در
کتابخانه
بازدید : 278735تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand كلّیاتی درباره ی مسأله ی معادكلّیاتی درباره ی مسأله ی معاد
Expand ماهیت مرگ از نظر قرآن ماهیت مرگ از نظر قرآن
Expand عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (1) عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (1)
Expand عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (2) عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (2)
Expand مسأله ی روح مسأله ی روح
Expand مسأله ی روح (2) مسأله ی روح (2)
Collapse نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها
Expand نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها (2) نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها (2)
Expand بقای شخصیت در قیامت (1) بقای شخصیت در قیامت (1)
Expand بقای شخصیت در قیامت (2) بقای شخصیت در قیامت (2)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ولی عمده یك خاصیت بسیار حیرت انگیزی است كه در وجود موجودهای زنده است و این جهت را كسی انكار نكرده و بر داروین ایراد نگرفته است، هنوز هم آن را قبول دارند و شاید خود همان جهش هم به یك معنا داخل در این قانون باشد و آن مسأله ی «انطباق با محیط» است. موجود زنده باید با شرایط محیط منطبق باشد، یعنی شرایط زندگی و شرایط هستی او باید با شرایط خارجی منطبق باشد تا بتواند زنده بماند. بنابراین، یا باید موجود زنده محیط را مطابق خودش كند و یا باید خود او مطابق با محیط شود. می بینید انسان به حكم خاصیت مخصوصی كه در او هست، یك مقدار محیط را با خودش منطبق می كند، یعنی محیط را تغییر می دهد و بر خودش تطبیق می دهد. البته انسان هم به طور طبیعی خودش را با محیط تطبیق می دهد نه به طور استشعاری و نه به طور ارادی (اراده ای كه در شعور نفس او منعكس باشد) ولی علاوه بر این، محیط را هم بر خودش تطبیق می دهد. اما یك خاصیت عمومی در همه ی موجودهای زنده هست و آن این است كه وقتی در یك شرایطی قرار می گیرند كه با شرایط پیشین متفاوت است و یك نیاز جدید برای زندگی پیدا می شود، به طور خودكار تغییراتی در جهازات داخلی موجود زنده پیدا می شود كه متناسب با این محیط باشد.

مثلا گلبولهای سفید یا گلبولهای قرمز خون در یك محیط معین به یك حد معینی لازم است. اگر انسان بخواهد در یك محیط بالاتری از جوّ زندگی كند نیازش به یكی از این دو كمتر می شود، فورا طبیعت، خودش شروع می كند به اینكه تعادل ایجاد كند و برای خودش وضعی متناسب با آن ایجاد كند، به طوری كه این مسأله الآن تقریبا مسلّم است كه اگر فرض كنیم انسان را به كره ی مرّیخ ببرند و در آنجا شرایط دیگری باشد، اگر تباین آن شرایط با زندگی انسان آن قدر شدید نباشد كه انسان را در لحظه ی اول از بین ببرد بلكه انسان بتواند مدتی مدارا كند، تدریجا ساختمان انسان، خودش را با زندگی آنجا تطبیق می دهد به طوری كه زندگی اینجا دیگر برایش دشوار می شود.

همان طوری كه حیوانهایی كه در قاره های سرد هستند، وقتی اینها را در منطقه ی حارّه می برند، تدریجا در داخل آنها تغییراتی به وجود می آید. باز آنهایی كه در آنجا هستند، اگر به اینجا بیایند، همین وضع پیدا می شود.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 759
این مطلب هم ثابت است كه این طور نیست كه عوامل خارجی این تأثیر را به طور مستقیم می گذارند و لذا در جمادات چنین چیزی نیست، بلكه این موجود زنده است كه در داخل خودش این تغییرات را ایجاد می كند. اصلا خود نیروی حیات نشان می دهد كه یك نیروی هدفدار فعال مدیر مدبّری است برای این پیكر و همان نیروی حیات است كه تا نیاز پیدا می شود [1] وضع بدن را تغییر می دهد. البته قدرتش هم یك قدرت محدودی است. پس همین نیروی «انطباق با محیط» كه در درون موجود زنده هست، خودش یك نشانه ای است از تأثیر و دخالت به اصطلاح یك عنصر سوم غیر از دو عنصر موجودی كه در همه ی اشیاء دیگر هست.


[1] . حالا چطور نیاز را درك می كند، این از ما مخفی است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است