در
کتابخانه
بازدید : 483006تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Collapse توحیدتوحید
Expand مقدمات مقدمات
Collapse راههای اثبات وجود خداراههای اثبات وجود خدا
1راه فطرت
Collapse 2راههای علمی و شبه فلسفی 2راههای علمی و شبه فلسفی
Expand الف برهان نظم 1الف برهان نظم 1
Collapse ب راه هدایت موجودات 1ب راه هدایت موجودات 1
Expand ج راه خلقت 1ج راه خلقت 1
Expand 3راههای عقلانی و فلسفی 3راههای عقلانی و فلسفی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ولی بعضی از خوابها تعبیر امور مكتومی است كه انسان در نفس خودش [دارد] ، وقتی بیدار می شود چیزی یادش می افتد كه تعجب می كند، خودش نمی داند كه آن اسرار مكتومی كه دارد به این شكل تجلی كرده اند. گاهی خودش هم به آن سر واقف است، و گاهی آن قدر در شعور باطن مخفی است كه خودش هم از آن ناآگاه است. در این جهت هم چند قضیه هست كه از «ابن سیرین» معروف نقل می كنند، كه معلوم می شود این آدم- كه تعبیر خواب را بلد بوده است- حتی تعبیری را هم كه به اصطلاح امروز «تعبیر علمی» می گویند، بلد بوده، یعنی نه اینكه از روی قواعد علمی بلكه روی ذوق شخصی گاهی خوابها را تعبیری كه امروز «تعبیر علمی» می گویند می كرده است.

مثلا نوشته اند كه یك نفر آمد گفت: من در عالم رؤیا دیدم كه تخم مرغ های پخته را پوست می كنم، زرده اش را دور می اندازم، سفیده اش را می خورم، تعبیر این چیست؟ گفت: خودت این خواب را دیده ای؟ گفت: خودم خواب دیده ام. به اشخاصی كه آنجا بودند گفت: این كفن دزدی كه می گویند اخیرا پیدا شده، همین شخص است. این همان تعبیر تحلیلی علمی است، این مربوط به آینده نیست، خواب الهامی نیست، چون در سرّ [ضمیر] او یك خاطره ی عجیبی بوده، از نظر خودش هم عجیب بوده. می رفته مرده ها را از خاك قبر درمی آورده، بدنشان را می انداخته، كفنشان را می برده، بعد كفن را هم تبدیل به پول می كرده و مصرف می كرده است.

همین خاطره ی ذهنی در عالم رؤیا به این صورت برایش مجسم شده است. بعد تحقیق كردند، معلوم شد قضیه از همین قرار است. اقرار كرد كه من همان كفن دزد هستم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 153
خواب دیگری نقل می كنند كه ابن سیرین به همین شكل علمی آن را تحلیل كرده است و آن این است كه می گویند یك نفر آمد گفت: من خواب دیدم كه در كوچه های تاریك راه را بر مردم می بندم. وقتی ابن سیرین از او اقرار گرفت كه تو این خواب را خودت دیده ای؟ و گفت خودم دیده ام، گفت: من حدس می زنم كسی كه اخیرا بچه ها را گیر می آورد و خفه می كند، باید همین مرد باشد. می گویند آن مرد خورجینی هم داشت. رفتند اول خورجینش را نگاه كردند، یك حلقه و طناب پیدا كردند. بعد هم خودش اقرار كرد. چون بچه های كم زورتر را گیر می آورده و خفه می كرده، در ذهن و روح خودش این [خاطره ] بوده كه این مجرای تنگ را كه همان مجرای تنفس باشد دارد بر افراد می بندد. همین خاطره ی ذهنی در عالم رؤیا به این صورت تجلی می كند كه راه را بر مردم می بندد. راهی كه بر نفس می بسته است و در واقع راه حیات مردم را قطع می كرده، در عالم رؤیا به این صورت منعكس شده است.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است