در
کتابخانه
بازدید : 483114تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Collapse توحیدتوحید
Expand مقدمات مقدمات
Collapse راههای اثبات وجود خداراههای اثبات وجود خدا
1راه فطرت
Expand 2راههای علمی و شبه فلسفی 2راههای علمی و شبه فلسفی
Collapse 3راههای عقلانی و فلسفی 3راههای عقلانی و فلسفی
Expand راههای عقلانی و فلسفی (1) راههای عقلانی و فلسفی (1)
Expand راههای عقلانی و فلسفی (2) راههای عقلانی و فلسفی (2)
Collapse پاسخ به شبهات پاسخ به شبهات
Expand 1توحید و تكامل 1توحید و تكامل
Collapse 2توحید و مسأله ی شرور2توحید و مسأله ی شرور
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
آیا در این زمینه (راز اختلافها و تفاوتها) مطلبی در قرآن هست یا نیست؟ آیه ای در قرآن است كه روی این آیه علما از قدیم الایام زیاد بحث كرده اند. مطلب به صورت یك مثل ذكر شده است. آیه در سوره ی رعد است، می فرماید:

«أَنْزَلَ مِنَ اَلسَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ اَلسَّیْلُ زَبَداً رابِیاً وَ مِمّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی اَلنّارِ اِبْتِغاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذلِكَ یَضْرِبُ اَللّهُ اَلْحَقَّ وَ اَلْباطِلَ فَأَمَّا اَلزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمّا ما یَنْفَعُ اَلنّاسَ فَیَمْكُثُ فِی اَلْأَرْضِ» .

بعد در آخرش می فرماید:
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 321
كَذلِكَ یَضْرِبُ اَللّهُ اَلْأَمْثالَ [1].

خداوند حقایق را به صورت تمثیل این طور بیان می كند.

حال توضیح آیه: آبی را از آسمان فرود آورد. سپس سیلها در وادیها [2] روان شد، ولی هر وادی به اندازه ی خودش از این آب در بر گرفت. [به عبارت دیگر] وادیها و رودخانه هایی هر كدام به اندازه ی خودشان سیلان پیدا كردند، یعنی آب را گرفتند، مثل بارانی كه در كوهستان می بارد، بعد در جوبها و رودخانه ها جاری می شود. پس از آنكه آب به جریان و حركت می افتد، این سیل و این آب فراوان جاری كفی [3] را بر روی خودش، به دوش خودش حمل می كند [4]، یك كفی از داخل این سیل بالا می آید و روی این سیل را می گیرد. نظیر این كف در اشیاء و در فلزاتی كه شما از آنها زینت و زیور یا اسباب و آلات می سازید [وجود دارد] . زیور و زینت مثل طلا و نقره، و اسباب و آلات مثل چیزهایی كه معمولا از آهن می سازند، اینها را هم وقتی كه می گدازند، بر رویشان كفهایی می ایستد، یعنی از نظر اینكه كفی بیاید روی ماده ی اصلی را بگیرد، فلزات هم در حال ذوب شدن، در حالی كه می خواهند از آنها یك چیز مفیدی بسازند، روی آنها را یك ماده ی زایدی می گیرد كه از آن تعبیر به «زبد» می كردند. بعد می فرماید: «كَذلِكَ یَضْرِبُ اَللّهُ اَلْحَقَّ وَ اَلْباطِلَ» . «یضرب» را در اینجا معنی كرده اند: «یثبّت» و درست است.

خداوند حق و باطل را این طور می آفریند، این طور ایجاد می كند، نه اینكه این طور مثل می زند، «كَذلِكَ یَضْرِبُ اَللّهُ اَلْأَمْثالَ» بعدا می آید.

