در
کتابخانه
بازدید : 316637تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای اثبات نبوت (1) راههای اثبات نبوت (1)
Expand راههای اثبات نبوت (2) راههای اثبات نبوت (2)
Expand راههای اثبات نبوت (3) راههای اثبات نبوت (3)
Expand وحی (1) وحی (1)
Expand وحی (2) وحی (2)
Expand معجزه 1معجزه 1
Expand معجزه (2) معجزه (2)
Expand معجزه (3) معجزه (3)
Expand معجزه (4) معجزه (4)
Expand معجزه (5) معجزه (5)
Expand اعجاز قرآن (1) اعجاز قرآن (1)
Collapse اعجاز قرآن اعجاز قرآن
Expand اعجاز قرآن (3) اعجاز قرآن (3)
Expand اعجاز قرآن (4) اعجاز قرآن (4)
Expand اعجاز قرآن 5اعجاز قرآن 5
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
و اما جنبه ی علمی و فكری، آن مربوط به محتویات قرآن است، ربطی به لفظ و ظاهر قرآن ندارد. مثلا قرآن درباره ی توحید و خدا بحث كرده، مسائلی كه مربوط به خدا و ما وراء طبیعت است در قرآن آمده است. این بسیار قابل تجزیه و تحلیل است كه ما آن محتویات قرآن در باب توحید را در نظر بگیریم بعد آن را مقایسه كنیم نه تنها با آنچه در توحید در آن روز جزیرة العرب بوده است، بلكه همچنین با آنچه كه در مسأله توحید در همه جهان آن روز بوده است بلا استثناء، حتی جهان یونان و روم كه در آن وقت از همه جهانهای دیگر در این مسائل بیشتر بحث كرده بودند، و نه تنها در آن زمان، زمانهای بعد را هم در نظر بگیریم تا آنجا كه دیگران هر چه استفاده كرده اند، از قرآن كرده اند یا لا اقل از قرآن هم زیاد استفاده كرده اند. حالا اگر ما در همین مسأله رسیدیم به این مطلب كه بیان قرآنی بیانی است ما فوق عصر و زمان خودش- نه تنها مافوق محیط خودش، مافوق عصر و زمان خودش- و حتی خیلی مقدم بر ازمنه ای كه هست الی یومنا هذا، آنگاه با توجه به اینكه كسی كه این سخنان را گفته یك مرد عرب امّی بوده است، این خودش اعجاز است.

از مسأله توحید اگر بگذریم و وارد مسائل دیگر بشویم، مسائلی كه ما خودمان می توانیم در اطراف آنها تجزیه و تحلیلی بكنیم، مثلا اخلاق و تربیت در قرآن و به طور كلی هدایت و راهنمایی بشر، باز این هم عین همان مطلب: اگر این را در یك سطحی ببینیم كه هیچ امكان ندارد كه مردمی كه در آن عصر و زمان بوده اند به فكر شخصی و فردی به این گونه معانی و مفاهیم برسند و حتی بعد مقایسه كنیم ببینیم مردمی هم كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 548
بعد از او آمده اند هرگز به پای او نرسیده اند، [این خودش اعجاز است ] .

مرحله ی دیگر، مقررات و قوانین است، چون قرآن در عین حال واضع یك سلسله مقررات و قوانین است چه در باب عبادات چه در باب مسائل اجتماعی كه اصطلاحا در فقه آنها را «معاملات» می گویند، در باب حقوق اجتماعی، در باب حقوق خانوادگی. مثلا همین مسأله حقوق زن، چون من خودم در این مسأله به نسبت بیش از سایر مسائل مطالعه دارم، پس از مطالعه كردن در همین موضوع وقتی كه بینی و بین الله قرآن را مطالعه كردم و دقیقا- تا حدودی كه برایم مقدور بود- در همین زمینه حقوق زن رسیدگی كردم دیدم سطح قرآن خیلی سطح عالی عجیبی است. وقتی من همان را مقایسه كردم با روایاتی كه در این زمینه آمده است- چون روایت بالاخره دست بشر رسیده، قرآن متواتر است یعنی كلام خداست كه عین همان كلام به ما رسیده، انگار واسطه ای نخورده است، ولی روایات را راویان نقل كرده اند، احتمال اینكه یك كلمه زیادتر یا كمتر و یا همه آن را به كلی جعل كرده باشند هست- دیدم منطق روایات اسلامی در باب حقوق زن هرگز به سطح قرآن نمی رسد. وقتی كه به فقه اسلامی مراجعه كردم دیدم چون سلیقه های شخصی فقها هم كه متأثر از محیط و زندگی شان بوده خواه ناخواه در آرائشان تأثیر داشته، یك درجه پایین تر از اخبار و روایات است. بعد وارد عرف مسلمین كه شدیم دیدم حتی یك درجه هم از فقه اسلامی پایین تر است. آنگاه انسان فكر می كند كه یك مرد امّی درس ناخوانده چقدر می تواند به طور عادی روشن و روشنفكر باشد كه حتی دانشمندانی كه سالها در مدارس تحصیل می كنند این طور نتوانند مطالب را روشن ببینند و درك كنند.

