در
کتابخانه
بازدید : 278770تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand كلّیاتی درباره ی مسأله ی معادكلّیاتی درباره ی مسأله ی معاد
Expand ماهیت مرگ از نظر قرآن ماهیت مرگ از نظر قرآن
Expand عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (1) عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (1)
Expand عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (2) عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (2)
Expand مسأله ی روح مسأله ی روح
Expand مسأله ی روح (2) مسأله ی روح (2)
Expand نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها
Expand نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها (2) نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها (2)
Expand بقای شخصیت در قیامت (1) بقای شخصیت در قیامت (1)
Collapse بقای شخصیت در قیامت (2) بقای شخصیت در قیامت (2)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
فقط یك نكته را اینجا اضافه كنم، بعد من اختیار صحبت را به آقایان می دهم كه توضیح بدهند و آن این است كه این فكر در میان بسیاری از فرنگیها و غیر فرنگیها پیدا شده است كه این «من» كه می گوییم یعنی مجموع همین خاطرات متسلسل (تسلسل خاطرات) و لذا این اشخاص به حرف دكارت از این نظر عیب گرفته اند كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 826
[وقتی می گوید] : «من می اندیشم پس من هستم» من را یك چیز حساب كرده است، اندیشه را چیز دیگری. «من می اندیشم» همان «اندیشه می كنم» است، هر چه كه بشود گفت بیش از این نیست، «اندیشه می كنم» [یعنی ] اندیشه وجود دارد. «من می اندیشم» جز اینكه «من همان اندیشه هستم» چیز دیگری نیست، نه اینكه من چیزی است و اندیشه چیزی است، من چیزی است كه می اندیشد و من چون می اندیشم پس من وجود دارم. نه، من یعنی مجموعه ی همین اندیشه ها، مجموعه ی همین خاطرات متسلسلی كه مرتب پشت سر یكدیگر، همدیگر را تعقیب می كنند. ما خیال می كنیم این دو چیز است. این مثل آن است كه ما در كنار جوی آب نشسته ایم و این ذرات آب ملكولهایی هستند جدا از هم- درست مثل فوج سربازی كه دارند از جلوی ما رد می شوند و حركت می كنند- ولی چشم ما كه آحاد را نمی بیند خیال می كند كه این آب یك موجود است كه همین طور امتداد و كشش دارد و دارد می رود، یك موجود نیست، واقعا متكثر و متعدد است و ما خیال می كنیم یكی است. یا مثل یك زنجیری است كه از جلوی ما بیایند عبور بدهند كه این حلقات متصل به یكدیگر می آیند و می گذرند و ما خیال می كنیم زنجیر خودش یك واقعیتی است، دیگر زنجیری وجود ندارد، زنجیر یعنی مجموع این حلقه هایی كه به یكدیگر متصل هستند. این من (كه می گویم من) به عنوان یك شی ء دیگری وجود ندارد، من یعنی این حلقات خاطرات كه پشت سر یكدیگر می آیند و می گذرند، همین است، چیز دیگری نیست.

ولی این مطلب مطلب درستی نیست. این خاطرات كه می آیند و می گذرند، خاطرات مطلق نیستند. همه ی این خاطرات خاطرات وابسته هستند و لهذا اگر عین خاطرات ذهن من در ذهن شما بیایند، آمده اند ولی آن خاطرات وابسته به یك جا هستند و این خاطرات وابسته به جای دیگر، یعنی اگر من در ذهن خودم صورت مسجد شاه اصفهان را تصور می كنم، یك تصور مطلق در ذهن من نیست، در ذهن شما هم تصور مطلق نیست كه بگوییم آن حلقه ی زنجیری است، این هم حلقه ی زنجیر دیگری است. آن تصور تصور وابسته به من (یك من خاص) است، در واقع تجلیات آن من است. «من می بینم» ، آن بینشی كه در من وجود دارد بینش مطلق نیست، بینش من است، «شما می بینید» ، باز بینشی كه در شما وجود دارد بینش مطلق نیست، بینش شماست. اینها را نمی شود به دانه های زنجیر تشبیه كرد كه هر كدام جداست و به هیچ جا ارتباط و اتصال ندارد. اگر تشبیه درست باشد، اینها را به حبابهای روی یك
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 827
آب باید تشبیه كرد. اگر ما یك آبی داشته باشیم كه علی الاتصال بر روی آن یك حبابهایی پیدا می شود و روی آن را می گیرد، این طور نیست كه حبابها جدا [از آن آب ] باشد، یك شی ء است كه این حبابها دائما بر روی آن پیدا می شود، و [اگر دو آب داشته باشیم ] این حباب حبابی است مال این آب و آن حباب حباب دیگری است مال آن آب و وابسته به آن.

به هر حال یكی از بزرگترین مشكلات در مسأله ی قیامت بقای «من» و حفظ شخصیت «من» است. تا آنجایی كه من احساس كردم، در كتاب ذره ی بی انتها توجهی به مسأله ی بقای شخصیت نشده و در مقام حل مشكل هم برنیامده اند. گواینكه مبانی آن كتاب به حل مشكل بقای شخصیت بیشتر كمك می كند ولی مستقیما وارد این بحث نشده اند. اما در كتاب درس دین داری و كتاب راه طی شده متعرض شده اند كه من از درس دین داری- كه بعد از آن و مختصرتر هم هست- یك چیزهایی یادداشت كرده ام و عرض می كنم، بعد خود آقای مهندس توضیحاتی خواهند داد.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است