در
کتابخانه
بازدید : 483048تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Collapse توحیدتوحید
Expand مقدمات مقدمات
Expand راههای اثبات وجود خداراههای اثبات وجود خدا
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بحث ما درباره ی توحید یعنی ایمان به خدا و یگانگی خداست. می دانیم كه سر سلسله ی تمام عقاید دینی اعتقاد به توحید و اعتقاد به خداست. حالا ما در اینجا می گوییم اعتقاد به خدا و توحید، هر دو را یك جور می گیریم، ولی بعد توضیح خواهیم داد كه آیا اعتقاد به خدا و اعتقاد به یگانگی خدا دو مسأله ی جدا از یكدیگر است یا این دو مسأله توأم با یكدیگر است و اعتقاد به خدا و یگانگی خدا از یكدیگر جدایی پذیر نیست. سر سلسله ی تمام معتقدات دینی ایمان به خداست. در كلمات حضرت امیر هم هست: «اوّل الدّین معرفته» [1]اوّل دین، آغاز دین، پایه ی دین، ریشه ی دین خداشناسی است. قرآن كریم تعبیری دارد، می گوید:

اَلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ [2].

اصلا ما به التفاوت مردمانی كه معتقد به ادیان هستند و حتی فلاسفه ی الهی كه ممكن است تابع دینی هم نباشند [با مردمانی كه معتقد به دینی نیستند، و به تعبیر دیگر]
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 26
ما به التفاوت «الهی» و «مادی» همین یك كلمه است: ایمان به غیب. غیب یعنی پنهان، یعنی حقایقی كه ظاهر نیست. «ظاهر نیست» به معنی این است كه مستقیما محسوس و ملموس نیست. قرآن در جاهایی كلمه ی «غیب» را در مقابل «شهادت» گذاشته است كه همان معنای «حضور» است. این موجوداتی كه ما الآن داریم آنها را می بینیم و حس می كنیم و لمس می كنیم اینها شهادتند. عالم طبیعت را روی همین اصطلاح قرآن «عالم شهادت» نامیده اند. یك نفر «الهی» با «مادی» در عالم شهادت یعنی در طبیعت اختلاف ندارد، یعنی یك نفر الهی منكر شهادت و منكر طبیعت نیست، طبیعت و شهادت را او همان طور می شناسد كه یك نفر مادی می شناسد، ولی یك نفر الهی علاوه بر شهادت یا طبیعت به تعبیر دیگری، به غیب و نهان هم معتقد است یعنی هستی و وجود را منحصر به مشهودات و محسوسات نمی داند، به وجود نامحسوس و وجود غیبی هم اعتقاد دارد كه البته سر سلسله ی امور غیبی همان طور كه عرض كردم خداست.

بعد از ایمان به خدا ایمان به سایر موجودات غیبی و به تعبیر قرآن «ملائكه» پیدا می شود. اعتقاد به وحی كه خودش غیب دیگری است پشت سر این پیدا می شود. بعد اعتقاد به معاد كه یك غیب دیگری است پیدا می شود. همه ی اینها غیب و نهان است.

این را عرض كردیم برای اینكه یك طرز تفكر و در واقع یك مغالطه ای- كه ظاهر هم این است كه این مغالطه جنبه ی عمدی دارد- در میان افكار اروپاییها یا كتابهای فلسفی ای كه اروپاییها نوشته اند دیده می شود كه اصلا پایه ی این حرف غلط است.

اینها می آیند طرز تفكر را این جور تقسیم می كنند، می گویند بعضیها ماتریالیست هستند و بعضی ایده آلیست. ماتریالیست كیست؟ كسی كه معتقد است به وجود ماده، و وجود روح را- یعنی هر چه كه غیر مادی باشد- منكر است. ایده آلیست كیست؟ كسی كه معتقد به وجود روح است ولی وجود ماده را منكر است. معلوم است كه این یك حرف سخیفی است. البته اینها كه می گویند ایده آلیست، بعد هم مطلق الهیون، حكیمان الهی و صاحبان ادیان، تمام اینها را در جرگه ی ایده آلیسم ذكر می كنند و ایده آلیسم را هم این جور تعبیر می كنند: انكار وجود ماده، [و ایده آلیست ] یعنی آن كه اصالت را- به قول آنها- برای روح قائل است و برای ماده اصالتی به هیچ نحو قائل نیست.

این حرف، حرف اساسی ای نیست كه ما بگوییم آیا ماتریالیست هستیم یا ایده آلیست به آن مفهومی كه آنها تعریف كرده اند. بحث در این است كه آیا هستی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 27
محدود و محصور است به عالم شهادت و طبیعت و محسوسات یا عالمی غیر از عالم محسوس و عالم طبیعت و عالم شهادت وجود دارد؟
[1] . نهج البلاغه، خطبه ی 1.
[2] . بقره/3.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است