در
کتابخانه
بازدید : 482984تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Collapse توحیدتوحید
Expand مقدمات مقدمات
Collapse راههای اثبات وجود خداراههای اثبات وجود خدا
1راه فطرت
Collapse 2راههای علمی و شبه فلسفی 2راههای علمی و شبه فلسفی
Expand الف برهان نظم 1الف برهان نظم 1
Collapse ب راه هدایت موجودات 1ب راه هدایت موجودات 1
Expand ج راه خلقت 1ج راه خلقت 1
Expand 3راههای عقلانی و فلسفی 3راههای عقلانی و فلسفی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در آن جلسه عرض كردیم كه انواع هدایتها هست: هدایتی كه در جمادات هست، در نباتات هست، در حیوانات و در انسان هست. راجع به هدایتهای مرموزی كه در حیوانات است- كه ما مكرر گوشزد كرده ایم- كتابها نوشته اند، احتیاجی نیست كه دیگر ما بخواهیم بحث كنیم كه یكی از عجایب عالم آن چیزهایی است كه می گویند در حیوانات وجود دارد و اسم آنها را «غریزه» می گذارند، [یعنی ] راهیابی هایی كه حیوان دارد و با هیچ اصلی هم قابل توجیه نیست. حیوانات هر مقدار ضعیفتر باشند- مخصوصا حشرات- غرائز قویتری دارند، و می گویند انسان چون دارای عقل و شعور و زندگی اجتماعی است، اینها آمده جانشین غرائز شده، یعنی نوعی هدایت دیگر دارد كه جانشین آن هدایت قبلی شده است. هدایت حیوان متناسب با همان مرحله از وجود اوست و هدایت انسان كه هدایت عقل و علم و زندگی اجتماعی و تعاونی است، مطابق مرحله ی انسانیت انسان است. البته انسان هم از هدایت غریزه بی بهره نیست.

مخصوصا در حشرات غرائز بسیار حیرت آوری وجود دارد، از زنبور عسل و مورچه و عنكبوت (عنكبوت آبی و عنكبوت خاكی) و موریانه و. . . اینها را چون در قرآن اسمشان برده شده نام می بریم. قرآن می فرماید: «وَ أَوْحی رَبُّكَ إِلَی اَلنَّحْلِ» [1]. راجع به این، امروز فرضیه هایی وجود دارد ولی فرضیه هایی كه تأیید نشده است، بلكه رد شده است. بعضی احتمال داده اند كه زنبور عسل، این كار خودش را كه می داند [چگونه ] انجام بدهد، شاید از راه تعلیم و تعلم انجام می دهد ولی ما هنوز كشف نكرده ایم، یعنی زنبور عسل های چندین هزار سال پیش، از روی تجربه كار خودشان را یاد گرفته اند و یك نوع تفهیم و تفاهم میان آنها و نسلهای آینده شان هست كه ما نمی دانیم، بعد به اینها تعلیم می كنند و یاد می دهند.

این فرضیه در زمینه ی وجود غرائز در انواعی از حیوانات كه نسل گذشته و نسل آینده یكدیگر را نمی بینند رد شده است. خیلی از حیوانات هستند كه مقارن یا قبل از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 133
پیدایش نسل آینده، نسل گذشته از میان می رود، مع ذلك نسل آینده همان كار را با همان نظم و دقت انجام می دهد كه نسل گذشته انجام می داد. حشره ای را نام می برند به نام «آموفیل» كه می گویند از زنبور كوچكتر و از مگس بزرگتر است. در كتاب راز آفرینش انسان [این مطلب ] هست و من در كتابهای روان شناسی به زبان فارسی و زبان عربی هم خوانده ام كه چنین حیوانی هست. می گویند هر وقت كه موقع تخم گذاری این حیوان برسد، یك كرمی است كه آن كرم را می رود پیدا می كند و روی پشت و مهره ی كمر آن كرم می نشیند. بعد نیش خودش را مثل یك آمپول در یك نقطه ی معینی از پشت او می زند، اما خیلی دقیق است كه زیاد نیش نزند، كم نیش می زند، همان مقدار كه این حیوان بی حس می شود، می افتد ولی نمی میرد، چون اگر بمیرد می گندد و منظور او حاصل نمی شود، طوری نیش می زند كه لخت بشود و تكان نخورد. بعد همانجا تخم گذاری می كند. بعد از تخم گذاری هم بلا فاصله می میرد. بعد تخمهای او به وجود می آیند، از بدن همین كرم تغذّی می كنند تا وقتی كه بزرگ می شوند، پر پیدا می كنند و بعد دیگر زندگی عادی پیدا می كنند. بعد هر یك از آنها موقع تخم گذاری اش كه می رسد، عینا همان كار مادر را تكرار می كند، یعنی می رود همان حشره را پیدا می كند، در همان نقطه ی حساس دقیقی كه او تزریق می كرده است، تزریق می كند و بعد همان عمل تكرار می شود. می گویند این [امر] چطور از راه تعلیم و تعلّم قابل توجیه است؟ در همین كتاب راز آفرینش انسان ماهیهایی را از مارماهی و غیر مارماهی یاد می كند و قضایایی ذكر می كند كه خیلی عجیب است. می گوید انواعی از ماهیها هستند كه در همه ی رودخانه های دنیا پیدا می شوند، ولی همه ی آنها وقتی كه می خواهند بچه بزایند، از رودخانه های دنیا جمع می شوند می روند دریای جنوب در جنوب آمریكا و در نقطه ی معینی تولید نسل می كنند و در همانجا می میرند. بعد بچه های آنها كه به وجود می آیند، راه می افتند و بر می گردند به موطن مادرهای خودشان. عجیب این است كه هر دسته ای به همان رودخانه ای بر می گردد كه نسل گذشته اش آنجا بوده و هرگز اشتباه هم نمی كنند كه این به جایی بر گردد كه دیگری برگشته است. حتی امتحاناتی كرده اند، مثلا یك نوع ماهی كه فقط در رودخانه های انگلستان یا فرانسه پیدا می شود و در جای دیگری پیدا نمی شود، اینها را گرفته و آورده اند در یك رودخانه ی دیگری انداخته اند، دیدند اینها [در زمان تولید مثل ] رفتند در دریا و از آنجا دو مرتبه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 134
برگشتند به آن رودخانه های اولی. مثل اینكه اصلا برای اینها مقرّر و مقدّر شده است كه در یك جای معین زندگی كنند.

این با یاد دادن نسل گذشته اصلا قابل توجیه نیست، جز اینكه بگوییم یك نقشه ای، یك طرحی، یك راهنمایی ای [در كار است ] ، چون هیچ كس قبول نكرده كه ساختمان مغزی و عصبی هیچ حیوانی برای یك چنین چیزهایی كافی است، و الاّ تكامل یافته ترین مغزها مغز انسان است و باید مغز انسان هم چیزی را كه به آن یاد ندهند یاد بگیرد، چیزی را كه به آن یاد ندهند كه یاد نمی گیرد. مغز فقط آمادگی دارد برای اینكه اگر چیزی به آن تعلیم كنند یاد بگیرد، اما اگر تعلیم نكردند كه یاد نمی گیرد.

حالا بگویید مغز، بالاخره مغز دارد هدایت می شود. در حیوانات، موضوع هدایت آنها در كارهای خودشان بسیار عجیب و فوق العاده است و كتابها در این زمینه ها نوشته اند.


[1] . نحل/68.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است