در
کتابخانه
بازدید : 278757تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand كلّیاتی درباره ی مسأله ی معادكلّیاتی درباره ی مسأله ی معاد
Expand ماهیت مرگ از نظر قرآن ماهیت مرگ از نظر قرآن
Expand عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (1) عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (1)
Expand عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (2) عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (2)
Expand مسأله ی روح مسأله ی روح
Expand مسأله ی روح (2) مسأله ی روح (2)
Expand نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها
Expand نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها (2) نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها (2)
Collapse بقای شخصیت در قیامت (1) بقای شخصیت در قیامت (1)
Expand بقای شخصیت در قیامت (2) بقای شخصیت در قیامت (2)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسأله ی دیگر مسأله ی بقای ماده و زندگی جسمانی است. حرف درستی است.

می گویند در عالم آخرت ماده و زندگی جسمانی باقی است. البته این همان حرف قائلین به معاد جسمانی است. كسانی كه قائل به معاد روحانی شدند، دیگران حرفشان را قبول نكردند، به این معنا كه گفتند تنها معاد روحانی مسأله ی قیامت را حل نمی كند، یعنی اگر ما بخواهیم به آنچه كه قرآن می گوید ایمان داشته باشیم، قرآن برای قیامت جنبه ی جسمانی و مادی قائل است، و همین طور هم هست، سراسر قرآن پر است از جنبه های جسمانی بهشت و جنبه های جسمانی جهنم، منتها اینجا ایشان تعبیر كرده اند: بقای ماده و زندگی جسمانی. این دو را با یكدیگر ردیف قرار داده اند.

یك سؤال به وجود می آید كه اگر ماده هم با تمام خصوصیات باقی باشد، آن وقت چگونه می توانیم آن نظاماتی را كه در آنجا هست (كه از جمله همین مسأله است كه مرگ و پیری نیست) توجیه كنیم؟ البته ایشان جواب داده اند كه با حكومت عنصر سوم بر عنصر دوم، مرگ و مردن و كهولت و این حرفها بكلی از بین می رود، ولی قدما میان ماده و جسم تفكیك می كردند و می گفتند جسم عبارت است از آن حقیقتی كه این ابعاد را ایجاد می كند، ماده یك حقیقتی است كه از آن مخفی تر و مستورتر است و با تجزیه نمی شود آن را به دست آورد بلكه وجود آن را با دلیل عقل كشف می كنیم. ماده یك واقعیتی است كه آن واقعیت جز استعداد و قابلیت برای حركت و تغییر چیز دیگری نیست. آن دنیا دنیای جسمانی است ولی دنیای مادی نیست. «دنیای جسمانی است» یعنی همین طور كه در اینجا ابعاد جسمانی داریم، آنجا هم ابعاد جسمانی داریم، ولی مادی نیست یعنی استعداد و قوه (به معنی استعداد) برای حركت و تغییر، استعداد برای چیز دیگر شدن، امكان برای اینكه چیزی باشد و چیز دیگر بشود از او گرفته می شود.

قدر مسلّم این است كه زندگی جسمانی در آن دنیا هست، حالا ماده ی به این معنا هست یا نیست محل حرف است و باید بگوییم نیست، به جهت اینكه اگر باشد آنجا باید دار عمل باشد. معلوم می شود در عین اینكه جسم هست ولی آنجا امكان تغییر دادن خود و تغییر دادن وضع خود وجود ندارد. در آنجا هر چه هست ابداع است، یعنی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 809
هر موجودی هر مرتبه ای از وجود كه دارد، بر حسب مرتبه ی وجود خودش می تواند اشیائی را ابداع و ایجاد كند اما نمی تواند خودش را از حالی به حال دیگر تغییر بدهد.

اصل چهارم: «زوال و لغو اصل كهولت» كه مسلّم در آخرتی كه برای ما بیان كرده اند همین طور است، در آنجا پیری، نیستی، كهنگی نیست.

در اصل پنجم می فرمایند: «مصدر انرژی شدن اشیاء و قدرت خلاّقه یافتن انسان» . عرض كردم كه همین طور هم هست و تا به آنجا رسیده اند كه می گویند انسان در آنجا حیّ قیّوم لا یموت می شود و قدرت خلاقه پیدا می كند، منتها نمی دانم درست باشد كه بگوییم مصدر انرژی و مصدر فعل و ایجاد می شود. می ترسیم اگر بخواهیم انرژی بگوییم، باز آخرت و دنیا یكی شود و در آنجا دار دار عمل شود و بعد این سؤال پیش بیاید كه پس چرا در آنجا تكلیف وجود ندارد؟ اصل ششم اینكه آنجا نزد خداست. این هم مطلب بسیار اساسی است كه از آخرت تعبیر می كنند به اینكه نزد خداست. این هم نشان می دهد كه نشئه ی آنجا با نشئه ی اینجا یك تفاوتی دارد. آنجا به خدا نزدیكتر است، انسان اگر آنجا باشد به خدا به نحوی نزدیكتر است، و اینجا كأنّه عالمی است دورتر، مثل اینكه این عوالم با خداوند یك سلسله مراتبی دارد و وقتی ما رو به آن طرف می رویم، رو به سوی خدا می رویم.

اجمالا معلوم شد آخرتی كه قرآن به ما معرفی می كند مجموعا یك وضعی دارد كه با وضع این دنیایی كه ما الآن داریم متفاوت است، یك تفاوتهایی هست و به همان تعبیری كه عرض كردم آن یك نشئه است، این نشئه ی دیگر، یك نظاماتی بر آن حكومت می كند كه لا اقل اندكی با نظاماتی كه در این دنیا حكومت می كند تفاوت دارد و لهذا آنجا آخرت شده، اینجا دنیا.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است