در
کتابخانه
بازدید : 316522تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای اثبات نبوت (1) راههای اثبات نبوت (1)
Expand راههای اثبات نبوت (2) راههای اثبات نبوت (2)
Expand راههای اثبات نبوت (3) راههای اثبات نبوت (3)
Expand وحی (1) وحی (1)
Expand وحی (2) وحی (2)
Collapse معجزه 1معجزه 1
Expand معجزه (2) معجزه (2)
Expand معجزه (3) معجزه (3)
Expand معجزه (4) معجزه (4)
Expand معجزه (5) معجزه (5)
Expand اعجاز قرآن (1) اعجاز قرآن (1)
Expand اعجاز قرآن اعجاز قرآن
Expand اعجاز قرآن (3) اعجاز قرآن (3)
Expand اعجاز قرآن (4) اعجاز قرآن (4)
Expand اعجاز قرآن 5اعجاز قرآن 5
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یك نظریه نظریه ای است كه قبول كرده اند ولی تأویل كرده اند، كه این هم در واقع انكار است اما یك انكار محترمانه ای است، انكاری است كه نمی خواهم بگویم آن كسی كه منكر شده است خواسته اسلام را انكار بكند، ولی اینجور فكر می كند. مثل مرحوم سید احمد خان هندی. اگر چه من كتابش را نخوانده ام [ولی ] در كتابهای دیگران دیده ام كه از او نقل كرده اند و در شرح حالش هم خوانده ام، كه در خود هندوستان هم خیلی سر و صدا راه انداخت و سبب شد كه علمای اسلامی هند او را طرد كردند، و حتی صبغه ی سیاسی هم به او زدند چون او از نظر سیاست هندوستان- آنطور كه در بعضی كتابهایی كه من خواندم [آمده است ] - طرفدار همزیستی و سازش با انگلستان بود از نظر سیاست هند، و بعضی اساسا او را در سیاستش هم متهم به خیانت می كردند و در این افكارش هم او را متهم به خیانت به اسلام می كردند. ایشان تفسیری نوشته است كه مرحوم فخر داعی، همه یا قسمتی از آن را به فارسی ترجمه كرده، من در كتابفروشیها دیده ام ولی نخوانده ام. یك مرد مؤمن و مسلمانی است، یكی از علمای اسلامی است ولی فكر می كند كه اینجور توجیه و تفسیری كه در باب معجزات شده است كه به اینها جنبه خرق عادت داده اند اینها همه خرافه ها و پیرایه هایی است كه بعد به اسلام بسته اند. تمام معجزاتی را كه در قرآن آمده است ایشان كوشش می كند كه یك توجیه عادی و طبیعی بكند. حتی مثلا عبور كردن موسی از دریا را می خواهد یك توجیه عادی و طبیعی بكند كه نه، این یك جریان غیر عادی نبوده، یك جریان عادی بوده كه واقع شده است، و همچنین اژدها شدن عصای موسی.

همه اینها را یك توجیه و تأویل های خیلی دوری می كند كه البته به نظر ما كه نمی شود اصلا احتمال این تأویلها را هم داد. ایشان روی یك طرز فكری این احتمال را می داده.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 433
امثال سید احمد خان دو دلیل هم از خود قرآن بر این مطلب می آورند: یكی اینكه می گویند ما در قرآن یك سلسله آیات داریم كه مردم از پیغمبران همین كارهای خارق العاده را می خواستند و پیغمبران می گفتند ما جز بشری نیستیم، ما هم بشری هستیم مانند بشرهای دیگر، و امتناع می كردند، كه بعضی از این آیات را- این فهرست را عرض بكنم- برایتان می خوانم.

دیگر یك سلسله آیات دیگری است در خود قرآن كه نظام خلقت را به عنوان «سنن الهی» می نامد و تصریح می كند كه سنن الهی تغییرپذیر نیست. اینجور آیات هم زیاد داریم. یك وقتی من خودم جمع كرده بودم تقریبا ده آیه به این تعبیر داریم كه از همه صریح تر این آیه است: سُنَّةَ اَللّهِ. . . وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اَللّهِ تَبْدِیلاً [1](چون این آیات را هم بعد باید به تفصیل بخوانیم حالا شرح نمی دهم) . قبلا موضوعی را ذكر می كند، بعد می گوید: سنت خداست، بعد به صورت یك قانون كلی: وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اَللّهِ تَبْدِیلاًو در آیه ی دیگر: فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اَللّهِ تَبْدِیلاً وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اَللّهِ تَحْوِیلاً [2]( «لن» هم می گوید كه برای نفی ابد است) هرگز تو نخواهی یافت سنت الهی را كه عوض بشود، تحویل پیدا بكند.

می گویند به این دلیل پس معجزه به معنی اینكه خرق عادت بشود، تبدیل سنت الهی است، تحویل سنت الهی است و نمی شود. سنت الهی مثلا این است كه یك انسان اگر می خواهد متولد بشود باید از یك زن و مرد به شكل خاصی- كه نطفه هاشان با یكدیگر تلاقی پیدا می كنند و در ظرف خاصی بزرگ می شوند، مدت معینی هم لازم دارد- متولد بشود. این سنت الهی است، دیگر این سنت تغییرپذیر نیست به نصّ قرآن. این یك نظریه كه البته [آن را به عنوان ] «نظریه ی اسلامی» هم عرض می كنم چون بعضی از علمای اسلامی اینجور گفته اند و من هم عرض كردم كه این را دلیل بر مغرض بودن آن گوینده هم نمی گیرم چون واقعا ممكن است طرز تفكرش اینجور بوده.


[1] . احزاب/62.
[2] . فاطر/43.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است