در
کتابخانه
بازدید : 483157تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Collapse توحیدتوحید
Expand مقدمات مقدمات
Collapse راههای اثبات وجود خداراههای اثبات وجود خدا
1راه فطرت
Expand 2راههای علمی و شبه فلسفی 2راههای علمی و شبه فلسفی
Collapse 3راههای عقلانی و فلسفی 3راههای عقلانی و فلسفی
Expand راههای عقلانی و فلسفی (1) راههای عقلانی و فلسفی (1)
Expand راههای عقلانی و فلسفی (2) راههای عقلانی و فلسفی (2)
Collapse پاسخ به شبهات پاسخ به شبهات
Collapse 1توحید و تكامل 1توحید و تكامل
Expand 2توحید و مسأله ی شرور2توحید و مسأله ی شرور
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یك مطلب هست و آن این است كه موحدین به عنوان دلیل بر خداشناسی، به نظام حكیمانه ی خلقت استناد كرده اند و در دلایل خودشان گفته اند كه «اگر یك قوه ی مدبّری در كار نباشد و به تعبیر قرآن اگر آنچه كه مشهود است مسخّر «نامشهود» نباشد (قرآن زیاد تعبیر «تسخیر» می كند، و همچنین تعبیر «تدبیر» در قرآن آمده است:

«فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً» [1]) و اگر همین قوای لا شعور طبیعت به خود واگذار شده باشند و تحت یك تدبیر و تسخیر نباشند، این نظام حكیمانه به وجود نمی آید» . اگر آنچه كه درباره ی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 243
خلقت و پیدایش اشیاء گفته شده است درست باشد (چه، كسی قائل به ثبات انواع باشد چه تبدّل انواع، ولی حالا ثبات انواع طرفدار ندارد) ، اگر كسی قائل شد كه همین قوانین محسوس مشهود طبیعت بدون آنكه دخالت یك شعوری، یك اراده ای، یك علمی، یك حكمتی لزوم داشته باشد، كافی است برای اینكه این نظام حكیمانه را به وجود بیاورد، یكی از دلایل خداشناسی، بلكه از نظر عمومیت عمده ترین دلیل خداشناسی مخدوش و تضعیف می شود. آن وقت به ما این طور می توانند بگویند كه شما همیشه از راه مخلوقات و نظمی كه در ساختمان آنها هست، بر وجود خدا استدلال می كنید و می گویید این نظم و این نظام به اصطلاح غایی خود به خود به وجود نمی آید، پس حسابی و حسابگری هم در كار است، اگر كسی گفت ما بر اساس دلایل علمی ثابت می كنیم كه همین قوانین غیر شاعر و طبیعی كافی است برای به وجود آوردن این نظم، پس دلیل شما از میان می رود. اگر این طور باشد، این [نظر] با نظر الهیون تماس پیدا می كند. حالا ما باید ببینیم كه آیا نظریات داروین، دلیل الهیون را در باب نظام عالم تضعیف می كند یا تضعیف نمی كند و بر خوردش با دلیل الهیون در كجاست؟ همین طوری كه نوشته اند [2] اساس فكر داروین در تبدّل انواع «انتخاب طبیعی» است، بر خلاف لامارك كه اساس فكرش در تبدّل انواع مسأله ی «تأثیر محیط» و بعد پیدایش عادات متناسب با محیط بود، می گفت محیطهای مختلف احتیاجات مختلفی برای موجود زنده به وجود می آورد و این احتیاجات، عادات و فعالیتهای جدیدی را در موجود زنده ایجاد می كند، عادات و فعالیتهای جدید كم كم منشأ آن می شود كه تغییرات و اعضای نوی در بدن موجود زنده به وجود بیاید. ما راجع به آن بحث كردیم.

بحث ما راجع به این نبود كه آیا محیط اثر دارد یا اثر ندارد، به نظر ما قطعا اثر دارد و كسی از این جهت نمی تواند ایراد بگیرد. آیا استعمال و عدم استعمال عضو در رشد یا تضعیف عضو می تواند مؤثر باشد یا نه؟ قطعا می تواند مؤثر باشد، ولی آنجا عرض كردیم صحبت در این است كه آیا همینها كافی است برای به وجود آمدن این نظامات و تشكیلات یا كافی نیست؟ گفتیم كافی نیست. خود لامارك هم از كسانی است كه در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 244
ضمن حرفهایش در كمال صراحت ادعا می كند كه اینها به تنهایی كافی نیست. آخر هم همان نظریه ی الهیون را در اینجا دخالت می دهد، كه چون از بحث ما گذشته است دیگر تكرار نمی كنیم. ولی داروین برای همان عللی كه لامارك گفته است، در درجه ی دوم اثر قائل است و عامل عمده برای تبدّل انواع را چیز دیگری می داند.


[1] . نازعات/5.
[2] . من، هم كتاب بنیاد انواع داروین را با ترجمه ای كه شده دارم و هم كتاب آقای دكتر محمود بهزاد (چاپ پنجم با اصلاحات و اضافات) را كه در این كار تخصص دارد و چندین كتاب در این زمینه نوشته است. عبارتهای این كتاب واضح تر و روشن تر است و قسمتهای زیادی از متن كتاب بنیاد انواع را هم نقل كرده است. البته كتابهای دیگری هم در این زمینه داشتم ولی این كتاب را انتخاب كردم.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است