در
کتابخانه
بازدید : 483133تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Collapse فطرت فطرت
Expand معنای فطرت معنای فطرت
Collapse فطریّات انسان فطریّات انسان
Expand گرایشهای مقدّس گرایشهای مقدّس
Expand عشق و پرستش *توجیه گرایشهای انسانی عشق و پرستش *توجیه گرایشهای انسانی
Expand عشق روحانی ماركسیسم و ثبات ارزشهای انسانی عشق روحانی ماركسیسم و ثبات ارزشهای انسانی
Expand تكامل اصالتهای انسانی تكامل اصالتهای انسانی
Expand مبنا و منشأ مذهب مبنا و منشأ مذهب
Expand عشق و عبادت عشق و عبادت
Expand فطری بودن دین فطری بودن دین
Expand بررسی و نقد نظریّه ی دوركهیم بررسی و نقد نظریّه ی دوركهیم
نظر قرآن درباره ی منشأ دین
Expand توحیدتوحید
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
نظریّه ی سوم این است كه انسان بعضی چیزها را بالفطره می داند كه البتّه آنها كم هستند. اصول تفكّر انسانی كه اصول مشترك تفكّرات همه ی انسانهاست اصول فطری هستند و فروع و شاخه های تفكّرات، اكتسابی. ولی اینها هم كه می گویند اصول تفكّرات، فطری هستند باز نه به آن مفهوم افلاطونی می گویند كه روح انسان در دنیای دیگر اینها را یاد گرفته و اینجا فراموش كرده است، بلكه مقصود این است كه انسان در این دنیا متوجّه اینها می شود ولی در دانستن اینها نیازمند به معلّم و نیازمند به صغری و كبری چیدن و ترتیب قیاس دادن یا تجربه كردن و امثال اینها نیست، یعنی ساختمان فكر انسان به گونه ای است كه صرف اینكه این مسائل عرضه بشود كافی است برای اینكه انسان آنها را دریابد، احتیاج به استدلال و دلیل ندارد، نه اینكه انسان اینها را قبلاً می دانسته است. این، نظریّه ی دیگر است كه معمولاً حكمای اسلامی همین نظریّه را دارند. ارسطو نیز همین نظریّه ی را- با اختلاف در بعضی خصوصیّات- داشته است.

در میان فلاسفه ی جدید نیز این اختلاف نظر وجود دارد. البته شاید كسی آن نظریّه ی افلاطونی را در دوره ی جدید معتقد نباشد ولی در دوره ی جدید هم بعضی از فیلسوفان، برخی از معلومات را برای انسان فطری و قبلی می دانند و بعضی دیگر را بعدی و تجربی. قهرمان این نظریّه، فیلسوف بسیار بزرگ معروف دنیا در قرون جدید یعنی كانت است كه او معتقد است به یك سلسله معلومات قبلی و غیر حاصل از تجربه و حواس، یعنی معلوماتی كه به عقیده ی او لازمه ی ساختمان ذهن است.

در میان فیلسوفان آلمان این فكر وجود داشته است، ولی اغلب فیلسوفان انگلیسی كه بیشتر حسّی بوده اند (مثل جان لاك و هیوم) نظرشان عكس این است، می گویند هیچ معلومی در لوح ضمیر انسان نیست و همه چیز را انسان از بیرون دریافت می كند و همه چیز آموختنی است.

نكته ای كه عرض كردم- كه ما در اصول فلسفه هم آن را ذكر كرده ایم- بسیار بسیار دقیق است. فیلسوفان اسلامی قائل به این هستند كه اصول اوّلیّه ی تفكّر انسان آموختنی و استدلالی نیست و بی نیاز از استدلال است ولی در عین حال این اصول را ذاتی نمی دانند آنچنان كه افلاطون و یا كانت ذاتی می دانند. حكمای اسلامی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 477
می گویند در ابتدا كه انسان متولّد می شود، حتّی همان اصول تفكّر را هم ندارد، ولی اصول اوّلیّه ی تفكّر كه بعد پیدا می شود، از راه تجربه پیدا نمی شود، از راه استدلال هم پیدا نمی شود، از راه معلّم هم پیدا نمی شود، بلكه همین قدر كه انسان دو طرف قضایا (موضوع و محمول) را تصوّر كند، ساختمان ذهن این طور است كه بلافاصله به طور جزم حكم به رابطه ی میان موضوع و محمول می كند. مثلاً اگر بگوییم «كل از جزء بزرگتر است» افلاطون می گوید این را مانند همه ی مسائل دیگر از ازل روحها می دانسته اند؛ كانت می گوید در اینكه می گوییم «كل از جزء بزرگتر است» یك سلسله عناصر ذهنی فطری هست كه در ساختمان آن دخالت دارد؛ یك مقدارش از بیرون گرفته شده و یك مقدارش از خود ذهن است؛ حكمای اسلامی می گویند نوزاد وقتی كه به دنیا می آید هیچ چیز نمی داند، حتّی قضیّه ی مذكور را هم نمی داند چون تصوّری از «كل» ندارد، تصوّری هم از «جزء» ندارد؛ ولی همین قدر كه تصوّری از كل و تصوّری از جزء پیدا كرد و این دو را برابر هم گذاشت دیگر بدون نیاز به دلیل و معلّم و تجربه حكم می كند كه «كل از جزء بزرگتر است» .

پس دیدیم كه در بخش دریافتها اختلاف نظرهایی تا این حدود وجود دارد كه آیا ما دریافتی كه فطری باشد- یا به معنای افلاطونی و یا به معنای حكمای اسلامی- داریم یا نداریم؟ در این حدود محلّ بحث و سخن است.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است