در
کتابخانه
بازدید : 316582تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای اثبات نبوت (1) راههای اثبات نبوت (1)
Expand راههای اثبات نبوت (2) راههای اثبات نبوت (2)
Expand راههای اثبات نبوت (3) راههای اثبات نبوت (3)
Expand وحی (1) وحی (1)
Expand وحی (2) وحی (2)
Expand معجزه 1معجزه 1
Collapse معجزه (2) معجزه (2)
Expand معجزه (3) معجزه (3)
Expand معجزه (4) معجزه (4)
Expand معجزه (5) معجزه (5)
Expand اعجاز قرآن (1) اعجاز قرآن (1)
Expand اعجاز قرآن اعجاز قرآن
Expand اعجاز قرآن (3) اعجاز قرآن (3)
Expand اعجاز قرآن (4) اعجاز قرآن (4)
Expand اعجاز قرآن 5اعجاز قرآن 5
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
خلاصه ی حرف ایشان و حرف دیگران این است كه هیچ معجزه ای خارج از قانون واقعی طبیعت- نه قانونی كه بشر می شناسد، قانونی كه بشر می شناسد ممكن است همان قانون طبیعت باشد، ممكن است آن نباشد- نیست ولی توسل به آن قانون یعنی كشف آن قانون و تسلط بر آن قانون و استفاده كردن از آن قانون مقرون است به یك قدرت غیبی ما وراء الطبیعی، كه این احتیاج به توضیح دارد. من باید مطلب دیگری را كه ایشان نگفته اند توضیح بدهم تا مطلب روشن بشود- اگر چه امروز بحث ما كمی پیچیده تر و شاید گنگ تر بود- مطلبی كه اتفاقا آقای شریعتی آن را ذكر كرده اند ولی برای اثبات مدعاهای خودشان نه برای اثبات این مطلب، و آن این است:

در جهان فرق است میان نقض یك قانون و حكومت كردن یك قانون بر قانون دیگر. در مقام مثال (البته اینها تمثیل است) در قوانین اجتماعی و اعتباری، مثلا قانونی كه مربوط به مالیات است، یك وقت شما می آیید این قانون را نقض می كنید یعنی اصلا عمل نمی كنید، خلافش رفتار می كنید، و یك وقت شما خلاف می كنید بدون اینكه این قانون را نقض كرده باشید بلكه از یك ماده ی قانونی دیگر واقعا استفاده می كنید. مثلا شما مؤسسه ای تأسیس می كنید و می دانید كه هر مؤسسه ای، هر واحد حقوقی اگر دارایی داشته باشد گمرك چنین باید بدهد، مالیات چنان باید بدهد. ولی شما می دانید كه اگر مؤسسه ای به صورت یك مؤسسه ی خیریه در آمد از گمركات و مالیات معاف است. بعد شما می آیید مؤسسه تان را به صورت یك مؤسسه خیریه در می آورید یعنی واقعا یك قسمت خیریه هم در آن قرار می دهید و اصلا از تحت این قانون خارج می شوید، خودتان را مشمول قانون دیگری می كنید.