از اینها كه بگذریم، یك سلسله مسائل دیگر پیش می آید كه در آنها باید از متخصصین دیگر استمداد كرد و آنها در این زمینه ها بحثهایی كرده اند. البته می دانید كه قرآن اینجور مسائل را به مناسبت مسائل دیگر می آورد. مسائلی كه در قرآن در باب طبیعت و به اصطلاح در طبیعیات آورده است، درباره ی باد بحث كرده، درباره ی باران بحث كرده، درباره ی زمین بحث كرده، درباره ی آسمان بحث كرده، درباره ی حیوانات بحث كرده است. البته در این قسمت مفسرین قدیم كم و بیش بحث كرده بودند ولی علمای جدید از وقتی كه علوم طبیعی پیشرفت خوب و نمایانی كرده است بیشتر در این مسائل قرآن دقت كرده اند تفسیر طنطاوی بیشتر كوششش این است كه طبیعیات قرآن را با توجه به طبیعیات جدید روشن كند و ثابت نماید كه آنچه كه قرآن در این زمینه ها گفته است
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 549
با آنچه كه علم تدریجا كشف می كند منطبق است یا لا اقل منطبق تر است. لا اقل همان منطبق تر بودنش هم خودش دلیل است بر این مطلب. این كه عرض می كنم «منطبق تر بودنش» برای این است كه بعضی مسائل در حد فرضیه است. مثلا (در پرانتز عرض می كنم) ما در نهج البلاغه راجع به خلقت زمین و آسمان یك سلسله مسائل می بینیم كه ممكن است همه آنها را نتوانیم با فرضیاتی كه علوم جدید آورده است صد در صد منطبق كنیم اما قدر مسلّم هست كه یك منطقی است غیر از منطقی كه در آن عصر و زمان به كلی وجود داشته و تازه آنچه هم كه امروز می گویند همه فرضیات است، شاید در آینده اینها را بهتر كشف كنند و انطباقش را بهتر درك نمایند. مثلا [می گوید] قبل از اینكه این زمین و آسمان آفریده شود تمام این زمین و آسمان به شكل دود بوده است كه در قرآن هم هست: ثُمَّ اِسْتَوی إِلَی اَلسَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ اِئْتِیا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ [1]اینها دود بودند، خداوند به زمین و به آسمان گفت بیایید (یعنی فرمانی به آنها داد كه یك جریانی پیش بیاید) آنها هم گفتند مطیع هستیم آمدیم. این با معلومات بشر آن روز منطبق نیست. در نهج البلاغه اینها خیلی مفصلتر آمده كه چه تبدیل به آب شد، آب تبدیل به بخار شد، چه تبدیل به كف شد و بعد چنین و چنان شد.

و لهذا علمای قدیم با معلوماتی كه داشتند به اینجاها كه می رسیدند جز اینكه توقف كنند و بگویند كه اینها از متشابهات است، ما نمی فهمیم و نمی دانیم، چیز دیگر نمی گفتند، چون علم قدیم می گفت كه از همین حدود زمین و جوّ زمین كه خارج بشویم موجودات بعدی- كه اسمش افلاك و آسمانها بود- موجودات تك عنصری هستند و عنصرشان هم غیر از عناصر این زمین است و هیچ تغییر و تبدیلی هم در آنها نیست و همیشه بوده اند و همیشه خواهند بود. دیگر این تغییرات و تبدلات در منطق علمی قدیم راه نداشت.

به هر حال، یك سلسله مسائل دیگر در زمینه طبیعیات است كه باز علمایی كه اهل فن بوده اند در این زمینه ها مطالعاتی كرده اند، و طنطاوی بالخصوص. ممكن است خیلی از حرفهایی كه او گفته صد در صد قابل قبول نباشد ولی می گویند- من خودم در تفسیر طنطاوی كمتر مطالعه دارم، همین آقای شریعتی نقل می كنند- كه او در حدود هفتصد و پنجاه مورد در این زمینه نقل كرده است. همین كتاب باد و باران آقای
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 550
مهندس بازرگان، من یك دور مطالعه كردم به نظرم خیلی فوق العاده آمد یعنی خودش كشف یكی از اعجازهای قرآن در مسائل طبیعی است. قهرا باید همین طور باشد كه اعجازهای علمی قرآن باید نو به نو كشف شود، كه در این زمینه هم باز ما در كلمات پیغمبر اكرم و ائمه داریم كه قرآن چون مخصوص به یك زمان معین نیست در همه زمانها تازه است و قرآن استعداد كشف جدید دارد.


[1] . فصّلت/11.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است