در
کتابخانه
بازدید : 291297تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">منطق</span>منطق
Collapse كلیّات فلسفه كلیّات فلسفه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
منطقّیین می گویند: آنگاه كه از چیستی یك شی ء پرسش می شود مورد پرسش مختلف است.

گاهی مورد پرسش، معنی و مفهوم لفظ است؛ یعنی هنگامی كه می پرسیم «فلان چیز چیست؟ » آن «چیز» مورد سؤال، خود همان لفظ است و منظور از «چیستی» آن، این است كه معنی لغوی یا اصطلاحی آن لفظ چیست؟ فرض كنید در ضمن قرائت كتابی به لفظ «پوپك» برمی خوریم و معنی آن را نمی دانیم، از دیگری می پرسیم كه پوپك چیست؟ او در جواب می گوید: پوپك نام مرغی است. یا مثلاً در عبارت منطقیین
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 126
به لفظ «كلمه» برمی خوریم، از دیگری می پرسیم كه «كلمه» در اصطلاح منطقیین چیست؟ او می گوید: «كلمه» در اصطلاح منطقیین عبارت است از «فعل» در اصطلاح نحویین.

بدیهی است كه رابطه ی لفظ و معنی رابطه ای است قراردادی و اصطلاحی، خواه اصطلاح عام یا اصطلاح خاص.

در پاسخ اینچنین سؤالی باید موارد استعمال را جستجو كرد و یا به كتب لغت مراجعه كرد. اینچنین سؤالی ممكن است پاسخهای متعدد داشته باشد و همه ی آنها هم صحیح باشد، زیرا ممكن است یك لفظ در عرفهای مختلف، معانی مختلف داشته باشد؛ مثلاً یك لفظ در عرف اهل منطق و فلسفه ممكن است معنی خاص داشته باشد و در عرف اهل ادب معنی دیگری؛ همچنانكه لغت «كلمه» در عرف عام و هم در عرف علمای ادب یك معنی دارد، و در عرف منطقیین معنی دیگری؛ یا لغت «قیاس» در عرف منطقیین یك معنی دارد و در عرف فقها و اصولیین معنی دیگری.

وقتی یك لفظ در عرف واحد دو معنی یا چند معنی مختلف داشته باشد، در این گونه موارد باید گفت این لغت در فلان اصطلاح به این معنی است و در فلان اصطلاح دیگر به فلان معنی دیگر است. پاسخهایی كه به این گونه سؤالات داده می شود «تعریف لفظی» نامیده می شود.

ولی گاهی كه از چیستی یك شی ء سؤال می شود، مورد پرسش معنی لفظ نیست، بلكه حقیقت معنی است؛ نمی خواهیم بپرسیم: «معنی این لفظ چیست؟ » ، معنی لفظ را می دانیم ولی حقیقت و كنه معنی بر ما مجهول است؛ سؤال از حقیقت و كنه معنی است. مثلاً اگر بپرسیم: «انسان چیست؟ » مقصود این نیست كه لغت «انسان» برای چه معنی وضع شده است. همه می دانیم كه لغت «انسان» برای همین موجود خاص دو پای راست اندام سخنگو وضع شده است، بلكه سؤال از این است كه ماهیت و حقیقت انسان چیست؟ بدیهی است كه پاسخ صحیح چنین سؤالی جز یك چیز نمی تواند باشد؛ یعنی ممكن نیست كه چند پاسخ متعدد همه صحیح باشد. پاسخی كه به این گونه سؤالات داده می شود «تعریف حقیقی» خوانده می شود.

تعریف لفظی بر تعریف حقیقی مقدّم است؛ یعنی اول باید مفهوم لفظ را مشخص كرد و سپس آن معنی مشخص شده را تعریف حقیقی كرد، و الاّ موجب مغالطه و مشاجره های بیجا خواهد شد، زیرا اگر لفظی معانی لغوی یا اصطلاحی متعددی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 127
داشته باشد و این تعدد معانی مغفولٌ عنه باشد، هر دسته ای ممكن است معنی و اصطلاح خاصی را منظور نظر قرار دهند و آن را تعریف كنند، غافل از این كه هر كدام از اینها چیزی را در نظر دارد غیر از آن چیزی كه دیگری در نظر گرفته است و بی جهت با یكدیگر مشاجره می كنند.

عدم تفكیك معنی لفظ از حقیقت معنی موجب می گردد كه احیاناً تحولات و تطوراتی كه در معنی لفظ پدید آمده است به حساب حقیقت معنی گذاشته شود. مثلاً ممكن است لفظ خاصی ابتدا در یك معنیِ «كلّ» استعمال شود و بعد اصطلاحات تغییر كند و عیناً همان لفظ به جای كل در مورد «جزء» آن كل استعمال شود. اگر كسی معنی لفظ را از حقیقت معنی تفكیك نكند خواهد پنداشت كه آن كل واقعاً «تجزیه» شده است، و حال آن كه در آن كل تغییری رخ نداده است بلكه لفظ مستعمل در كل جای خود را عوض كرده و در جزء آن كل استعمال شده است.

اتفاقاً در مورد «فلسفه» چنین اشتباهی دامنگیر عموم فلاسفه ی غرب و مقلدان شرقی آنها شده است و شاید توفیق بیابیم و در درسهای بعد آن را توضیح دهیم.

كلمه ی «فلسفه» یك كلمه ی اصطلاحی است و معانی اصطلاحی متعدد و گوناگونی یافته است. گروههای مختلف فلاسفه هر كدام تعریف خاصی از «فلسفه» كرده اند ولی این اختلاف تعریف و تعبیر مربوط به یك حقیقت نیست، هر گروهی این لفظ را در معنی خاص به كار برده اند و همان معنی خاصِّ منظور خویشتن را تعریف كرده اند.

آنچه یك گروه آن را «فلسفه» می نامد گروه دیگر آن را «فلسفه» نمی نامد، یا اساساً ارزش آن را منكر است و یا آن را به نام دیگر می خواند و یا جزء علم دیگر می داند، و قهراً از نظر هر گروه، گروه دیگر «فیلسوف» خوانده نمی شوند. از این رو ما در پاسخ «فلسفه چیست؟ » سعی می كنیم كه با توجه به اصطلاحات مختلف به پاسخ بپردازیم. اول به پاسخ این پرسش از نظر فلاسفه ی اسلامی می پردازیم و قبل از هر چیز ریشه ی لغوی این كلمه را مورد بحث قرار می دهیم.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است