در
کتابخانه
بازدید : 231114تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand معانی و مراتب امامت معانی و مراتب امامت
Expand امامت و بیان دین بعد از پیغمبر (ص) امامت و بیان دین بعد از پیغمبر (ص)
Expand بررسی كلامی مسأله ی امامت بررسی كلامی مسأله ی امامت
Expand آیه ی «الیوم یئس   » و مسأله ی امامت آیه ی «الیوم یئس » و مسأله ی امامت
Collapse امامت در قرآن امامت در قرآن
Expand امامت از دیدگاه ائمّه اطهار (علیهم السّلام) امامت از دیدگاه ائمّه اطهار (علیهم السّلام)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از اینها بالاتر قضیه ی ذبح فرزند است. به او می گویند باید با دست خودت سر فرزندت را ببری در همین منی كه امروز ما به یادگار آن تسلیم فوق العاده ای كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 920
ابراهیم نشان داد گوسفند قربانی می كنیم. (چون خدا گفته انجام می دهیم، چون و چرا هم ندارد. ) بعد از دو سه بار كه در عالم رؤیا به او وحی می شود و یقین می كند كه این، وحی الهی است، مطلب را با فرزندش در میان می گذارد. فرزند هم بدون چون و چرا می گوید: «یا ابت افعل ما تؤمر» هر چه به تو فرمان رسیده است انجام بده «سَتَجِدُنِی إِنْ شاءَ اَللّهُ مِنَ اَلصّابِرِینَ» [1] ان شاء الله خواهی دید كه من هم خویشتن داری خواهم كرد.

قرآن چه عجیب تابلو را مجسم می كند: «فَلَمّا أَسْلَما» چون این دو تسلیم شدند یعنی در مقابل امر ما تسلیم نشان دادند «وَ تَلَّهُ لِلْجَبِینِ» و او را به پیشانی خواباند (یعنی وقتی آخرین مرحله رسید كه نه ابراهیم شك داشت كه باید سر بچه اش را ببرد و نه اسماعیل شك داشت كه سرش بریده می شود، پدر با طمأنینه ی كامل و پسر با طمأنینه ی كامل) «وَ نادَیْناهُ أَنْ یا إِبْراهِیمُ `قَدْ صَدَّقْتَ اَلرُّؤْیا» [2] فریاد كردیم، وحی كردیم كه ابراهیم! تو رؤیا را به حقیقت رساندی، انجام دادی، یعنی هدف ما سر بریدن نبود، ما نمی خواستیم كه سر بریده شود. نگفت لازم نیست كه این كار را عملی كنی، گفت عملی كردی، تمام شد، چون آن چیزی كه ما خواستیم این نبود كه سر اسماعیل بریده شود بلكه ظهور اسلام و تسلیم شما پدر و فرزند بود كه انجام شد.

ابراهیم (ع) به نصّ قرآن در پیری، خداوند به او فرزند داد. نصّ قرآن است كه وقتی فرشتگان آمدند و به او خبر دادند كه خداوند به تو فرزند خواهد داد، زنش گفت:

«أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلِی شَیْخاً» من پیر زن بزایم با این شوهر پیر مردم؟ ! (یك آقا شیخ مهدی بود مازندرانی، به شوخی می گفت بیشتر روی «هذا بعلی شیخا» تكیه داشت) «أَ تَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اَللّهِ رَحْمَتُ اَللّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَیْكُمْ أَهْلَ اَلْبَیْتِ» [3] فرشتگان به او گفتند نه، رحمت خدا و بركات اوست بر شما اهل بیت. بنابراین خداوند به ابراهیم در پیری فرزند داده است. پس تا جوان بود بچه نداشت. او هنگامی فرزنددار شد كه پیغمبر شده بود چون آیات قرآن درباره ی ابراهیم (ع) - كه خیلی زیاد است- نشان می دهد كه ابراهیم پس از سالها كه پیغمبر بود، در اواخر عمر و در سنین هفتاد هشتاد سالگی، خداوند به او فرزند می دهد و ده بیست سال بعد از آن هم زنده بوده است تا وقتی كه اسحاق و اسماعیل
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 921
هر دو بزرگ می شوند و اسماعیل آن قدر بزرگ می شود كه با كمك ابراهیم (ع) خانه ی كعبه را می سازند.

آیه ی «وَ إِذِ اِبْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی اَلظّالِمِینَ» [4] می گوید خدا ابراهیم را مورد آزمایشها قرار داد و او آن آزمایشها را به نهایت و اكمال رساند. آنگاه خدا به او گفت من تو را امام قرار می دهم.

ابراهیم گفت آیا از ذرّیّه ی من هم؟ جواب دادند كه ستمگرانشان نه. این آیات مربوط به چه زمانی است؟ آیا مربوط به اوایل عمر ابراهیم است؟ مسلّما مربوط به دوره ی قبل از نبوت نیست چون صحبت وحی است. مربوط به دوران نبوت است. آیا اوایل دوره ی نبوت است؟ نه، اواخر است به دو دلیل، یكی اینكه می گوید بعد از آزمایشها بود.

آزمایشهای ابراهیم همه در طول دوره ی نبوت بوده و مهمترین آنها در اواخر عمر ابراهیم بوده است، و دیگر آنكه در همین آیه صحبت از ذرّیّه ی اوست. از اینكه گفته است: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی» معلوم می شود كه بچه داشته است.

این آیه به ابراهیم رسول نبی تازه در آخر عمر می گوید ما می خواهیم به تو یك شأن دیگر و یك منصب علی حده بدهیم: «إِنِّی جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماماً» . معلوم می شود كه ابراهیم پیغمبر بوده است، رسول بوده است، این مراحل را طی كرده بوده است ولی یك مرحله ی دیگر بوده كه هنوز ابراهیم به آن نرسیده بوده است، و نرسید مگر بعد از پایان دادن تمام آزمایشها. آیا این نشان نمی دهد كه در منطق قرآن یك حقیقت دیگری هست كه نامش امامت است؟ حال معنای امامت چیست؟
[1] . صافّات/102.
[2] . صافّات/103- 105.
[3] . هود/72 و 73.
[4] . بقره/124.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است