در
کتابخانه
بازدید : 231183تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand معانی و مراتب امامت معانی و مراتب امامت
Expand امامت و بیان دین بعد از پیغمبر (ص) امامت و بیان دین بعد از پیغمبر (ص)
Expand بررسی كلامی مسأله ی امامت بررسی كلامی مسأله ی امامت
Collapse آیه ی «الیوم یئس   » و مسأله ی امامت آیه ی «الیوم یئس » و مسأله ی امامت
Expand امامت در قرآن امامت در قرآن
Expand امامت از دیدگاه ائمّه اطهار (علیهم السّلام) امامت از دیدگاه ائمّه اطهار (علیهم السّلام)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
روز دیگری را نیز روز مهمی شمرده اند (كه مهمتر بوده است) و گفته اند احتمالا مقصود آن روز است یعنی روز قرائت سوره ی برائت به وسیله ی امیر المؤمنین در منی در سال نهم هجری. فتح مكه یك فتح نظامی بود و به موجب آن، قدرت نظامی و حتی قدرت معنوی اسلام عجیب تثبیت شد ولی هنوز پیغمبر با كفار با شرایط صلح زندگی می كرد، قرار داد صلح بسته بود و لهذا آنها هم حق داشتند در خانه ی كعبه طواف كنند و در مكه باشند و نیز حق داشتند كه در حج شركت كنند. یك سال هم [مراسم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 895
حج ] به همین صورت بود: مسلمین شركت می كردند، آنها هم شركت می كردند.

مسلمین مراسمشان را مطابق اسلام انجام می دادند، آنها هم مطابق رسوم خودشان انجام می دادند. در سال نهم هجری سوره ی برائت نازل شد. بعد كه این سوره نازل شد قرار شد كه امیر المؤمنین برود این سوره را در منی در مجمع عمومی بخواند كه از این پس دیگر مشركین حق ندارند در مراسم حج شركت كنند و این مراسم خاص مسلمین است و بس.

داستان معروف است كه حضرت رسول اول أبو بكر را فرستادند به عنوان امیر الحاج. او رفت ولی هنوز بین راه بود كه آیه نازل شد. اینكه أبو بكر سوره ی برائت را هم با خود برد یا از اول سوره ی برائت نبود و او فقط برای امارة الحاج رفته بود، مورد اختلاف مفسرین است ولی به هر حال این، مورد اتفاق شیعه و سنی است و آن را جزء فضائل امیر المؤمنین می شمارند كه پیغمبر اكرم امیر المؤمنین را با مركب مخصوص خودش فرستاد و به او فرمود برو كه بر من وحی نازل شده است كه این سوره را بر مردم نباید بخواند مگر تو یا كسی كه از توست. امیر المؤمنین رفت و در بین راه به أبو بكر رسید. داستان را اینطور نقل كرده اند كه أبو بكر در خیمه ای بود. شتر مخصوص پیغمبر نعره ای كشید. او این صدا را می شناخت. گفت این صدای شتر پیغمبر است، چرا این شتر اینجاست؟ ناگاه دید علی (ع) آمده است. خیلی ناراحت شد. فهمید خبر مهمی است. گفت: آیا خبری شده؟ فرمود: پیغمبر مرا مأمور كرده كه سوره ی برائت را بر مردم بخوانم. گفت: آیا چیزی علیه من هم نازل شده یا نه؟ فرمود: نه.

در اینجا اختلاف است: سنیها می گویند علی رفت و سوره ی برائت را قرائت كرد و أبو بكر به سفر ادامه داد و این یك پست از او گرفته شد. ولی عقیده ی شیعه و بسیاری از اهل تسنن همان طور كه در تفسیر المیزان نقل شده این است كه أبو بكر از آنجا برگشت و تا به پیغمبر اكرم رسید گفت: یا رسول اللّه! آیا چیزی علیه من در این سوره نازل شده است؟ فرمود: نه.

روز اعلام سوره ی برائت هم برای مسلمین روز فوق العاده ای بود. در آن روز اعلام شد كه از امروز دیگر كفار حق ندارند در مراسم حج شركت كنند و محیط حرم اختصاص به مسلمین دارد، و مشركین فهمیدند كه دیگر نمی توانند به وضع شرك زندگی كنند، اسلام شرك را تحمل نمی كند، همزیستی با ادیان مثل یهودیت، نصرانیت و مجوسیت را می پذیرد ولی همزیستی با شرك را نمی پذیرد. گفته اند شاید
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 896
مقصود از «الیوم» این روز باشد.

در پاسخ گفته اند كه این مطلب باأَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی (نعمت را به پایان رساندم، ساختمان را تمام كردم) جور در نمی آید چون بسیاری از دستورات بعد از آن روز رسیده است. این روز حتما باید از روزهای آخر عمر پیغمبر باشد كه دیگر بعد از آن دستور جدیدی نرسیده باشد. [1] اینهایی كه گفته اند مقصود از «الیوم» فلان روز است، هیچ دلیلی ندارند یعنی گذشته از این كه تاریخ تأیید نمی كند، قرائن هم تأیید نمی كند.


[1] . كتاب خلافت و ولایت كه اخیرا حسینیه ی ارشاد منتشر كرده و قسمتهای اولش سخنرانیهای آقای محمد تقی شریعتی است كه در چهار سال پیش در حسینیه ایراد كردند و با استفاده از سوره ی مائده بحث كردند، همین قسمتهایی را كه الآن من بحث می كنم دارد ولی چون ممكن است احتیاج به بحث بیشتری داشته باشد، شاید بیانات امروز من اندكی توضیح آن بحثها هم باشد یا آنهایی كه در آن كتاب می خوانید توضیح عرایض من هم هست. این دو همدیگر را توضیح می دهند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است