در
کتابخانه
بازدید : 316584تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای اثبات نبوت (1) راههای اثبات نبوت (1)
Expand راههای اثبات نبوت (2) راههای اثبات نبوت (2)
Expand راههای اثبات نبوت (3) راههای اثبات نبوت (3)
Expand وحی (1) وحی (1)
Expand وحی (2) وحی (2)
Expand معجزه 1معجزه 1
Expand معجزه (2) معجزه (2)
Expand معجزه (3) معجزه (3)
Expand معجزه (4) معجزه (4)
Expand معجزه (5) معجزه (5)
Expand اعجاز قرآن (1) اعجاز قرآن (1)
Expand اعجاز قرآن اعجاز قرآن
Collapse اعجاز قرآن (3) اعجاز قرآن (3)
Expand اعجاز قرآن (4) اعجاز قرآن (4)
Expand اعجاز قرآن 5اعجاز قرآن 5
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسأله اكابر و اعیان غیر از مسأله تقلید اسلاف است. تقلید اسلاف این است كه انسان به نسلهای گذشته خودش [تعلق خاطر داشته باشد] ، دلش می خواهد كه راهی را همان طور برود كه آباء و اجداد رفته اند. قرآن این را ذكر می كند. مسأله دیگر همان است كه بیكن آن را «بتهای نمایشی» می نامد. مقصودش مكتبهای فلسفی است كه شخصیت بزرگ علماء و دانشمندان فكر انسان را گمراه می كند. انسان در یك مسأله ای می خواهد بیندیشد، در مقابل خودش ارسطو را می بیند، بو علی سینا را می بیند، اینها با یك عظمتی آمده اند روح و فكرش را پر كرده اند. ته دلش این است كه بزرگان كه نمی توانند اشتباه كرده باشند پس لا بد درست گفته اند. سبب می شود كه وقتی هم به خیال خودش دارد آزاد فكر می كند نمی داند كه در زنجیر مرعوبیت عظمت بزرگان است. قرآن مسأله پیروی از كبراء- غیر از آباء- را صریح مطرح می كند. می گوید در قیامت وقتی كه ما عده ای را می آوریم آنجا به آنها می گوییم چرا راه خطا رفتی و گمراه شدی؟ می گویند پروردگاراإِنّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا اَلسَّبِیلاَ [1]این بزرگان ما و این كبیرهای ما، چون عظیم و كبیر بودند، وقتی یك راهی را رفتند قهرا كوچكها هم از بزرگها پیروی می كنند (غیر از این است كه نسل حاضر از نسل گذشته پیروی می كند) .

مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 581
وقتی كه ما می بینیم قرآن در آیات پراكنده خودش راههای ضلالت و خطا را بیان می كند (نه تحت عنوان اینكه من می خواهم راه خطای فكر [را بیان كنم ] ، راه گمراهی را بیان می كند و گمراهی همان خطاست) و همان راههایی را نشان می دهد كه ارسطو نشان نداده است یعنی راه خطای فكر را در ماده نشان می دهد نه فقط در مهندسی و صورت، و می بینیم آنگاه كه علمای جدید خواسته اند یك منطق جدید بسازند علاوه بر منطق ارسطو كه تنها راه خطای در نظم را نشان نداده باشند، مصالح فكری را هم بتوانند [بسنجند] یا لااقل تذكراتی بدهند كه مصالح درست بیاور در فكر خودت و فقط به مهندسی اش نپرداز، راههایی را گفته اند كه تمام این راهها در قرآن موجود است، آیا این از نظر منطق یك اعجاز نیست كه یك مرد امّی [چنین گفته باشد] ؟ اگر ما و شما می بودیم در همین حدود درس خواندگی خودمان و می خواستیم مردم را تخطئه بكنیم- و تا حالا هم تخطئه كرده ایم- آیا می توانستیم مردم را روی این اصول تخطئه بكنیم كه شما اشتباه می كنید چون گمان را پیروی می كند، شما اشتباه می كنید چون مداركتان كافی نیست، علمتان كم است، شما اشتباه می كنید چون از هوای نفس پیروی كردید، شما اشتباه می كنید چون از كبرا پیروی كردید، شما اشتباه كردید علتش این است كه از اسلاف پیروی می كنید، یعنی این زنجیرهایی را كه می آید و فكر انسان را می گیرد این جور بشناسیم و این جور پاره كنیم؟ این ابدا با فكر یك انسان كه از افق دیگر الهام نگرفته باشد قابل توجیه نیست.

بحث بعدمان ان شاء الله خود مسأله خداست كه خدا آن طوری كه قرآن گفته است، اصلا با دنیای آن روز یا افكار آن محیط و آن روز وفق می دهد یا قرآن طوری خدا را معرفی كرده است كه باز نمی توانیم توجیه بكنیم جز اینكه بگوییم این خدا از افق دیگری شناسانده شده است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 582

[1] . احزاب/67.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است