در
کتابخانه
بازدید : 483014تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Collapse توحیدتوحید
Expand مقدمات مقدمات
Collapse راههای اثبات وجود خداراههای اثبات وجود خدا
1راه فطرت
Expand 2راههای علمی و شبه فلسفی 2راههای علمی و شبه فلسفی
Collapse 3راههای عقلانی و فلسفی 3راههای عقلانی و فلسفی
Expand راههای عقلانی و فلسفی (1) راههای عقلانی و فلسفی (1)
Expand راههای عقلانی و فلسفی (2) راههای عقلانی و فلسفی (2)
Collapse پاسخ به شبهات پاسخ به شبهات
Collapse 1توحید و تكامل 1توحید و تكامل
Expand 2توحید و مسأله ی شرور2توحید و مسأله ی شرور
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در كتابهای منطق مثل حاشیه ملاّ عبد اللّه وقتی می خواستند مثال ذكر كنند درباره ی اینكه افراد یك نوع نامتناهی باشد، می گفتند مثل نفوس ناطقه به عقیده ی حكما. به عقیده ی حكما عدد نفوس ناطقه (نفوس انسانی) متناهی نیست، چرا؟ چون زمان متناهی نیست و در هر زمانی هم انسان بوده است، پس عدد نفوس ناطقه لا یتناهی است. این نظریه نظریه ای بوده بر اساس طبیعیات و فلكیات قدیم، یك پایه ی توحیدی داشته است و یك پایه ی طبیعی. پایه ی توحیدی اش این بوده است كه- قبلا هم عرض كردم- آن طبقات از حكما [انفكاك خلقت از خالق را] نمی توانستند قبول كنند و قبول هم نمی كردند، و نظریه ی آنها در این حدود درست است. از نظر علم الهی می گفتند كه تا خدا بوده است، خلقت هم بوده است. چون ذات الهی ازلی است، فیض و خلقت الهی هم ازلی است. انفكاك خلقت از خالق را به هیچ وجه نمی پذیرفتند و قابل قبول
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 227
نمی دانستند، یعنی اگر كسی خیال كند ذات خدا ازلی است ولی این ذات ازلی، بلا مخلوق بوده، مدتی بوده، یك مرتبه مثلا در صد هزار سال پیش، یك میلیون سال، صد میلیون سال، میلیاردها سال پیش- بالأخره هر چه بگوییم، این زمان محدود می شود و او نامحدود است- به فكر خلقت كردن افتاد، این غلط است. خوب، تا اینجا حرف درستی است. ولی از طرف دیگر در طبیعیات قدیم درباره ی افلاك یك عقیده ی خاصی داشته اند، درباره ی زمین هم عقیده ی خاصی داشته اند. وضع افلاك را وضعی می دانستند كه تغییرناپذیر است، یعنی هیچ وقت تغییری در وضع افلاك پیدا نمی شود، در گذشته این طور بوده، در آینده هم این طور خواهد بود. از این دو نظریه، نظریه ی سومی تكوین پیدا می كرد و آن اینكه پس انواع عالم همیشه بوده اند و همیشه هم خواهند بود.

پس معلوم شد اینكه می گویند در دنیای علم دو نظریه بیشتر وجود نداشته است، حرف غلطی است، در دنیای علم و فلسفه سه نظریه وجود داشته است.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است