در
کتابخانه
بازدید : 316513تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای اثبات نبوت (1) راههای اثبات نبوت (1)
Expand راههای اثبات نبوت (2) راههای اثبات نبوت (2)
Collapse راههای اثبات نبوت (3) راههای اثبات نبوت (3)
Expand وحی (1) وحی (1)
Expand وحی (2) وحی (2)
Expand معجزه 1معجزه 1
Expand معجزه (2) معجزه (2)
Expand معجزه (3) معجزه (3)
Expand معجزه (4) معجزه (4)
Expand معجزه (5) معجزه (5)
Expand اعجاز قرآن (1) اعجاز قرآن (1)
Expand اعجاز قرآن اعجاز قرآن
Expand اعجاز قرآن (3) اعجاز قرآن (3)
Expand اعجاز قرآن (4) اعجاز قرآن (4)
Expand اعجاز قرآن 5اعجاز قرآن 5
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
به طور كلی در باب خدا یك بحث هست- كه در گذشته هم و لو به اجمال این را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 395
گفته ایم- كه آیا اگر ما بخواهیم بر خدا استدلال كنیم حتما باید به وسیله ی چیز دیگر بر خدا استدلال كنیم، یا اینكه به وسیله ی چیز دیگری بر خدا استدلال كردن یك راه استدلال است و می توان از خود خدا بر خود خدا استدلال كرد؟ عده ای معتقدند كه راه صدّیقین همان راهی است كه از خود خدا بر خود خدا استدلال می كنند، كه ما در تعبیرات مذهبی هم در این زمینه زیاد داریم: «یا مَنْ دَلَّ عَلی ذاتِهِ بِذاتِه» [1]یا امام حسین می فرماید: «أ یكون لغیرك من الظهور ما لیس لك» [2]آیا غیر از تو از تو ظاهرتر است كه من غیر تو را دلیل بر تو بگیرم؟ پس عده ای معتقدند (اجمال را می خواهم اشاره بكنم) كه آن هم راهی است و اشرف هم هست (حالا تقریر و بیانش هر چه هست به جای خود) . مطلب دیگر این است: آیا می توان از خدا بر چیز دیگر استدلال كرد یا نه؟ یعنی ما خدا را معلوم قرار بدهیم و یك چیزی را مجهول، به دلیل اینكه خدا هست پس فلان چیز هم بالضروره وجود دارد، كه آن معلومی كه ما در برهان خودمان اتخاذ می كنیم خود خدا باشد، یعنی اگر ما نتوانیم خدایی اثبات بكنیم آن مجهول ما هم مجهول است ولی اگر خدا را اثبات كردیم، به دلیل اینكه خدا هست فلان شی ء هم هست یعنی این یك ضرورتی است كه از وجود خداوند ناشی می شود؟ عده ای معتقدند كه بله، این هم خودش یك طرز استدلال است، البته نه اینكه بر همه ی اشیاء بشود از این راه، از طریق عقلی استدلال كرد، ولی می توان نظام كلی وجود و كلیات وجود را از راه شناختن خداوند كشف كرد. در باب نبوت عامه یك چنین استدلالی است، نه استدلال از راه متكلمین كه بر خداوند واجب است، اگر نكند خداوند به تكلیف خودش عمل نكرده، نه، صحبت ضرورت است نه وجوب و تكلیف. خواسته اند بگویند چون خدا هست، در خلقت خلأ وجود ندارد یعنی اگر یك موجودی امكان یك رشد و یك كمال در او باشد و موانعی در كار نباشد، قابلیت از طرف او تمام باشد، از طرف خداوند آن كمال به او افاضه می شود. بعد آمده اند در باب نوع انسان اینجور گفته اند: نوع انسان نیازمند به یك هدایتی هست ماورای هدایت حس و عقل، و امكان این هم كه بشر بتواند این را از ماورای خودش، از عالم دیگر تلقی بكند- كه نامش وحی هست- وجود دارد، بشر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 396
می تواند این را تلقی بكند، پس با نیاز بشر به چنین هدایتی و با امكان اینكه بشر چنین تلقی ای بكند (كه اینها را با مقدماتی ذكر می كنند) از ناحیه خداوند این فیض بالضروره می رسد.

این طرز بیانی است كه [ذكر] كرده اند. حالا من یادم نیست كه اینكه می گویند «بیان حكمای اسلام» اول كسی كه این را بیان كرده فارابی بوده است یا بوعلی، فرصت نكرده ام [ببینم ] . بوعلی كه متعدد در كتابهای خودش این مطلب را متعرض شده است و مثالهایی هم ذكر می كند. این یك بیان كلی.


[1] . بحار، ج /87ص 339.
[2] . مفاتیح الجنان، دعای عرفه.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است