در
کتابخانه
بازدید : 316628تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای اثبات نبوت (1) راههای اثبات نبوت (1)
Expand راههای اثبات نبوت (2) راههای اثبات نبوت (2)
Expand راههای اثبات نبوت (3) راههای اثبات نبوت (3)
Expand وحی (1) وحی (1)
Expand وحی (2) وحی (2)
Expand معجزه 1معجزه 1
Expand معجزه (2) معجزه (2)
Expand معجزه (3) معجزه (3)
Expand معجزه (4) معجزه (4)
Expand معجزه (5) معجزه (5)
Expand اعجاز قرآن (1) اعجاز قرآن (1)
Expand اعجاز قرآن اعجاز قرآن
Expand اعجاز قرآن (3) اعجاز قرآن (3)
Expand اعجاز قرآن (4) اعجاز قرآن (4)
Collapse اعجاز قرآن 5اعجاز قرآن 5
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسأله ی دیگری راجع به روان انسانی داریم و آن مسأله وجدان اخلاقی است. این را هم باز نمی خواهم عرض كنم كه مورد اتفاق همه علمای عصر جدید هست ولی قدر مسلّم است كه هر چه علم پیشتر رفته است بیشتر به این مطلب اذعان پیدا كرده است.

می گویند كانت فیلسوف معروف آلمانی كه از بزرگترین فیلسوفان جهان شناخته شده است جمله ای دارد كه همان جمله را بر سنگ لوح قبرش حكاكی كرده و كنده اند و آن این است: دو چیز است كه اعجاب انسان را بیش از هر چیز دیگر برمی انگیزد:

یكی آسمان پرستاره ای كه در بالای سر ما قرار گرفته است، و دیگر وجدانی كه در دل ما قرار دارد، كه هر دوی اینها مورد توجه قرآن است. اما آسمان بالای سر ما كه مكرر قرآن ما را توجه می دهد: «إِنَّ فِی خَلْقِ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اِخْتِلافِ اَللَّیْلِ وَ اَلنَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی اَلْأَلْبابِ» [1]و اما راجع به آنچه كه در وجدان بشر قرار گرفته: «وَ اَلشَّمْسِ وَ ضُحاها،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 611
وَ اَلْقَمَرِ إِذا تَلاها» تا آنجا كه: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّاها `فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» [2]قسم به نفس، قسم به آن خود انسان، كه راه تقوا و راه زشتی را خداوند به او الهام كرده است، در وجدانش نهاده است، یعنی بشر بدون اینكه احتیاجی به معلم داشته باشد راه پاكی و ناپاكی را تشخیص می دهد.

در جای دیگر باز به نفس انسان به اعتبار همین وجدان حق شناسش قسم می خورد: «لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ اَلْقِیامَةِ، `وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اَللَّوّامَةِ» [3]قسم نمی خورم به قیامت (یعنی قسم به قیامت) و قسم نمی خورم به روح ملامتگر و به نفس ملامتگر. «لوّامه» یعنی بسیار ملامتگر، یعنی این این قدر پاك و شریف آفریده شده است كه اگر خودش مرتكب یك كار زشت بشود خودش خودش را ملامت می كند، خودش یك قاضی پاكی است كه حتی علیه خودش قضاوت می كند و علیه خودش رأی می دهد. می بینید با قیامت هم توأم ذكر شده چون قیامت محكمه ی عدل الهی در كل جهان است. این دستگاه محكمه عدل الهی در داخل ضمیر یك انسان است.

به طور كلی در قرآن انسان و آنچه كه قرآن آن را نفس انسان می نامد یك حساب جدایی با تمام عالم دارد یعنی یك امتیاز خاصی میان انسان و غیر انسان هست و لهذا یك حساب جداگانه ای برایش ذكر می كند، مثلا «وَ فِی اَلْأَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنِینَ `وَ فِی أَنْفُسِكُمْ» [4]در زمین نشانه هایی است و در روح خودتان. از این هم بگذریم.


[1] . آل عمران/190.
[2] . شمس/1- 8.
[3] . قیامت/1 و 2.
[4] . ذاریات/20 و 21.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است