گفتیم كه پیامبران با همه ی اختلافات فرعی و شاخه ای، حامل یك پیام و وابسته به
یك مكتب بوده اند. این مكتب تدریجا بر حسب استعداد جامعه ی انسانی عرضه شده
است تا بدانجا كه بشریّت رسید به حدّی كه آن مكتب به صورت كامل و جامع عرضه
شد و چون بدین نقطه رسید نبوّت پایان پذیرفت. آن كسی كه به وسیله ی او صورت كامل
مكتب عرضه و ابلاغ شد، حضرت محمّد بن عبد اللّه (ص) است و آخرین كتاب
آسمانی قرآن است و همان طوری كه قرآن كریم فرموده است:
وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ [1].
پیام راستین و موزون پروردگارت كامل گشت، كسی را توانایی تغییر دادن آنها
نیست.
اكنون باید ببینیم چرا در گذشته نبوّتها تجدید می شد و پیامبران یكی پس از
دیگری می آمدند هر چند همه ی آن پیامبران صاحب قانون و شریعت نبودند و غالبا برای
اجرای شریعت موجود مبعوث می شده اند؟ و چرا پس از حضرت خاتم النّبیّین این
جریان پایان یافت و نه تنها پیامبر تشریعی (صاحب شریعت) نیامده و نخواهد آمد،
حتّی پیامبر تبلیغی نیز نیامده و نخواهد آمد؟ چرا؟ در اینجا مختصری به علل تجدید
نبوّتها می پردازیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 184