود را جلو هیچ كس دراز نمی كرد و در حضور كسی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 256
تكیه نمی نمود. غالبا دو زانو می نشست. در مجالس، دایره وار می نشست تا مجلس،
بالا و پایینی نداشته باشد و همه جایگاه مساوی داشته باشند. از اصحابش تفقّد
می كرد، اگر سه روز یكی از اصحاب را نمی دید سراغش را می گرفت، اگر مریض بود
عیادت می كرد و اگر گرفتاری داشت كمكش می نمود. در مجالس، تنها به یك فرد نگاه
نمی كرد و یك فرد را طرف خطاب قرار نمی داد، بلكه نگاه های خود را در میان جمع
تقسیم می كرد. از اینكه بنشیند و دیگران خدمت كنند تنفّر داشت، از جا برمی خاست و
در كارها شركت می كرد. می گفت:
«خداوند كراهت دارد كه بنده را ببیند كه برای خود نسبت به دیگران امتیازی قائل
شده است. »
[1]