در
کتابخانه
بازدید : 278683تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand كلّیاتی درباره ی مسأله ی معادكلّیاتی درباره ی مسأله ی معاد
Expand ماهیت مرگ از نظر قرآن ماهیت مرگ از نظر قرآن
Expand عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (1) عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (1)
Expand عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (2) عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (2)
Expand مسأله ی روح مسأله ی روح
Expand مسأله ی روح (2) مسأله ی روح (2)
Expand نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها
Collapse نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها (2) نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها (2)
Expand بقای شخصیت در قیامت (1) بقای شخصیت در قیامت (1)
Expand بقای شخصیت در قیامت (2) بقای شخصیت در قیامت (2)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در مسأله ی تكامل، من باید درست عكس مطلب را عرض كنم كه آقایان تصور خاصی درباره ی افكار ما دارند، هر چه كه ما می گوییم چیز دیگری را تصور می كنند، خیال كرده اند كه من می خواهم بگویم مسأله ی تكامل انواع امری است كه نباید قبول كرد و خلاف است و چون ذهن من تكامل انواع را قبول نمی كند می گویم حالا لزومی ندارد ما این مطلب را بگوییم، در صورتی كه اساسا من چنین چیزی نگفتم. من عرض كردم تكامل انواع یك امر انتزاعی است، تكامل نوع هم همان تكامل فرد است، یعنی فرق بین نظریه ی تكامل انواع و نظریه ی ثبات انواع این است كه قائلین به ثبات انواع می گویند تكامل فرد همیشه در یك قالب معین و مشخصی است كه همه ی افراد در همان قالب معین و مشخص تكامل پیدا می كنند و دیگر از آن بالاتر نمی روند، و تكامل انواع معنایش این است كه بعضی از افراد به مرحله ای می رسند كه از قالب پیشین تجاوز می كنند و آن وقت قالب جدید ملاك می شود و باز در نسلهای بعد هم یك وقتی یك فرد از آن قالب پیشین تجاوز می كند و جلوتر و بالاتر می رود.

مسأله ی تكامل فرد به همان شكل، چیزی است كه خود قرآن به آن استناد كرده است. در مسأله ی تكامل خلقت انسان كه در اول سوره ی حج و در اول سوره ی «قَدْ أَفْلَحَ اَلْمُؤْمِنُونَ» است، مطلب این است كه ما شما را از نطفه آفریدیم، نطفه را علقه كردیم، علقه را مضغه كردیم، بعد او را چنین كردیم، بعد چنان كردیم، مراحل تطور او را به عنوان یك نمایش دهنده ای از دست قدرت الهی بیان می كند. البته آن حسابی كه ایشان فرمودند كه فرد قویترین حالتش همان اول پیدایش اوست و به تعبیر خودشان باید این طور فرض كنیم كه انرژی مؤثر را در همان اول تكوّنش دارد، ما قبول می كنیم، یعنی یك سلول انسان كه در رحم به وجود می آید، همان اولین باری كه این سلول از تركیب دو سلول به وجود می آید جوانترین و پرنیروترین وقتی است كه این موجود هست و از همان لحظه رو به كهنگی و فرسودگی و پیری می رود. حتی به حسب ظاهر كه می بینیم این یك سلول بعد دو سلول می شود، بعد چهار سلول می شود و بعد می رسد به مراحلی كه اعضای زیاد پیدا می كند و بعد سلولها به انواعی تقسیم می شوند: سلول عصبی از سلول استخوانی جدا می شود و هر یك از اینها از سلولهای مثلا گوشتی جدا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 783
می شوند، سلول خونی چیز دیگری است، با اینكه به حسب ظاهر تنوع پیدا می كند و اعضایش مرتب زیاد می شود و بعد هم به صورت یك بچه به وجود می آید، بچه هم مرتب رشد می كند، بزرگ می شود، جوان و برومند می شود، ولی در واقع دارد از همان روز اول از او كاسته می شود. ما فكر می كنیم كه از سی سالگی به بعد، انسان كاسته می شود و حال آنكه از همان لحظه ی اولی كه سلول به وجود آمده رو به كاستی می رفته است. البته شاید از نظر حساب انرژی مطلب از همین قرار باشد ولی در مجموع این موجود، در همان چیزی كه شما آن را عنصر سوم می نامید مطلب این طور نیست.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است