در
کتابخانه
بازدید : 231186تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand معانی و مراتب امامت معانی و مراتب امامت
Expand امامت و بیان دین بعد از پیغمبر (ص) امامت و بیان دین بعد از پیغمبر (ص)
Expand بررسی كلامی مسأله ی امامت بررسی كلامی مسأله ی امامت
Expand آیه ی «الیوم یئس   » و مسأله ی امامت آیه ی «الیوم یئس » و مسأله ی امامت
Collapse امامت در قرآن امامت در قرآن
Expand امامت از دیدگاه ائمّه اطهار (علیهم السّلام) امامت از دیدگاه ائمّه اطهار (علیهم السّلام)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
آیه ای است در قرآن كه این هم جزء همین سلسله آیات است و آیه ی عجیبی است. البته این آیه راجع به شخص امیر المؤمنین نیست، راجع به خود مسأله ی امامت است به همان معنایی كه عرض كردم و اكنون اشارتا تكرار می كنم.

گفتیم كه این بسیار اشتباه بوده از قدیم در میان متكلمین اسلامی كه مسأله را به این صورت طرح كرده اند: شرایط امامت چیست؟ مسأله را طوری فرض كردند كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 918
امامت را هم ما قبول داریم و هم اهل تسنن ولی در شرایطش با همدیگر اختلاف داریم، ما می گوییم شرط امام این است كه معصوم و منصوص باشد، آنها می گویند نه، در صورتی كه آن امامتی كه شیعه به آن اعتقاد دارد، اصلا سنی معتقد به آن نیست. آنچه اهل تسنن به نام امامت معتقدند، یك شأن دنیایی امامت است كه یكی از شئون آن است، مثل اینكه در باب نبوت، یكی از شئون پیغمبر این بود كه حاكم مسلمین بود، اما نبوت كه مساوی با حكومت نیست. نبوت خودش یك حقیقتی است كه هزاران مطلب در آن هست. از شئون پیغمبر این است كه با بودن او مسلمین حاكم دیگری ندارند و وی حاكم مسلمین هم هست. اهل تسنن می گویند امامت یعنی حكومت، و امام یعنی همان حاكم میان مسلمین، فردی از افراد مسلمین كه باید او را برای حكومت انتخاب كنند. آنها بیش از حكومت بالا نرفتند. ولی امامت در شیعه مسأله ای است تالی تلو نبوت و بلكه از بعضی از درجات نبوت بالاتر است یعنی انبیای اولو العزم آنهایی هستند كه امام هم می باشند. خیلی از انبیا اصلا امام نبوده اند. انبیای اولو العزم در آخر كار به امامت رسیده اند.

غرض اینكه وقتی چنین حقیقتی را قبول كردیم، همان طور كه تا پیغمبر هست صحبت این نیست كه چه كسی حاكم باشد زیرا او یك جنبه ی فوق بشری دارد، تا امام هست نیز صحبت كس دیگری برای حكومت مطرح نیست. وقتی او نیست (حالا یا اصلا بگوییم موجود نیست و یا بگوییم مثل عصر ما غایب است) آنگاه صحبت حكومت به میان می آید كه حاكم كیست. ما نباید مسأله ی امامت را با مسأله ی حكومت مخلوط كنیم و بعد بگوییم اهل تسنن چه می گویند و ما چه می گوییم. این، مسأله ی دیگری است. در شیعه امامت پدیده و مفهومی است درست نظیر نبوت آن هم عالیترین درجات نبوت. بنابراین ما شیعه قائل به امامت هستیم و آنها اصلا قائل نیستند نه اینكه قائل هستند و برای امام شرایط دیگری قائلند.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است