در
کتابخانه
بازدید : 278697تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand كلّیاتی درباره ی مسأله ی معادكلّیاتی درباره ی مسأله ی معاد
Expand ماهیت مرگ از نظر قرآن ماهیت مرگ از نظر قرآن
Expand عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (1) عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (1)
Expand عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (2) عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (2)
Expand مسأله ی روح مسأله ی روح
Expand مسأله ی روح (2) مسأله ی روح (2)
Expand نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها
Expand نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها (2) نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها (2)
Expand بقای شخصیت در قیامت (1) بقای شخصیت در قیامت (1)
Collapse بقای شخصیت در قیامت (2) بقای شخصیت در قیامت (2)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
حال كه ما فرق شخص و شخصیت را به حسب اصطلاح دانستیم و مقصود این است كه شخص باید باقی و محفوظ باشد، عرض می كنم كسانی كه قائل به روح هستند و روح را به هر حال باقی می دانند، ملاك تشخص [1]و من بودن من را به همان روح می دانند، می گویند اصلا من كه من هستم، من بودن من و همان كه دارم درك می كنم و می گویم «من» كه به علم حضوری هم وجودش را درك می كنم و مرتب خاطرات و خطوراتی هم در ذهن من پیدا می شود و همه به یك نقطه ی مركزی معین وابستگی دارد (یعنی آن دیدن، دیدن من است نه دیدنی كه به یك مجموع نسبت بدهم، یعنی دیدن دیدنی است كه به یك واحد واقعی نسبت داده می شود) ، دیدن من، رفتن من، احساس كردن من، من بودن من، شخص بودن من، هویت فردی من به روح من است. بدن من در شخصیت من به معنی روانشناسی مؤثر است، یعنی مسلّم صفات ممتازه ی من به این تركیبات بدنی من بستگی دارد، كه به هر اندازه با شما شبیه باشم شخصیت من شبیه شخصیت شماست ولی شخص من و هویت من به این بدن من بستگی ندارد. بدن من در طول عمر هر مقدار كه تعویض و تبدیل شود، شخص من همان شخص است، چون دیگر آن ذات من به چیز دیگر تبدیل نمی شود. سلولهای بدن من یا مثلا پیكره ای از یك سلول من (موادی كه سلول بدن من را تشكیل می دهد) ممكن است تبدیل پیدا كنند، این یكی برود و یكی دیگر جای او را بگیرد و بالأخره بدن من تعویض شود ولی خود من عوض نمی شوم، چون آن كه من هستم از اول كوچكی تا آخر بزرگی، از اولی كه خودم را احساس كردم و وجود خودم را درك كردم، من همان من هستم، ثابت در وجود من همان من است و بقیه هر چه هست متغیر است.

حتی صفات روحی من هم احیانا ممكن است متغیر شود. اگر فراموشی واقعی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 823
وجود داشته باشد همین طوری كه بر حسب ظاهر هم وجود دارد [2]، ما در طول عمرمان هر روز هزارها خاطره در ذهنمان می آید و جزء شخصیت ما از نظر روانشناسی می شود ولی دو روز دیگر همه را فراموش می كنیم، تمام جزئیات امروز فردا فراموش می شود، حتی چیزهایی هم كه در حافظه ی ما جایگیر می شود و خیال می كنیم در حافظه مان مانده، بعد تدریجا فراموش می شود. بنابراین جنبه های روحی ما مرتب تغییر و تبدیل پیدا می كند ولی اینها به منزله ی اعراض و عوارضی است كه بر من وارد می شود و از من گرفته می شود ولی خود من هیچ وقت محو نمی شود، خود من همیشه هست و به چیز دیگر هم تبدیل نمی شود.

روی حساب اینها، مسأله ی بقای شخصیت به مفهوم هویت فردی [مطرح است ] كه اگر من در قیامت با همین بدن باشم، با بدن دیگر باشم، به هر شكلی باشم، دیگر صد در صد همان من هستم منتها ممكن است شكل من عوض شده باشد. حتی اگر من را در قیامت به تناسب ملكات روحی من مسخ كنند و اگر من را به صورت حیوانی هم محشور كنند، باز من هستم كه در آنجا دارای اندام حیوانی هستم، من من است.


[1] . اگر شخصیت هم می گوییم مقصودمان همان تشخص شخص است.
[2] . در ابتدا خیال می كنیم [كه فراموشی وجود دارد] و الاّ از نظر علمی خلاف آن را می گویند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است