قرآن نشان می دهد كه از همان ابتدای نزول- یعنی از دوران مكه- به اصطلاح
متكلمین «متحدّی» بوده است یعنی از آن اولی كه نازل شده است مقرون به این دعوا
بوده است كه این كلام كلام فوق بشری است، این كلام كلام غیر قابل تقلید است و
مردم را به مبارزه طلبیده است، نه تنها مردم آن محیط و مردم آن عصر را، بلكه مردم
همه ی زمانها را، كه در سوره ی بنی اسرائیل می فرماید:
«قُلْ لَئِنِ اِجْتَمَعَتِ اَلْإِنْسُ وَ اَلْجِنُّ عَلی أَنْمجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 528
یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا اَلْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً» [1]اگر جن و انس اجتماع
كنند و همدست و همفكر شوند و همه آنها بخواهند منتهای نیروی خودشان را به كار
ببرند كه مثل این قرآن را به وجود بیاورند، نمی توانند به وجود بیاورند. پس خود قرآن
به خودش تحدی كرده است یعنی به مبارزه طلبیده است و این مطلب را بیان كرده
است كه این كتابی است غیر قابل تقلید و ما فوق بشری و جن و انس قادر نیست مثل
این قرآن را بیاورد.