در
کتابخانه
بازدید : 291226تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">منطق</span>منطق
Collapse كلیّات فلسفه كلیّات فلسفه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یكی از تقسیمات هستی این است كه هستی یك شی ء، یا عینی است و یا ذهنی.

هستی عینی یعنی هستی خارجی كه مستقل از ذهن انسان است. می دانیم كه مثلاً كوه و دریا و صحرا در خارج از ذهن ما و مستقل از ذهن ما وجود دارند. ذهن ما خواه آنها را تصور كند و خواه تصور نكند، بلكه خواه ما و ذهن ما وجود داشته باشیم و خواه وجود نداشته باشیم، كوه و دریا و صحرا وجود دارد.

ولی همین كوه و دریا و صحرا وجودی هم در ذهن ما دارند. آنگاه كه ما تصور می كنیم آنها را، در حقیقت آنها را در ذهن خود وجود می دهیم. وجودی كه اشیاء در ذهن ما پیدا می كنند «وجود ذهنی» نامیده می شود.

اینجا جای دو پرسش هست: یكی این كه به چه مناسبت تصویرهایی كه از اشیاء در ذهن ما پیدا می شوند، به عنوان وجودی از آن اشیاء در ذهن ما تلقی می شود؟ اگر چنین است پس می بایست تصویری هم كه از اشیاء بر روی دیوار یا كاغذ نقش می بندد نوعی دیگر از وجود خوانده شود به نام وجود دیواری یا كاغذی. ما اگر تصویرات ذهنی را به نوعی «وجود» برای شی ءِ تصویر شده تعبیر كنیم در حقیقت یك «مَجاز» به كار برده ایم نه حقیقت، و حال این كه سر و كار فلسفه باید با حقیقت باشد.

دیگر این كه مسأله ی «وجود ذهنی» در حقیقت مربوط به انسان است و یكی از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 162
مسائل روانی انسانی است و چنین مسأله ای می بایست در روان شناسی مطرح شود نه در فلسفه، زیرا مسائل فلسفه مسائل كلی است و مسائل جزئی مربوط به علوم است.

در پاسخ پرسش اول می گوییم كه رابطه ی صورت ذهنی با شی ء خارجی، مثلاً رابطه ی كوه و دریای ذهنی با كوه و دریای خارجی، بسی عمیق تر است از رابطه ی عكس كوه و دریای روی كاغذ یا دیوار با كوه و دریای خارجی. اگر آنچه در ذهن است تنها یك تصویر ساده می بود هرگز منشأ آگاهی نمی شد، همچنانكه تصویر روی دیوار منشأ آگاهی دیوار نمی گردد؛ بلكه تصویر ذهنی عین آگاهی است.

فلاسفه در مسأله ی وجود ذهنی به اثبات رسانیده اند كه علت آگاهی ما به اشیاء خارجی این است كه تصویرات ذهنی ما یك تصویر ساده نیست بلكه نوعی وجود یافتن ماهیت اشیاء خارجی است در ذهن ما؛ و از همین جا پاسخ پرسش دوم نیز روشن می شود و آن این كه هر چند مسأله ی تصویرات ذهنی از یك نظر یك مسأله ی روانی انسانی است و از همان نظر باید در علم معرفة النفس مورد بحث قرار گیرد، ولی از آن نظر كه ذهن انسان واقعاً یك نشئه ی دیگر از وجود است و سبب می گردد كه هستی در ذات خود دو گونه گردد: ذهنی و عینی، جای آن در فلسفه است.

بوعلی در اوایل الهیّات شفا به طور اشاره و صدرالمتألّهین در تعلیقات خویش بر الهیات شفا به طور صریح و به تفصیل گفته اند كه گاهی یك مسأله از دو نظر با دو فن مربوط می شود، مثلاً هم به فلسفه مربوط می شود و هم به علوم طبیعی.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است