آیه ی دیگری كه خیلی واضح است و واضح تر از آن آیه هم هست راجع به فواید
مصائب و سختیها و شداید است (در این زمینه آیات زیادی هست، منحصر به این یك
آیه نیست) :
«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْ ءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلْأَمْوالِ وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ
اَلصّابِرِینَ، `اَلَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ، `أُولئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ
رَبِّهِمْ. . . » [1].
ما شما را آزمایش می كنیم به چیزی از بیم، یعنی عدم امنیت، ترس از دشمن،
اینكه دشمن داشته باشید و حساب این دشمن را داشته باشید و بیم دشمن در ذهنتان
باشد،
«وَ اَلْجُوعِ» به گرسنگی و سختی، نداشته باشید، احتیاج داشته باشید،
«وَ نَقْصٍ مِنَ
اَلْأَمْوالِ» كسری در مال و ثروت،
«وَ اَلْأَنْفُسِ» یا كسری در نفس و جان خودتان
[2]،
«وَ اَلثَّمَراتِ» میوه ها
[3]، ما شما را گرفتار این جور مصائب و سختیها می كنیم
«وَ بَشِّرِ
اَلصّابِرِینَ» پشت سر این سختیها بشارت ذكر می كند: بشارت بده كسانی را كه در
مقابل این سختیها خویشتن داری می كنند، خویشتن داری ای كه مبتنی بر ایمان به
خداست، وقتی كه انواع این سختیها را می بینند فورا متوجه خدا می شوند: «همه از
آن خدا هستیم و به سوی او بازگشت می كنیم» .
«أُولئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» این
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 328
طبقات هستند كه رحمتهای پروردگار شامل حال آنها می شود.
پس این سختیها و شداید را زمینه ی بسیار مفیدی برای كسانی معرفی می كند كه
بتوانند در این سختیها و شداید مقاومت و ایستادگی و خویشتن داری كنند. پس اینها
فایده دارد، یعنی یك چیزی است كه بشر می تواند در این زمینه ها از وجود آنها
استفاده ی زیاد كند، كه قرآن هم آنها را به صورت نوید و بشارت ذكر می كند. البته به این
مضمون آیه ی اخیر بازهم ما آیات دیگری در قرآن راجع به فواید گرفتاریها و فتنه ها و
شرور و این طور چیزها داریم:
«وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ اَلْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ» [4] ما شما را
آزمایش می كنیم، هم به شرور (كه مقصود همین بدیهاست، همین چیزهایی كه ضربه
به آدم می زند) و هم به خیرات و نعمتها، هم آن مایه ی آزمایش و امتحان است و هم این.
این خیلی جمله ی عجیبی است، یعنی آن را كه شما «خیر» می نامید، صد در صد نباید
بگویید خیر است، و آن را كه شما «شر» می نامید، صد در صد نباید بگویید شر است،
خیر بودن واقعی و نهایی خیر، و شر بودن نهایی شر بستگی دارد به نحوه ی استفاده ای
كه شما از آن می كنید یا به نحوه ی برخوردی كه با آن می كنید. ای بسا یك چیزی
خودش خیر است، نعمت است، ما كه به شما می دهیم جنبه ی امتحانی دارد، ولی وقتی
كه به شما دادیم، همین خیر بسا هست كه سبب فساد شما بشود. باز شر هم جنبه ی
امتحانی دارد، ای بسا همین شر منشأ صلاح شما بشود، و واقعا هم همین طور است
«عَسی أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَكُمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ» [5].
[2] . ممكن است اینجا مقصود كسری در بدن باشد، یعنی زخمی، جراحتی.
[3] . ممكن است مقصود همین میوه های معمولی باشد كه باز جزء اموال می شود، ولی معمولا گفته اند ثمرات یعنی
ثمرات قلوب، میوه های دل، یعنی فرزندان (مصیبت فرزندان) .