در
کتابخانه
بازدید : 483045تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Collapse توحیدتوحید
Expand مقدمات مقدمات
Collapse راههای اثبات وجود خداراههای اثبات وجود خدا
1راه فطرت
Collapse 2راههای علمی و شبه فلسفی 2راههای علمی و شبه فلسفی
Expand الف برهان نظم 1الف برهان نظم 1
Collapse ب راه هدایت موجودات 1ب راه هدایت موجودات 1
Expand ج راه خلقت 1ج راه خلقت 1
Expand 3راههای عقلانی و فلسفی 3راههای عقلانی و فلسفی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
كار بر طبق احتیاج و متناسب با احتیاجات اتفاقی، قدرت انطباق دادن خود با محیط و با امور خارجی، تمام اینها نشان می دهد كه در كار این موجودات ابتكار و انتخاب وجود دارد. وقتی كه در كارش ابتكار و انتخاب وجود داشته باشد، پس این موجود باید گذشته از آنچه كه ساختمانش ایجاب می كند، یك راهنمایی و یك راه بلدی هم (حقیقت آن هر چه هست، الآن بر ما مجهول است) در این كارهای انتخابی و اختیاری- كه تقریبا از نوع كارهای اختیاری انسان است- و كارهای ابتكاری كه به خرج می دهد داشته باشد، یك قدرتی باید باشد كه آن را بكشاند به این طرف و لو آن قدرت از نوع یك شور باشد، مثل اینكه ما «شور» می گوییم، «عشق» می گوییم (كه اینها حقیقتش برای بشر مجهول است) ، «اراده» می گوییم، «تسخیر» می گوییم، «تسخیر ما وراء» می گوییم، هر چه می گوییم، بالاخره یك چیزی باید باشد كه آن موجود را به آن سو بكشاند.

در این كتاب كوچكی كه كریسین موریسن آمریكایی به نام راز آفرینش انسان نوشته و به فارسی هم ترجمه شده است، اتفاقا دیشب قسمتهای زیادی را كه درباره ی حیات بحث می كند مطالعه كردم، دیدم قسمتهایی را راجع به همین موضوع بحث می كند كه ماده ابتكار ندارد ولی حیات ابتكار دارد. من الآن قسمتی از آن را برای شما می خوانم، چون برای این مسأله خیلی اهمیت قائل هستم. می گوید:

«ماده جز بر طبق قوانین و انتظامات خود عملی انجام نمی دهد، یك سلسله قوانین و نظامات بالفعل حاضر دارد و اجبارا همان قوانین و نظامات را انجام می دهد. ذرات اتمها تابع قوانین مربوط به قوه ی جاذبه ی زمین، فعل و انفعالات شیمیایی و تأثیرات مواد الكتریسیته هستند. ماده از خود قوه ی ابتكار ندارد و فقط حیات است كه هر لحظه نقشهای تازه و موجودات بدیع به عرصه ی ظهور می آورد. بدون وجود حیات، عرصه ی پهناور زمین عبارت از بیابانی قفر و لم یزرع و دریای مرده ی بی فایده ای می شود. » عمده این كلام است. می گوید مطابق آنچه كه زیست شناسی می گوید تمام این سلسله ی جاندارها منتهی می شوند به مثلا یك سلول، حیوانات و نباتات از یك ریشه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 131
به وجود آمده اند. این اصل تكامل است و اصل تكامل بهترین معرّف اصل هدایت است. من می گویم آیا آن سلول اول و آن ماشین بسیار منظم، به یك جا رسیده است كه منشعب شده به دو نوع سلول: سلول نباتی، سلول حیوانی؟ كه بعد كارها و احتیاجات اینها هم ضد یكدیگر در آمده اند، به طوری كه اگر سلول نباتی را بخواهند در بدن حیوان قرار بدهند، حیوان نمی تواند زندگی كند و اگر سلول حیوانی را بخواهند در بدن نبات قرار بدهند، نبات نمی تواند زندگی كند.

در خلقت هر فردی جداگانه، فرض كنید كه آن هسته ی اولی كه یك انسان بخواهد به وجود بیاید، كاملا آن را یك ماشین در نظر بگیریم. این ماشین بعد به چه شكل در می آید؟ كم كم دونیم می شود، هر تكه اش چند تكه می شود، كم كم شروع می كند به عضو ساختن، به طوری كه هر دسته از سلولهایی كه در یك عضو قرار می گیرند وضع ساختمان، كار و احتیاجاتشان با سلولهای دیگر متفاوت می شود. آیا در این طرز كارهایی كه جنین در رحم انجام می دهد ابتكار و انتخاب وجود ندارد؟ این فقط یك ماشین است كه روی قوه ای كه از پشت سر به آن فشار می آورد، این كارها را انجام می دهد؟ یا یك ماشینی است كه علاوه بر دستگاه خود ماشین، هدایت و راهیابی آن یك اصل علی حده است؟ چون می خواهیم وارد بحث دیگری بشویم، فكر نمی كنم احتیاج باشد كه از گفته های كریسین موریسن بیشتر از این بخوانم.

من این جور فكر می كنم. بازهم چون یك مسأله ای است كه در كتابهای علمی و فلسفی به این صورتی كه ما عرض می كنیم- كه اصل هدایت را از اصل «اتقان صنع» تفكیك كرده باشند- بیان نكرده اند، مسلّم این مقداری كه من عرض می كنم هنوز خام است اما فكر می كنم این مطلب یك مطلب اساسی است، در جمادات اگر نتوانیم این مطلب را ثابت كنیم، در ذی حیاتها صد در صد می توانیم ثابت كنیم، و البته قرآن كریم در همه ی اشیاء می گوید اصل هدایت وجود دارد: «وَ أَوْحی فِی كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها» [1] ولی آن مقداری كه ما از طریق علمی (مشهودات و محسوسات خود) می توانیم ثابت كنیم، در ذی حیاتهاست.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 132

[1] . فصّلت/12.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است