در
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
نكته ی عجیب این است كه در قرآن كریم قضیّه و داستان آدم ابو البشر آمده ولی به عنوان یك تعلیم دیگری نه به عنوان شهادت بر توحید و اینكه به دلیل اینكه زندگی بشر به آن صورت آغاز شده پس به خدایی خدا اعتراف كنید. البتّه قرآن كریم خلقت آدم را به كیفیّت خاصّی بیان فرموده كه كم و بیش می دانیم و به فرض اینكه نظریّه های علم الحیات هم به حدّ تحقیق رسیده باشد و قانون اشتقاق انواع مسلّم باشد، دلیلی در دست نیست كه ممكن نیست یك انقلاب دفعی پیش آید و یك جهش عظیم رخ دهد و در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 117
مدّت كمی یك توده ی خاك به یك انسان سویّ معتدل تبدیل شود، یعنی مراحلی كه باید در طول قرنها و نسلها فراهم شود در تحت یك شرایط دیگر با سرعت فراهم گردد (و حتّی خلاف سنن جاریه ی كون هم نیست. در سنن كون، با اختلاف شرایط و احوال، سرعت و بطء یك حركت تغییر می كند) همان طوری كه مانعی نیست، بر عكس، حركتی را كندتر كنند نظیر آنكه در شرایط معیّنی دوره ی كودكی و جوانی و پیری را طولانی تر كنند و خیلی هم طولانی تر كنند.

به هر حال، مقصود توضیح این روش تعلیماتی قرآن بود كه در مسأله ی توحید به موضوع آغاز حیات متمسّك نشده و نگفته به دلیل اینكه حیات و زندگی آغازی و شروعی دارد- خواه آنكه از یك سلّول آغاز شده باشد یا از یك موجود چند میلیون سلّولی- به این دلیل خدا را بشناسید. داستان آدم ابو البشر را هم به منظور دیگری بیان كرده. منظور از آن داستان تعلیمات دیگری است و شاید كمتر داستانی است مانند داستان آدم پرنكته. این داستان برای بیان بالا بردن مقام انسان و اینكه انسان اگر به مرتبه ی تعلیم اسماء الهی برسد از فرشتگان بالاتر است، فرشتگان در پیشگاه چنین فردی خضوع می كنند و سجده می آرند، برای تنبیه به دشمنی شیطان و آگاه كردن بشر كه به وسوسه های درونی خود توجّه داشته باشد كه او را از راه به در نبرد، برای تكبّر آمده كه یك تكبّر شیطان را از قرب الهی بیرون راند، برای تنبیه به خطرات طمع و سقوطی كه انسان از درجات عالی به واسطه ی تخلّف اوامر الهی می كند آمده، برای اشعار به مقام عالی و استعداد بزرگترین مقامی كه انسان دارد آمده و آن مقام خلافت الهی است، و بالاخره به یك سلسله تعلیمات اخلاقی و عرفانی در آن قضیّه اشاره شده:

وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی اَلْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِكُ اَلدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ.

`وَ عَلَّمَ آدَمَ اَلْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی اَلْمَلائِكَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ. `قالُوا سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلاّ ما عَلَّمْتَنا إِنَّكَ أَنْتَ اَلْعَلِیمُ اَلْحَكِیمُ. `قالَ یا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ [1].
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 118
آن زمان كه پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشین قرار خواهم داد، گفتند آیا می خواهی مخلوقی در زمین قرار دهی كه فساد و خونریزی می كند و حال آنكه ما تو را تسبیح و حمد و تقدیس می كنیم؟ گفت من چیزی می دانم كه شما نمی دانید. تمام نامها را به آدم یاد داد؛ بعد آنان را بر فرشتگان عرضه داشت و گفت اگر راست می گویید به من بگویید نام اینها چیست. گفتند ما جز آنچه تو به ما آموخته ای نمی دانیم؛ البتّه تویی دانا و حكیم. گفت ای آدم! تو نامهای آنها را به اینها بگو. چون آدم نامهای آنها را گفت، خداوند گفت من به شما نگفتم كه من از نهان و سرّ آسمان و زمین آگاهم؟ آنچه شما ظاهر سازید و آنچه پنهان دارید همه را می دانم.
در مضمون این آیات نكات زیادی هست كه فعلاً مجال شرح آن نیست. چیزی كه در این آیات و همچنین آیات دیگری كه در داستان آدم است ذكر نشده استدلال به خلقت استثنائی آدم بر توحید است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 119

[1] . بقره/30- 33.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است