در
کتابخانه
بازدید : 680188تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Collapse اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
مقدمه
Expand مقاله ی پنجم پیدایش كثرت در ادراكات مقاله ی پنجم پیدایش كثرت در ادراكات
Collapse مقاله ی ششم ادراكات اعتباری مقاله ی ششم ادراكات اعتباری
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
(1). نظر به قریحه ی مسامحه كه در انسان از قاعده ی انتخاب اخف و اسهل استقرار جسته، انسان در مرحله ی عمل هر چیز غیر مهم را به عدم ملحق می نماید و ما روزانه این روش را در هزارها مورد به كار می بریم كه یكی از آنها ادراك ظنی است. در جایی كه جانب مرجوح طرفین ظن بی اهمیت بوده باشد به حسابش نمی آوریم و در نتیجه ظن قوی را به جای علم گذاشته و نام «علم» به وی می دهیم و این همان «ظن اطمینانی» است كه مدار عمل انسان می باشد و این خود یكی از اعتبارات عمومی است.

پوشیده نماند كه دانشمندان مادی چنانكه در علم نظری كجروی نموده و علم (ادراك مانع از نقیض) را منكر شده اند همچنان در علم عملی (مورد بحث) نیز اشتباه كرده و درست در نقطه مقابل ما قرار گرفته می گویند انسان همیشه به ظن عمل می نماید و علمی در كار نیست.

این نظر از دو جا سرچشمه می گیرد: یكی انكار اصل ادراك علمی، و ما در مقاله های گذشته بطلان این نظر را روشن نموده و به ثبوت رسانیدیم كه این نظر جز روش شكاكان (نمی دانم) حقیقتی در بر ندارد، دوم خط میان اعتبار ظن اطمینانی و میان الغای اعتبار علم. دانشمند مادی باید بداند كه سخن دو تاست كه از همدیگر جدا می باشند.

یك بار می گوییم انسان بنا گذاری نموده كه غیر علم را (ظن اطمینانی) علم شناخته و با وی معامله ی علم كند. البته در این صورت اعتبار حقیقی از آن علم بوده و علم اعتباری (ظن اطمینانی) تنها زنده ی اسم علم می باشد. و یك بار می گوییم انسان به علم عمل نمی كند بلكه پیوسته پیرو ظن است یعنی انسان در عمل مستقیماً به

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 440
سوی رجحان و اولویت می گراید؛ و این سخنی است بی پایه و اندیشه ای است خام زیرا انسان در اعتباریات عملی خود محكوم طبیعت و پیرو هدایت فطرت و غریزه خود می باشد و چنانكه در آغاز سخن گفته شد طبیعت و فطرت برای نیل به هدف خود، انسان را به سوی واقعیت خارج می كشاند و قوای فعاله و مدركه را با واقعیت خارج ارتباط می دهد و ادراكی كه خارج به طور اطلاق می تواند در ظرف وی بگنجد همان علم است و بس.

جای بسی شگفت است اگر چنانچه انسان در مورد عمل، تنها ظن یعنی طرف راجح را گرفته و انتخاب می كند آیا خود رجحان را نیز با رجحان تشخیص می دهد؟ و همچنین این رجحانهای مترتب، الی غیر النهایه می روند و بالاخره یك طرف نمی تواند ترجیح (نه ظن ترجیح) پیدا كند؟ یا بالاخره به علم می رسد زیرا اگر در جایی گفتیم كه «راستی راجح است» علم را به كار برده ایم؟

انسان اگر به وجود چیزی علم داشته باشد تا علم به بطلان وجود وی نرسانیده علم نخستین را معتبر می دارد و مطالعه ی حالات مختلف حیوانات دیگر وجود این روش را در آنها نیز تأیید می كند.

و اگر وجود چیزی كه كردنی است یا نكردنی، در میان دو چیز مردّد شود، به فعل هر دو طرف یا ترك هر دو طرف مبادرت می ورزد.

و اگر وجود چیزی را نداند، ترتیب آثار وجود وی را به مورد نمی دهد.

و اگر چیزی میان كردنی و نكردنی (خیر و شر) مردد شود توقف خواهد كرد.

(چهار اصل «استصحاب، احتیاط، برائت، توقف» به اصطلاح فن اصول) .

و چون در جاهای دیگر در اطراف این چهار اصل بحثهای وافی شده از دامنه دادن گفتگو در این مقاله درباره ی آنها خودداری می شود.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است