در
کتابخانه
بازدید : 315788تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای اثبات نبوت (1) راههای اثبات نبوت (1)
Expand راههای اثبات نبوت (2) راههای اثبات نبوت (2)
Expand راههای اثبات نبوت (3) راههای اثبات نبوت (3)
Expand وحی (1) وحی (1)
Expand وحی (2) وحی (2)
Expand معجزه 1معجزه 1
Expand معجزه (2) معجزه (2)
Expand معجزه (3) معجزه (3)
Expand معجزه (4) معجزه (4)
Expand معجزه (5) معجزه (5)
Expand اعجاز قرآن (1) اعجاز قرآن (1)
Expand اعجاز قرآن اعجاز قرآن
Expand اعجاز قرآن (3) اعجاز قرآن (3)
Expand اعجاز قرآن (4) اعجاز قرآن (4)
Expand اعجاز قرآن 5اعجاز قرآن 5
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
معلوم شد كه از آیات كریمه قرآن استفاده می شود كه وحی كه به انبیاء نازل می شود یك حقیقت و واقعیتی است كه كم و بیش در همه اشیاء وجود دارد، حتی در جمادات، تا چه رسد به نباتات و حیوانات و انسانهای غیر نبی، و آنچه از قرآن استفاده می شود از مورد استعمال وحی، این است كه به نوعی از هدایت تعبیر می شود (وَ أَوْحی فِی كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها [1] یا در باب حیوانات كه تعبیر وحی دارد، و در باب نباتات هم كلمه ی وحی نیست ولی كلمات دیگر نزدیك به این هست) ، این حالت خاص راهیابی كه در اشیاء هست كه آثار هم نشان می دهد كه یك نور معنوی كأنّه همراه همه اینها هست و اینها را در مسیر خودشان هدایت می كند، نامش وحی است، ولی البته درجات و مراتب دارد، وحی جماد با وحی نبات در یك درجه نیست، شاید اگر بتوانیم تشبیه بكنیم باید به نورهای ضعیف و قوی و قویتر تشبیه بكنیم، همچنانكه آن هدایتی كه در نباتات هست با هدایتی كه در حیوانات هست یكسان نیست یعنی در یك درجه نیست، و آنچه كه در حیوان است با آنچه در انسانها، و آنچه در انسانهای عادی است با آنچه كه در نبی وجود دارد، كه این دیگر حد اعلای از وحی و هدایت و ارشادی است كه یك
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 411
موجود طبیعی از غیب می شود. از كلمات پیغمبر اكرم هم می توان همین مطلب را فهمید كه اساسا وحی با سایر القائاتی كه مثلا به بشر می شود، از نظر ماهیت متفاوت نیست، از نظر درجه متفاوت است و لهذا این حدیث را هم شیعه نقل كرده است از پیغمبر اكرم هم سنی- اینكه می گویم «نقل كرده است» من درجه نقلش را نمی دانم كه صحیح است یا نیست، ولی این را شیعه و سنی در كتابهایشان نقل كرده اند- كه پیغمبر اكرم فرمود رؤیای صادقه [2] جزئی است از هفتاد جزء نبوت. همین معنا را می خواهد بگوید، یعنی این مثل یك نور ضعیف است و او مثل یك نور قویتر كه هفتاد درجه از این قویتر باشد. البته توجه داشته باشید كلمه ی «هفتاد» در زبان عربی نماینده كثرت است، وقتی می خواهند بگویند «خیلی زیاد» می گویند هفتاد، مثل اینكه ما می گوییم «هفتاد بار به تو گفتم» ، مقصود این نیست كه نه عدد 69، نه عدد 71، یعنی خیلی زیاد.

بعد ما گفتیم ببینیم آنچه كه در انبیاء هست كه در سایر افراد بشر نیست و یك درجه بسیار بسیار قوی هست، از طرف خود انبیاء با چه مشخّصاتی توضیح داده شده است. بعد كه آنها با مشخصاتی توضیح دادند ما می بینیم از نظر خودمان یك فرضیه پیدا می كنیم برای توجیه وحی از نظر علمی و فلسفی.


[1] . فصّلت/12.
[2] . قطعا بعضی از رؤیاها هست كه با این توجیهات كه مربوط به حالات طبیعی بدنی یا سوابق ذهنی است قابل توجیه نیست، كه آنها را می گوییم رؤیاهای صادقه، غیر آنها را قرآن هم خودش تعبیر می كند به «اضغاث احلام» .
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است