در
کتابخانه
بازدید : 483000تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Collapse توحیدتوحید
Expand مقدمات مقدمات
Collapse راههای اثبات وجود خداراههای اثبات وجود خدا
1راه فطرت
Collapse 2راههای علمی و شبه فلسفی 2راههای علمی و شبه فلسفی
Expand الف برهان نظم 1الف برهان نظم 1
Expand ب راه هدایت موجودات 1ب راه هدایت موجودات 1
Collapse ج راه خلقت 1ج راه خلقت 1
Expand 3راههای عقلانی و فلسفی 3راههای عقلانی و فلسفی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
حالا می آییم سراغ انرژی. قدیمیها تصور دیگری درباره ی انرژی داشتند. از نظر تصور آنها [مسأله ی انرژی ] حل شده بود. حرارت برای آنها یك موجود مستقل نبود كه قابل انتقال باشد، یك حالت بود برای یك جسم، تابع خود جسم بود، اگر می خواست منتقل شود باید با خود جسم منتقل می شد، به اصطلاح یك عرض بود. ولی امروز می گویند خود حرارت منتقل شد، بدون اینكه بخواهند فرض كنند حاملی داشته باشد، یك شی ء دیگری بخواهد منتقل شود تا حرارت منتقل شود. در عین حال حرارت ماده هم نیست. ماده نیست یعنی بعد هم ندارد. بعد ندارد [یعنی ] مكان هم ندارد. شما چطور همین حرارت را تعریف می كنید كه ماده نباشد؟ در خارج موجود باشد و مستقل از ماده قابل نقل و انتقال باشد، جایش را عوض بكند؟ ماده نباشد و جایش را عوض بكند؟ اگر هم بگویید موج است، در خود موج هم بحث مكان است. آیا شی ء، موجی باشد بدون اینكه ماده ای باشد؟ همین موج خالص بخواهد باشد، ماده ی متموّجی در كار نباشد، فقط موج باشد نه متموّج؟ دلم می خواست یك كسی برای من ماهیت انرژی را حل كند، نه آن تعریفات انرژی كه بگوید همان چیزی كه در كجا این طور می شود. این از نظر تعریف علمی درست است ولی از نظر تعریف فلسفی درست نیست. این مسائل فقط علمی نیست، فلسفی هم هست، چون در عین حال طوری می گویند كه می خواهند حقیقت اشیاء را هم توجیه كنند. علم هر طور نشان داده، این گونه فرض كرده كه ماده و انرژی دو شی ء هستند یا دو حالت از شی ء خاصی هستند، به طوری كه این به آن تبدیل می شود و آن به این. من می خواهم بگویم چیزی كه ماده نباشد و صفت و حالت ماده هم نباشد، چطور می تواند مكانی را در خارج اشغال كرده باشد و در آن نقل و انتقال باشد؟ - آیا در طول عمر هر اتم، انعدام و حدوث و تغییری در آن حاصل نشده؟ یعنی در تمام
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 174
طول عمر جهان، وضع آن اتم ثابت بوده است؟ چون قرآن می گوید: «كُلُّ شَیْ ءٍ هالِكٌ إِلاّ وَجْهَهُ» .

استاد: در سابق كه كتابهایی می خواندم [دیدم ] برای عناصر رادیواكتیو یعنی همانهایی كه تشعشع دارند، عمر معین كرده اند، مثلا می گویند اتم فلان عنصر در طول بیست و پنج میلیون سال بار الكتریكی خودش را خالی می كند و بعد بكلی معدوم می شود، یعنی حالت مادی خودش را بكلی از دست می دهد.

- در بحث تبدیل ماده و انرژی باید بحث «اراده» را هم دخالت بدهیم كه ماده و انرژی به یكدیگر تبدیل می شوند و «اراده» هم به انرژی تبدیل می شود.

استاد: ایشان می خواهند بگویند بعد از اینكه ماده و انرژی هر دو به یك اصل واحد بر می گردد، ما اگر بخواهیم تعریف كنیم به همان اصل واحد، جز اینكه بگوییم یك خواست و طلب وجود دارد، چیز دیگری نیست. ایشان می خواهند بگویند آن همان است كه می گویند ریشه ی ماده و انرژی است، همان است كه در ادیان به نام «اراده ی خدا» آمده است. خوب، آن حرف دیگری غیر از این است ولی بالأخره آن اصل را با یك خواصی باید بشناسیم. یك وقت می گویید ما هیچ اطلاعی از آن اصل نداریم جز اینكه تازه خود انرژی را اگر خواستیم تعریف كنیم باید بگوییم یك چیزی هست كه این دو به آن تبدیل می شوند، اما هیچ نمی دانیم آن چیز خودش چه خاصیتی دارد، بعد دارد یا ندارد، جا می گیرد یا نمی گیرد، حركت می كند یا نمی كند، فقط با یك حدس علمی می گوییم چنین اصلی وجود دارد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است