خداوند حق و باطل را این طور در عالم به وجود می آورد: آن كه حق و حقیقت و خیر و خوبی است، مثلش مثل همان آبی است كه از آسمان می آید: خالص، پاك. مثل اشیاء از نظر مقداری كه از حق و از خیر و خوبی داشته باشند، مثل وادیهاست كه ظرفیتها مختلف است، هر كدام به اندازه ی ظرفیت خودش از این آب می گیرد، نمی تواند بیشتر بگیرد. گفت:

مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 322
گر بریزی بحر را در كوزه ای*چند گنجد، قسمت یك روزه ای دریا را اگر انسان بخواهد در كوزه بریزد، كوزه ظرفیتش اندازه ی همان یك كوزه است و بیشتر از آن نیست. این آب صافی كه از آسمان می آید، وقتی كه سرازیر می شود در این وادیها و رودخانه ها، یك جا شما یك نهر كوچك، یك جوی كوچك، یك آب باریك می بینید، یك جا یك آب زیادتر، یك جا هم یك آبی كه به اندازه ی یك سیل [5] فراوان است.

مثل حق و مثل خیر و خوبی و وجود و هستی كه از ناحیه ی خداوند می رسد مثل آبی است كه از آسمان فرود می آید. مثل اشیاء از نظر تحویل گرفتن مقدار هستی و كمالات هستی مثل این وادیهاست كه هر كدام به اندازه ی ظرفیت خودشان می گیرند و بیشتر از این امكان پذیر نیست، و این اختلاف و تفاوت ناشی از ظرفیت اشیاء است نه از ناحیه ی دهنده، دهنده تبعیض نكرده است، یعنی این طور نیست كه این وادیها همه به طور متساوی می توانستند از این آب بگیرند، او در ناحیه ی خودش آمد یك تبعیضی كرد و گفت به تو این قدر می دهم، به تو این قدر می دهم، . . . تبعیض و تفاوت پیدا می شود ولی منشأ این تفاوت، ظرفیتها و اختلافات ذاتی قبول كننده هاست.

پس خیرات و وجودات و هستیها و حقها و آنچه كه حق و ثابت و واقعیت دار است به این شكل وارد می شود ولی در این میان باطلها و بدیها هم هست، اینها چیست؟ اینها هم از لابلای آنها پیدا می شود، یعنی لازمه ی پیدایش یك آبی كه در یك ظرفی از این ظروف باشد و لازمه ی این ظروف این است كه كفهایی (كه ناپایدار هم هستند) پیدا بشود. باران و سیل بدون اینكه كفی پیدا بشود، عملا وجود ندارد. بدیها و باطلها هم خواه ناخواه در وجود و هستی پیدا می شوند ولی اصل نظام عالم بر خوبی است و آن كه عالم را نگه می دارد خوبیهاست، بدیها و باطلها یك سلسله امور عرضی و زایل شدنی هستند.

بعد می فرماید: «فَأَمَّا اَلزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمّا ما یَنْفَعُ اَلنّاسَ فَیَمْكُثُ فِی اَلْأَرْضِ» این كفها جفاء می شوند، باد هوا می شوند، از میان می روند ولی آن چیزی كه نافع و مفید است (كه در مثل اول آب باشد و در مثل دوم خود آن فلز خالص باشد) باقی می ماند.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 323
این مثل راز تفاوتها را بیان می كند كه منشأ این تفاوتها اختلاف ظرفیتهاست. این یك گوشه ای است از مطلبی كه ما در جلسه های گذشته می گفتیم.


[1] . رعد/17.
[2] . وادی یعنی رودخانه، جوی.
[3] . «زبد» یعنی كف، كفی كه روی آب است. كره را كه در عربی می گویند «زبد» ، از این جهت است كه وقتی دوغ را می زنند، دوغ كه از چربی جدا می شود، چربی به حالت كف كردگی روی آن می ایستد، ولی اصل معنی «زبد» همان كف است.
[4] . «احتمل» از ماده ی «حمل» به معنی به دوش گرفتن است.
[5] . «فسالت» در قرآن یعنی سیلان پیدا كرد، نه سیل كه حتما باید آب زیاد باشد تا به آن سیل بگوییم.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است