حكومت یك قانون بر قانون دیگر غیر از مسأله ی نقض قانون است. برای این امر مثالی ذكر می كنند كه مثال خوبی است و آن این است: بدن انسان از نظر تركیبات و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 462
تشكیلاتش قوانینی دارد. پزشكی تا وقتی كه بخواهد از قوانین بدنی و مادی استفاده كند چاره ای ندارد الاّ اینكه از همین قوانین استفاده كند. ولی در عین حال یك سلسله قوانین روحی [1] و روانی هم در انسان كشف شده است كه گاهی یك حالت روانی روی بدن اثر می گذارد. مثلا یك بیمار در اثر تلقین خوبی كه به او می كنند یا در اثر اینكه نشاط دیگری به شكل دیگری در روحش ایجاد می كنند، خود این حالت نشاط روحی روی بدنش اثر می گذارد و بر عكس، یك یأس روحی سیر بدن را كند می كند، بر عكس تأثیر نیكی كه یك دوا باید روی بدن بگذارد تأثیر می كند و اثر آن را خنثی می كند و احیانا او را می كشد. آیا معنای این مطلب این است كه قوانین طبی و پزشكی حقیقت ندارد یا قطعی نیست؟ نه، قوانین پزشكی حقیقت دارد، قطعی است، ولی اینجا یك عامل دیگری كه آن غیر عامل پزشكی است، عامل روانی است، [دخالت دارد] . در كتابهایی كه [در این زمینه نوشته اند] - كه خیلی هم نوشته اند و یكی و دوتا نیست، حتی در همین كتاب اثبات وجود خدا- از این مسائل زیاد است. كتاب خیلی خوبی كاظم زاده ی ایرانشهر نوشته تحت عنوان تداوی روحی، و می دانید كه مسأله تداوی روحی از قدیم معمول بوده و داستانها در این زمینه نقل می كنند، كه حقیقتی است و نمی شود این را انكار كرد. معنای این مطلب این نیست كه قانون پزشكی یك قانون غیر قطعی یا دروغ است. قانون پزشكی روی حساب جریان بدن درست است.

ولی اگر آن آدم روانشناس آمد روی عامل روانی حتی یك بیماری بدنی را معالجه كرد، او از یك عامل دیگری در اینجا استفاده كرده است كه آن، عامل روحی است از باب اینكه قوای روحی یك نوع حكومتی و یك نوع تسلطی بر قوای بدنی دارند و نیروهای بدنی را در خدمت خودشان می گیرند و چون چنین است بسا هست كه آن نیرویی را كه به صورت مرض فعالیت می كرد متوقف می كنند یا آن نیروی دیگری را كه در جهت بهداشت بدن فعالیت می كرد تأیید می كنند به طوری كه بیش از حدی كه انتظار می رفت فعالیت كند. به این می گوییم حكومت قوای روحی بر قوای بدنی.

حالا این قوانین علمی ای كه ما برای این جهان می شناسیم مثل قوانینی است كه یك پزشك برای بدن می شناسد. قوانین درست هم هست. آیا لا اقل ما می توانیم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 463
انكار كنیم این مطلب را كه «تمام جهان» واقعا به صورت یك موجود زنده است؟ یعنی مثل یك روح و یك روان بر عالم حكومت می كند؟ (البته عده ای معتقدند كه قطعا چنین است) . آنگاه قوانین طبیعی همان چیزهایی است كه ما برای این پیكر و بدن عالم تشخیص می دهیم. از كجا كه یك حالات روحی احیانا برای مجموع عالم رخ ندهد كه آن حالات روحی بر این قوانین طبیعی عالم حكومت نكند؟ البته حكومتش هم باز نه به معنای این است كه این را نقض می كند، به معنای این است كه این قانون را در اختیار خودش قرار می دهد، از همین قانون استفاده می كند ولی اوست كه از این قانون استفاده می كند.

معجزه این است كه آن كسی كه معجزه می كند در واقع اتصالی با روح كلی عالم پیدا می كند و از راه اتصال با روح كلی عالم در قوانین این عالم تصرف می كند و تصرفش هم به معنای این نیست كه قانون را نقض می كند، به معنای این است كه قانون را در اختیار می گیرد. وقتی قانون را در اختیار گرفت بر خلاف جریان عادی است اما بر خلاف خود قانون نیست. این یك بیان، كه البته قبول می كنم كه خیلی مختصر و اجمالی بود و ان شاء الله در جلسه بعد توضیح بیشتری درباره ی اینها عرض می كنیم.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 464

[1] . در اینجا لازم نیست كه ما روح را یك امر ما وراء الطبیعی بدانیم یا ندانیم چون از نظر وجود چنین قانونی بحثی نیست.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است