در
کتابخانه
بازدید : 483120تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Collapse فطرت فطرت
Expand معنای فطرت معنای فطرت
Expand فطریّات انسان فطریّات انسان
Expand گرایشهای مقدّس گرایشهای مقدّس
Expand عشق و پرستش *توجیه گرایشهای انسانی عشق و پرستش *توجیه گرایشهای انسانی
Expand عشق روحانی ماركسیسم و ثبات ارزشهای انسانی عشق روحانی ماركسیسم و ثبات ارزشهای انسانی
Collapse تكامل اصالتهای انسانی تكامل اصالتهای انسانی
Expand مبنا و منشأ مذهب مبنا و منشأ مذهب
Expand عشق و عبادت عشق و عبادت
Expand فطری بودن دین فطری بودن دین
Expand بررسی و نقد نظریّه ی دوركهیم بررسی و نقد نظریّه ی دوركهیم
نظر قرآن درباره ی منشأ دین
Expand توحیدتوحید
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این فرضیّه همان طور كه گفتم بر اساس این است كه هیچ امر ثابتی در جهان نیست و همه چیز متغیّر است؛ ولی تنها بر اساس تغییر نیست، بر اساس تغییر و تكامل است. ما همین جا می خواهیم این مطلب را مقداری بشكافیم كه اگر گفتیم اصالتهای انسانی متكامل اند معنی «متكامل بودن» چه می تواند باشد كه با مطلق تغییر فرق بكند. هر تغییری را ما نمی توانیم تكامل بدانیم، چون تنزّل هم تغییر است. یك انسان در انسانیّت خودش ممكن است كامل تر بشود و ممكن است تغییرش در جهت عكس باشد، همان كه ما می گوییم «فساد اخلاق» . اصلاً آیا «فساد اخلاق» معنی دارد- و لو در زمان واحد- یا معنی ندارد؟ ناچار معنی دارد، نمی شود كه معنی نداشته باشد، بگوییم هر وضعی كه بود، وضع دیگری كه به جایش آمد این تكامل است! بدیهی است كه چنین نیست. تكامل یعنی گام برداشتن در مسیر كمال، یعنی شی ء متكامل كه منزل عوض می كند و مراحل را مرحله به مرحله پشت سر می گذارد، گذشته از عدم ثبات و در یك جا متوقّف نبودن، یك امر دیگر هم در آن هست و آن این است كه این تغییر در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 534
مسیر كمال صورت گرفته است، بدین معنی كه مبدئی را در نظر گرفته ایم، بعد می گوییم در آن متكامل شده است، یعنی در مرحله ی بعد همان را در مرحله ی عالی تر و به مقدار بیشتر دارد.

پس اگر مسیر، مسیر كمال نباشد آن تغییر مرحله و آن تغییر و جابجا شدن، تكامل نیست. اگر مسیر بخواهد مسیر كمال باشد باید یك امری را ما در نظر بگیریم بعد بگوییم آن امر را كه [این شی ء] در ابتدا داشته است- كه ما آن را كمال تلقّی كرده ایم- در مرحله ی بعد همان را به شكل افزونتری دارد.

مثلاً تكامل در علم و تكامل در صنعت را در نظر می گیریم. جامعه ای در مرحله ای از علم و دانایی و اطّلاع و كشف اسرار طبیعت و در مرحله ای از صنعت هست، در مرحله ی دیگر تغییر می كند؛ حال آیا هر تغییری را می توانیم بگوییم «تكامل» ؟ اگر در دوره ی بعد، این مردم جاهل تر و نادان تر شدند، قدرت فنّی و صنعتی شان ضعیف تر شد باز می توانیم بگوییم تكامل پیدا كرده اند چون با گذشته فرق كرده اند؟ مثلاً آمار باسوادها سابق بیشتر بود حالا كمتر شده است، سطح سواد و معلومات قبلاً بیشتر بود حالا كمتر شده است؛ آیا می توانیم بگوییم چون اكنون در آن مرحله نیستند، پس تكامل است؟ نه، آن وقتی ما می گوییم تكامل است كه در دوره ی بعد، آن جامعه از نظر كمّیّت یا كیفیّت و یا از هر دو نظر در سطح بالاتر قرار گرفته باشد، یعنی اگر در دوره ی قبل مثلاً آمار باسوادها 50% بود اكنون از نظر كمّیّت، شده 60%، و اگر بالاترین سطح دانش و معلومات و حد اكثر سواد داشتن این بود كه مدرك لیسانس داشته باشند، اكنون مراحل تخصّصی را طی كرده اند. صنعت هم همین طور است، یعنی در آنچه كه داشته اند همان را دارند با چیز اضافه، و به عبارت دیگر آن را در سطح بالاتر دارند.

این است كه در «تكامل» ما باید یك «مبدأ كمال» ی در نظر بگیریم و بعد مسیری از همان مبدأ در نظر بگیریم كه شی ء در همان مسیر در مرحله ی بعد در سطح بالاتر قرار گرفته است. این را می گوییم «تكامل» .
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 535
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است