در
کتابخانه
بازدید : 316571تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای اثبات نبوت (1) راههای اثبات نبوت (1)
Expand راههای اثبات نبوت (2) راههای اثبات نبوت (2)
Expand راههای اثبات نبوت (3) راههای اثبات نبوت (3)
Expand وحی (1) وحی (1)
Expand وحی (2) وحی (2)
Expand معجزه 1معجزه 1
Collapse معجزه (2) معجزه (2)
Expand معجزه (3) معجزه (3)
Expand معجزه (4) معجزه (4)
Expand معجزه (5) معجزه (5)
Expand اعجاز قرآن (1) اعجاز قرآن (1)
Expand اعجاز قرآن اعجاز قرآن
Expand اعجاز قرآن (3) اعجاز قرآن (3)
Expand اعجاز قرآن (4) اعجاز قرآن (4)
Expand اعجاز قرآن 5اعجاز قرآن 5
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
شاید اگر ما همان طوری كه مبنای این مقاله [1] و مبنای خیلی از نظریات هست، فقط بر مبنای علوم- یعنی علوم متكی به حس و تجربه- بخواهیم قضاوت كنیم مطلب از همین قرار باشد به این معنا كه غیر از این نمی توانیم بگوییم، یعنی بر مبنای علوم، ما دلیلی نداریم كه قوانین طبیعت قوانین قطعی و لا یتغیر است، و حقا اگر ما مفاهیم فلسفی را بی اعتبار بشناسیم، باید قبول كنیم كه قوانین طبیعت قوانینی غیر قطعی است یا لا اقل نمی توانیم به قطعیت این قوانین حكم كنیم، و آن كسانی كه این قوانین را قطعی می دانند بر یك مبنایی گفته اند كه آن مبنا غیر از مبنای علمی است، یك طرز تفكر فلسفی است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 453
آن طرز تفكر فلسفی- كه كار معجزه را مشكل می كند- این است كه از یك طرف قانون علیت را به طور كلی و عمومی می پذیرند، یعنی می گویند هر چیزی كه در جهان به صورت پدیده پیدا شد، بدون علت امكان ندارد. هیچ پدیده ای در جهان بدون علت محال است به وجود بیاید. البته علم نمی تواند بگوید «محال است به وجود بیاید» . علم می گوید تا حالا من ندیده ام به وجود بیاید. تازه علم می گوید «یك پدیده ی بدون مقدمه (بدون سابقه) » ، نمی تواند بگوید «علت» ، ولی فلسفه می خواهد ادعا كند كه هیچ پدیده ای بدون علت امكان ندارد وجود پیدا كند. این یكی.

دوم: قائل است به اصلی به نام «سنخیّت میان علت و معلول» و اصل سنخیت می گوید درست است كه هر پدیده ای بدون علت به وجود نمی آید اما این طور نیست كه هر چیزی كه ما نام «علت» رویش بگذاریم صلاحیت داشته باشد كه هر معلولی از آن پیدا بشود، بلكه هر علتی فقط صلاحیت برای یك معلول خاص را دارد و هر معلولی امكان پیدایش از یك علت معین را دارد و بس. اسم این را می گذارند «اصل سنخیت میان علت و معلول» . وقتی كه اصل علیت را با اصل سنخیت میان علت و معلول پذیرفتیم، آن وقت مجبوریم بگوییم كه هر معلول خاص فقط از علت خاص خودش امكان صدور دارد و بس، و هر علت خاص فقط معلول خاص خودش [را ایجاد می كند] و بس، و چون پایه ی این سخن یك فكر فلسفی است، شما نمی توانید آن را نقض كنید بگویید من می توانم نشان بدهم گاهی یك معلول از چند علت پیدا می شود، مثل اینكه در قدیم می گفتند كه حرارت از آتش پیدا می شود، از خورشید پیدا می شود (كه آنها خورشید را از غیر نوع آتش می دانستند و می گفتند عنصر جداگانه است) ، از حركت هم پیدا می شود. حركت یك عرض است، آتش یك جوهر است.

عرض و جوهر كه از یك مقوله نیستند. خورشید از یك عنصر است و آتش عنصر دیگری است. می گفتند كه فرضا ما نتوانیم علت واقعی را كشف كنیم باید بفهمیم اینجا آتش از آن جهت كه آتش است علت نیست، خورشید هم از آن جهت كه خورشید است علت نیست، حركت هم از آن جهت كه حركت است علت نیست، حتما یك امر واحدی در اینجا وجود دارد كه این معلول واحد را به وجود می آورد و لو ما تشخیص ندهیم آن علت واحد چیست.

این مطلب است كه كار توجیه معجزه را مشكل می كند. وقتی گفتیم كه چنین رابطه ی زنجیری و قطعی میان اشیاء وجود دارد، آن وقت می گوییم كه چطور معجزه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 454
می آید این را از غیر مجرای عادی خودش به وجود می آورد. معنایش این است كه معلولی را علتی به وجود بیاورد كه علت آن نیست، معلولی به وجود بیاید از غیر راه علت خودش.

پس اشكال معجزه از طریق فلسفه است نه از طریق علم. علم درباره معجزه لا اقل سكوت دارد نه اینكه مدعی محال بودن معجزه است، و فلسفه است كه طوری مطالب را تقریر می كند كه این جور نتیجه گیری می شود كه معجزه و نقض قانون طبیعت یك امر محالی است.


[1] . [مقاله ی «وحی و نبوت» مرحوم استاد محمد تقی شریعتی، كه قبلا از آن سخن رفت. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است