در
کتابخانه
بازدید : 483167تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Collapse <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Expand توحیدتوحید
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
باطل از دید سطحی و حسّی نه دید تحلیلی و تعقّلی، حركت و جولان دارد. مثلاً یك بچّه را در نظر بگیرید كه در عمرش سیل ندیده و نمی داند سیل چیست و از كجا پیدا می شود و چگونه می آید. این بچّه وقتی سیل را می بیند، دریای كف را می بیند كه در حركت است. اصلاً او خیال نمی كند كه جز كف هم چیزی وجود دارد! یعنی غلبه ی ظاهری گسترده و فراگیرنده از باطل است، امّا در نهایت به مغلوبیّت آن می انجامد.

قرآن می گوید دیدتان را وسیع كنید، در شناخت جامعه این قدر به ظاهر حكم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 447
نكنید. اگر تاریخ صد سال پیش را خواستید بررسی كنید نروید سراغ ناصر الدین شاه با آن عشقبازیها و عیّاشیها و ظلمها و بگویید یك قرن قبل اوضاع آن طور بوده است.

این را شما سمبل شناخت همه ی مردم نگیرید، ناصر الدین شاه را شما آیینه ی تمام نمای مردم ندانید.

اگر این طور باشد، فتوای میرزای شیرازی در تحریم تنباكو و آثار عظیم آن را چگونه توجیه می كنید؟ وقتی كه ناصر الدین شاه و آن صدر اعظمش از غفلت و بی خبری مردم استفاده می كنند و امتیازاتی به خارجیان می دهند، یك عدّه روحانیّون آگاه در پایتخت و شهرهای دیگر متوجّه می شوند و داد و فریاد راه می اندازند و مردم را متوجّه می كنند تا از سامرا فتوای معروف میرزای شیرازی یك مرتبه به ایران می رسد و همچون بمبی منفجر می شود و مردم بر علیه ناصر الدین شاه و دادن امتیاز تنباكو به شركتهای خارجی قیام می كنند. این نشان می دهد كه در عمق باطل، ایمانی حكمفرما بوده است، یك حقیقتی حكمفرما بوده است. زنهای آن زمان كه با پوشیه بودند و به زحمت بیرون می آمدند، مثل جنگهای صدر اسلام آمدند و مردها را تشویق كردند كه بجنگید وگرنه حق ندارید به خانه بیایید و ما شما را در بستر نمی پذیریم. این حكایت می كند كه ناصر الدین شاه سمبل زمان خویش نیست. درست است كه مردم ناآگاه بودند، ولی ناآگاه بودن غیر از شریر بودن است؛ مردم را ناآگاه نگه می داشتند نه آنكه انسانها همه شریر و فاسد بودند. حالا برویم صد سال جلوتر. نادر شاه را می بینیم كه از كلّه ها مناره می ساخت. آیا می شود نادر شاه را معیار آن زمان قرار داد؟ از نظر قرآن، نه. این گونه شخصیّتها كه در تاریخ نمود دارند، كفهای روی آب هستند، آنها را معیار قضاوت قرار ندهید. اگر همه ی مردم شرارت نادر شاه را داشتند اصلاً آن جامعه متلاشی می شد.

قرآن می گوید اگر همه ی مردم این قدر شریر و فاسد و ظالم و دروغگو بودند آن جامعه را هلاك می كردیم، چنین جامعه ای محال است وجود داشته باشد، اصلاً قابل دوام نیست و فوراً هلاك می شود. اینكه قرآن هلاك اقوام گذشته را بیان می كند برای چیست؟ می گوید: قبل از شما اقوامی بودند كه وقتی اكثریّت مردم آن اقوام بد شدند، ریشه ی آنها را كندیم. پس اگر جامعه دوام دارد بدانید كه اكثریّت مردم فاسد نیستند، بلكه اقلیتی فاسدند كه آنها هم كفهای روی آب اند.

باطل به صورت موقّت، به صورت یك جولان و به صورت یك نمود است و زود هم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 448
از بین می رود. احادیثی داریم كه حكم ضرب المثل را پیدا كرده، می گوید:

* «للحقّ دولة و للباطل جولة» حق دولت باقی دارد، اما باطل را جولانی است و یك نمود است و زود تمام می شود.

* «للباطل جولة ثمّ یضمحلّ. » باطل را جولانی است و بعد مضمحل و نابود می شود (ولی حق، جریان و ادامه و بقا دارد) .
ضمناً در اینجا معلوم شد كه باطل از حق پیدا می شود همین طور كه كف از آب پیدا می شود و همان طور كه سایه از شخص پدید می آید. معلوم است كه اگر حقّی نبود باطلی هم نبود؛ چرا كه باطل می خواهد با نام حق و در سایه ی حق و در پرتو حق زندگی كند.

حق مانند آبی است كه وقتی مسیر خودش را طی می كند، در بستر خویش با یك آلودگیهایی روبرو می شود و زباله هایی را هم با خود می برد؛ بعد این زباله ها را به این طرف و آن طرف می زند و در نتیجه كفهای كثیفی به وجود می آید. این، لازمه ی طبیعی حركت و جریان آب است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 449
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است