در
کتابخانه
بازدید : 680471تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Collapse <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟ مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟
Collapse مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم) مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم)
Expand مقاله ی سوّم علم و ادراك مقاله ی سوّم علم و ادراك
Expand مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات) مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات)
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
چنانكه روشن است، در ضمن شبهه واقعیتی فی الجمله اثبات شده و آن «واقعیت ما و فكر ما» است كه معلوم ماست؛ و البته این سخن راست است، چیزی كه هست

كرد. از این جهت است كه فلاسفه از قدیم گفته اند با انكار این اصل هیچ حقیقتی را نمی توان اثبات كرد.

(1). و به عبارت دیگر راههایی كه بشر به خیال خود برای رسیدن به واقع فرض كرده راه رسیدن به واقع نیست، بلكه راه وصول به یك رشته اندیشه ها و افكار است.

مثلاً انسان از راه حس و مشاهده ی مستقیم می خواهد از عالم آسمانها مطلع شود، و یا از راه تجربه و آزمایش می خواهد یك قانون كلی را در طبیعت كشف كند، و یا از راه عقل و فكر می خواهد وجود یك حقیقتی را ثابت نماید؛ آیا پس از آنكه مدتی پشت تلسكوپ به مشاهده پرداخت و یا در آزمایشگاه عملیات آزمایشی را انجام داد و یا مقدار زیادی به مغز خود فشار آورد آخر كار جز به یك مشت ادراكات و صور ذهنی كه در حافظه ی خود جمع نموده به چیز دیگری نائل شده است؟ پس این راهها كه بشر آنها را راه رسیدن به واقعیت خارجی می پندارد فقط راه وصول به یك رشته افكار و اندیشه های ذهنی است نه راه وصول به واقع خارجی.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 89
این است كه كسی كه این استدلال را ساخته تصور نموده است كه اگر ما راستی واقعیتی داشته باشیم، در صورت تعلق علم به وی باید واجد واقعیت (خود واقعیت) بوده باشیم نه واجد علم به واقعیت و حال آنكه قضیه به عكس است و آنچه به دست ما می آید علم است نه معلوم (واقعیت) .

و این تصوری است خام زیرا اگر چه پیوسته علم دستگیر ما می شود نه معلوم، ولی پیوسته علم با خاصه ی كاشفیت (1) خود دستگیر می شود نه بی خاصه، وگرنه علم نخواهد بود و كسی نیز مدعی نیست كه ما با علم به خارج، خود واقعیت خارج را واجد می باشیم نه علم را.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است