در
کتابخانه
بازدید : 483017تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Collapse توحیدتوحید
Expand مقدمات مقدمات
Collapse راههای اثبات وجود خداراههای اثبات وجود خدا
1راه فطرت
Expand 2راههای علمی و شبه فلسفی 2راههای علمی و شبه فلسفی
Collapse 3راههای عقلانی و فلسفی 3راههای عقلانی و فلسفی
Collapse راههای عقلانی و فلسفی (1) راههای عقلانی و فلسفی (1)
Expand راههای عقلانی و فلسفی (2) راههای عقلانی و فلسفی (2)
Expand پاسخ به شبهات پاسخ به شبهات
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
آنچه شاید از همه مهمتر به نظر برسد، خدشه ای است كه اخیرا وارد كرده اند و آن این است كه می گویند فیزیك امروز این اصل را قبول ندارد كه نفس حركت به عامل و محرك احتیاج داشته باشد، حركت به عامل احتیاج ندارد، بلكه تغییر حركت به عامل احتیاج دارد. مقصود از «تغییر حركت» این است كه وضع حركت عوض شود، خواه تندتر یا كندتر شود یا تغییر جهت بدهد. آن محركی كه ارسطوئیین [1] گفته اند غیر از آن عاملی است كه فیزیك امروز می شناسد. در جلسه ی پیش هم به یك مناسبت دیگری این بحث پیش آمد و عرض كردیم آنچه كه تجربیات علمی امروز ثابت می كند، رابطه ی حركت است با عامل خارج از وجود متحرك، در صورتی كه از نظر فلسفی عامل حركت همیشه در داخل جسم متحرك است و عامل خارجی عامل دست دوم است نه عامل دست اول، و آنچه ارسطو و ارسطوئیین گفته اند اگر درست هم نباشد باید به دلیل دیگر درست نباشد نه به دلیل آنچه كه در فیزیك امروز گفته می شود. این حرفی كه آنها به ارسطو نسبت می دهند كه «حركت به محرك احتیاج دارد» و محرك را هم عامل خارج از وجود جسم می دانند، اصلا برای من باوری نیست كه ارسطو چنین حرفی زده باشد تا بعد بوعلی و نیوتن آن را رد كرده باشند.

چون ما نمی خواهیم روی این برهان تكیه كنیم، به صورت سربسته همین قدر عرض كردیم، كه بدانید یك چنین حرفی در دنیا بوده است. اگر بخواهیم وارد هر یك از این براهین فلسفی بشویم، خیلی طولانی می شود، همین قدر عرض كردیم تا از نظر تاریخی آشنایی مختصری پیدا شده باشد.


[1] . البته ما وقتی می گوییم ارسطو، مقصودمان ارسطویی است كه در كتابهای اسلامی منعكس است، آن ارسطوی واقعی هر چه گفته است، من نمی دانم.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است