در
کتابخانه
بازدید : 483062تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Collapse توحیدتوحید
Expand مقدمات مقدمات
Collapse راههای اثبات وجود خداراههای اثبات وجود خدا
1راه فطرت
Collapse 2راههای علمی و شبه فلسفی 2راههای علمی و شبه فلسفی
Expand الف برهان نظم 1الف برهان نظم 1
Collapse ب راه هدایت موجودات 1ب راه هدایت موجودات 1
Expand ج راه خلقت 1ج راه خلقت 1
Expand 3راههای عقلانی و فلسفی 3راههای عقلانی و فلسفی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
تاكنون چند مسأله راجع به خواب روشن شده است. مخصوصا در این قرون اخیر روان شناس ها و روانكاوها از این نظر به خواب خیلی اهمیت می دهند و اصلا مسائل روحی یك شكل خاصی پیدا كرده است. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم- این طور كه در كتابها نوشته اند- علما برای بیماریهای عصبی به موضوعی پی برده اند و آن موضوع «ارزش درمانی خارج كردن خاطرات گذشته» است، یعنی دریافته اند كه یك بیمار عصبی اگر خاطرات ناخوشایندی در گذشته داشته است، وقتی این خاطرات حبس شده ی ناخوشایند خودش را ابراز می كند و در واقع مثل این است كه خارج می كند، گویی یك عده شیطان در باطن او محبوس بوده اند و اینها آزاد شده اند، و اصلا بیماری و عوارض آن تسكین پیدا می كند و احیانا از میان می رود. اینجا بود كه به این موضوع پی بردند، گواینكه این مطلب- البته این را من نمی گویم، مكرر در كتابها نوشته اند- در تاریخ گذشته هم بی سابقه نیست. چون خیلی از مطلبها هست كه می گوییم فقط در قرن نوزدهم یا در قرن بیستم یا در قرن هجدهم كشف شد، گویی دیگر تا آن روز بشر از این مطلب چیزی نمی دانست، در صورتی كه اگر به این دقت نبوده است، ولی در عین حال بوده است. كتابهای تاریخ پر است از این طور معالجات كه امثال بو علی سینا كرده اند.

داستان معروفی است كه در چهار مقاله ی عروضی آمده، داستان آن بیمار روحی كه مولوی هم آن را در مثنوی آورده است، البته او شرح عرفانی به مطلب داده، اسم طبیب غیبی آورده است. [داستان این است ] :

بو علی سینا از سلطان محمود فرار كرده بود، مخفی هم بود و خودش را معرفی نمی كرد، آمده بود در گرگان كه مقرّ قابوس و شمگیر بود. در آنجا مخفیانه به صورت یك آدم گمنامی مطبی باز كرده بود. ولی كم كم معالجاتش او را معروف و مشهور كرد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 150
همین قدر مشهور شد كه یك جوانی پیدا شده كه خیلی خوب معالجه می كند.

خواهرزاده ی قابوس بیمار می شود و تمام اطبای درجه ی اول آن وقت می آیند و از معالجه ی بیماری او عاجز می مانند. آخر كار یك كسی می گوید یك طبیب جوانی آمده است، او را حاضر كنید. او را حاضر می كنند. وقتی بو علی مطالعه می كند، احساس می كند كه این بیماری جسمانی او ناشی از یك حالت روانی و روحی است، این را حدس می زند. دستور می دهد كه اتاق را خلوت كنند و یك كسی كه شهر را بلد باشد بیاید.

بو علی نبض بیمار را در دست می گیرد و اسم مناطق را می برد، بعد اسم شهرها را می برد تا به اسم این شهر می رسد، می بیند نبضش تكان می خورد و یك حالت غیر عادی پیدا می كند. بعد می گوید در این شهر محله ها را بشمرید. محله ها را می شمارند، به نام یك محله كه می رسند، نبضش بیشتر تكان می خورد، تا به خانه ها و تا به یك شخص می رسد، می فهمد كه او عاشق است و بعد، از همان [راه ] معالجه اش می كند.

داستانها در اینجا زیاد است.

به هر حال این موضوع را در باب مسائل روحی كشف كرده و فهمیده اند كه درمانهای مادی و جسمانی صد در صد نمی تواند برای این طور بیماریها مفید باشد، و احیانا بعضی از بیماریهاست كه بدون اینكه هیچ ضایعه ای در عضو و اعصاب پیدا شود، بیماری رخ می دهد. حتی می گویند خود بیماری تدبیری است از شعور باطن، حقّه ای است كه شعور باطن می زند، چطور؟ انسان دچار یك ناراحتی و یك غصه و اندوه عجیب می شود كه او را دارد خرد می كند و اگر این غصه بماند او از میان می رود.

یك وقت او مجنون و دیوانه می شود. بعد كه دیوانه شد، راحت می شود. چرا راحت می شود؟ چون آنچه كه او را آزار می داد، در عالم جنون آن را آماده شده می بیند، مثلا عاشق یك كسی بوده كه به او نرسیده است، بعد كه جنون پیدا می كند، همیشه در عالم خیالش به آن معشوق و محبوب خودش می رسد، راحت می شود. یا مثلا كسی از [نزدیكانش ] مرده است، بعد در عالم جنون همیشه با او محشور است. و می گویند این یك تدبیری است از روان ناخودآگاه برای نجات دادن این آدم كه ممكن است بدون اینكه هیچ ضایعه ی عصبی و مغزی در او پیدا شده باشد، این جنون برای او رخ داده باشد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 151
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است