در
کتابخانه
بازدید : 316633تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای اثبات نبوت (1) راههای اثبات نبوت (1)
Expand راههای اثبات نبوت (2) راههای اثبات نبوت (2)
Expand راههای اثبات نبوت (3) راههای اثبات نبوت (3)
Expand وحی (1) وحی (1)
Expand وحی (2) وحی (2)
Expand معجزه 1معجزه 1
Expand معجزه (2) معجزه (2)
Collapse معجزه (3) معجزه (3)
Expand معجزه (4) معجزه (4)
Expand معجزه (5) معجزه (5)
Expand اعجاز قرآن (1) اعجاز قرآن (1)
Expand اعجاز قرآن اعجاز قرآن
Expand اعجاز قرآن (3) اعجاز قرآن (3)
Expand اعجاز قرآن (4) اعجاز قرآن (4)
Expand اعجاز قرآن 5اعجاز قرآن 5
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
قرآن معجزاتی را به پیغمبران نسبت داده است كه این پیغمبران معجزه آورده اند. این سؤال هست و این بحث از قدیم میان علمای اسلام بوده كه آیا معجزه فعل [مستقیم خدا] است یا معجزه فعل خداست ولی به دست پیغمبر صورت می گیرد؟
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 466
«به دست پیغمبر» یعنی پیغمبر آنجا یك ابزار و آلت ظاهری و بی دخالت بیش نیست.

مثلا موسی عصای خودش را می اندازد و اژدها می شود. یك وقت ما می گوییم موسی در این عمل خودش درست مثل ما بود، كار موسی این بود كه به او گفتند عصا را بینداز، عصا را انداخت. عصا انداختن كه دیگر هنری نمی خواهد. به او گفتند ای موسی عصا را بینداز، او هم عصا را انداخت، بعد یك قدرت دیگری مغایر با قدرت موسی- كه ما اسمش را «قدرت الهی» می گذاریم- عصا را تبدیل به اژدها كرد. اصلا به موسی مربوط نبود. و این اشخاص می گویند دلیلش هم این است كه خود موسی ترسید و فرار كرد و به او گفتند «لا تَخَفْ» نترس. و همچنین سایر معجزاتی كه هر پیغمبری كرده است. اگر عیسای مسیح به نصّ قرآن از گل ساده به شكل مرغ درست كرد و بعد در آن دمید و آن مرغ شد، آنچه كه كار عیسی بود همین كاری بود كه از ما هم ساخته است، یك مقدار گل برداریم و شكل یك مرغ را از آن بسازیم و بعد در آن فوت كنیم. دیگر به عیسی هیچ مربوط نبود كه این گل مرغ بشود یا نشود، آن دیگری بود كه این كار را می كرد. درست مثل اینكه شما بچه ای دارید و كاری از آن بچه ساخته نیست. مقدماتی كه از آن بچه ساخته است به او می گویید كه این كارها را تو بكن. او مقدماتی را كه از خودش ساخته است- كه كارهای خیلی ساده است- انجام می دهد ولی آن كاری را كه ساده نیست شما خودتان انجام می دهید، به بچه هیچ مربوط نیست. هر كس هم تماشا كند می فهمد كه آن كاری كه به بچه مربوط بوده ناچیز بوده است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است