در
کتابخانه
بازدید : 50291تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
پیش از آنكه درباره ی این دو جهان بینی به گفتگو پردازیم لازم است تعریفی از مفهوم «جهان بینی» به دست دهیم كه اساساً جهان بینی یعنی چه؟ بدیهی است كه از واژه ی «دیدن» كه در كلمه ی «جهان بینی» به كار رفته نباید به اشتباه بیفتیم و جهان بینی را با جهان احساسی یكی بگیریم.

جهان بینی، جهان شناسی است نه جهان احساسی و به مسأله ی معروف «شناخت» مربوط می شود، لهذا از مختصّات انسان است و به نیروی اندیشه و تفكّر و قدرت ارزیابی انسان از مجموع هستی بستگی دارد، بر خلاف جهان احساسی كه مشترك میان انسان و حیوان است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 24
بسیاری از حیوانات از نظر «جهان احساسی» از انسان پیشرفته ترند یا از آن نظر كه از برخی حواس برخوردارند كه انسان فاقد آنهاست و یا از آن نظر كه در حواسّ مشترك با انسان بسی حسّاس ترند. احساس یك چیز غیر از شناخت اوست.

ممكن است چیزی را احساس كنیم و نشناسیم، همچنانكه ممكن است چیزی را بشناسیم بدون آنكه آن چیز را احساس كرده باشیم، بلكه آثار و نشانه های آن را احساس كرده باشیم.

تفاوت انسان با سایر جانداران در همین جهت است كه آنها جهان را فقط احساس می كنند امّا انسان، علاوه بر احساس، جهان را می شناسد و تفسیر می كند یا لااقل می تواند بشناسد و تفسیر نماید.

یك صحنه ی نمایش یا یك پدیده ی اجتماعی را هزاران نفر می بینند و احساس می كنند و یكسان احساس می نمایند، ولی عدّه ی معدودی آن را تفسیر و تحلیل می كنند و توضیح می دهند و احیاناً مختلف تفسیر می كنند. پس جهان بینی یعنی تفسیر و تحلیل جهان و تعیین خطوط اصلی چهره ی هستی، و به تعبیر فیلسوفان، جهان بینی عبارت است از اینكه «جهان فكری انسان از نظر كلّی شبیه و نمایانگر جهان عینی گردد» [1]و به تعبیر ساده: جهان بینی یعنی یك برداشت كلّی از مجموع جهان هستی.

آیا جهان بینی ممكن است؟ آیا می توان هستی را در مجموع خود تفسیر و نظامات آن را كشف كرد؟ آیا به انسان ابزاری برای چنین امر مهم داده شده است؟ آن ابزار چیست؟ یا اساساً جهان بینی غیر ممكن است و به انسان چنین ابزاری داده نشده و آنچه در این زمینه گفته و شنیده شده خواب و خیالی بیش نبوده و نیست (نظریّه ی لاادریّون) آنچنان كه در این رباعی منسوب به خیّام آمده است:

آنان كه محیط فضل و آداب شدند
در جمع علوم شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریك نبردند به روز
گفتند فسانه ای و در خواب شدند
اینها پرسشهایی است كه مختصراً درباره ی آنها بحث خواهیم كرد، ولی آنچه بیش از هر چیزی مسلّم است این است كه انسان خود را به تفسیر و تحلیل هستی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 25
نیازمند می بیند، زیرا انسان یك موجود متفكّر و خود آگاه است و خطّمشی خود را در زندگی «انتخاب» می كند. از طرف دیگر، انتخاب نوع خطّمشی انسان در زندگی بستگی زیادی دارد به نوع برداشت كلّی او از هستی و جهان و حیات و زندگی و آغاز و انجام امور. انسان بیش از آنچه به شناخت امور جزئی كه به او احاطه دارد و روزانه در زندگی او را به كار می آید علاقه نشان می دهد، به جهان بینی یعنی تفسیر كلّی از مجموع هستی، و لو با معیارهای عامیانه، علاقه نشان می دهد.

همه ی دینها و آیینها و همه ی مكتبها و فلسفه های اجتماعی خواه ناخواه بر نوعی جهان بینی متّكی بوده و هست. جهان بینی یك آیین و مسلك به منزله ی زیر ساز و تكیه گاه فكری آن مكتب به شمار می رود. هدفهایی كه یك مكتب عرضه می دارد و به سوی آنها می خواند و راه و روشهایی كه برای وصول به آن هدفها تعیین می نماید و «باید» ها و «نباید» هایی كه انشاء می كند و مسئولیّتهایی كه به وجود می آورد و ارزشهایی كه معتبر می شناسد، همه و همه به منزله ی نتایج لازم و ضروری آن جهان بینی است كه عرضه داشته و افكار و اندیشه ها را به آن مؤمن ساخته است.


[1] . «صیرورة الانسان عالما عقلیّا مضاهیا للعالم العینیّ» .
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است