در
کتابخانه
بازدید : 483115تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Collapse توحیدتوحید
Expand مقدمات مقدمات
Collapse راههای اثبات وجود خداراههای اثبات وجود خدا
1راه فطرت
Collapse 2راههای علمی و شبه فلسفی 2راههای علمی و شبه فلسفی
Collapse الف برهان نظم 1الف برهان نظم 1
Expand ب راه هدایت موجودات 1ب راه هدایت موجودات 1
Expand ج راه خلقت 1ج راه خلقت 1
Expand 3راههای عقلانی و فلسفی 3راههای عقلانی و فلسفی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
برهان دیگری كه در اینجا هست برهان هدایت است. برهان هدایت با برهان نظم فرق می كند كه تقریرش را حالا عرض كنیم و تفصیلش را بگذاریم برای جلسه ی بعد. برهان نظم مربوط به ساختمان موجودات بود. وضع ساختمان موجودات حكایت می كند كه سازنده ی اینها یا خود عاقل و شاعر و مدبّر بوده است یا تحت تدبیر و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 96
تسخیر یك اراده ای بوده است. مسأله ی هدایت از این مهمتر است، مربوط به كار اشیاء است، مربوط به كار موجودات است، یعنی موجودات پس از ساخته شدن، كاری كه می كنند عجیب است. این كار نشان می دهد كه یك چیز دیگری، یك نوری، یك جاذبه ای- هر چه می خواهید اسمش را بگذارید- وجود دارد كه او را در كار خودش هدایت و رهبری می كند. این هم یك مطلبی است كه قرآن مجید روی آن جداگانه تكیه كرده است و این را ما جز در قرآن در جای دیگر سراغ نداریم كه میان نظم و هدایت تفكیك كرده باشد یعنی به عنوان دو دلیل ذكر كرده باشد. مجموعا در چهار آیه از آیات قرآن هست كه این دو پهلوی یكدیگر به عنوان امر جداگانه قرار گرفته اند.

یكی آن آیه ای كه از زبان حضرت موسی دارد كه وقتی فرعون سؤال كرد: «فَمَنْ رَبُّكُما یا مُوسی » جواب داد: «رَبُّنَا اَلَّذِی أَعْطی كُلَّ شَیْ ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی » [1] پروردگار ما آن كسی است كه هر چیزی را آنچنان كه شایسته است آفریده است، در خلقت آنچه را كه احتیاج داشته به او داده است. این، همان نظم ساختمانی اش را بیان می كند. «ثُمَّ هَدی » بعد هم او را در راه خودش هدایت كرده است. این امری جداگانه است. در سوره ی «سَبِّحِ اِسْمَ» هم به این عبارت می خوانیم: «سَبِّحِ اِسْمَ رَبِّكَ اَلْأَعْلَی، `اَلَّذِی خَلَقَ فَسَوّی، `وَ اَلَّذِی قَدَّرَ فَهَدی » [2] تسبیح كن، تنزیه كن نام پروردگار والای خود را (یا نام والای پروردگار خود را) - هر دو جور می شود گفت كه حالا وارد بحثش نمی شویم- «اَلَّذِی خَلَقَ فَسَوّی» آن كه آفرید و معتدل آفرید «وَ اَلَّذِی قَدَّرَ فَهَدی » و آن كه اندازه گیری كرد و سپس هدایت كرد موجودات را.

از زبان ابراهیم (ع) نقل می كند: اَلَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ» [3] خدای من آن است كه مرا آفریده است و من را هدایت می كند. به هدایت، جداگانه تمسك كرده است.

در اوّلین آیاتی هم كه بر پیغمبر اكرم (صلّی اللّه علیه و آله) نازل شد، باز این دو- منتها در خصوص انسان- توأم ذكر شده است:

«اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ اَلَّذِی خَلَقَ، `خَلَقَ اَلْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ، `اِقْرَأْ وَ رَبُّكَ اَلْأَكْرَمُ. تا اینجا اصل خلقت است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 97
اَلَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، `عَلَّمَ اَلْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ [4].

هدایت خاص انسان را- كه موضوع علم و سواد و خواندن و نوشتن باشد- جداگانه ذكر كرده است. ممكن است كسی بگوید كه هدایت یك امر جدا از برهان نظم نیست، چون هدایت مربوط به كار اشیاء است، كسی بگوید نوع كاری كه اشیاء انجام می دهند لازمه ی جبری ساختمان اشیاء است، یعنی مثل این است كه ما درباره ی اتومبیل در دو قسمت نباید بحث كنیم: یكی اینكه بگوییم این اتومبیل یك ساختمان و سازمان منظمی دارد، دیگر اینكه كارش را چه جور انجام می دهد، كارش یك چیز علی حده ای نیست. این سازمان اگر این جور منظم شد، لازمه ی قهری و جبری اش همین كاری است كه اتومبیل انجام می دهد، یك چیز علی حده ای نیست.

اما نه، ما این را می خواهیم بیان كنیم كه [هدایت ] زائد بر این است. اصل هدایت نشان می دهد كه طرز كار اشیاء نتیجه ی جبری ساختمان مادی آنها نیست، باز یك جاذبه و یك كششی وجود دارد كه همان جاذبه و كشش است كه اشیاء را در مسیری كه می روند هدایت می كند، كه توضیح این را ما باید بگذاریم برای جلسه ی دیگر.


[1] . طه/50.
[2] . اعلی/1- 3.
[3] . شعراء/78.
[4] . علق/1- 5.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است