ممكن است كه این تصور برای بعضی پیش آید كه فرض علت غائی با فرض
علت فاعلی منافی است (چنانكه این توهم برای برخی پیش آمده) زیرا علت فاعلی
همان است كه وجود دهنده ی معلول است و بدیهی است كه یك شئ نمی تواند دو علت
وجود دهنده داشته باشد یعنی هم وجودش معلول علت فاعلی باشد و هم معلول علت
غائی.
پاسخ این توهم از آنچه قبلاً در مقام بیان رابطه ی فعل و غایت گفتیم معلوم شد زیرا
معلوم شد كه تأثیر علت غائی و علت فاعلی در عرض یكدیگر نیست كه منافی با
یكدیگر باشد بلكه در طول یكدیگر است و علت غائی مكمل علت فاعلی است یعنی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 711
علت فاعلی قطع نظر از علت غائی فاعل بالقوه است نه بالفعل و ناقص است نه كامل
و با علت غائی است كه فاعل تمام و علت تامّه می شود. حكما گفته اند كه علت غائی
مكمل فاعلیت فاعل است و ایندو در یكدیگر مندرج اند.
سخیف تر از این اشكال این است كه بگوییم چون اصل غائیت مستلزم انتخاب
وسیله است پس مستلزم اختیار است و چون اختیار منافی با جبر و ضرورت علّی و
معلولی است پس اصل غائیت منافی با ضرورت علّی و معلولی است و از طرف دیگر
اصل ضرورت علّی و معلولی پایه ی نظام قطعی موجودات است پس اصل غائیت منافی
با نظام قطعی موجودات است.
پاسخ این اشكال نیز از آنچه در مقاله ی 8 و این مقاله گفته شد روشن است و ما
ثابت كردیم كه اختیار در انسان منافی با ضرورت علّی و معلولی نیست بلكه ثابت
كردیم كه نفی ضرورت علّی و معلولی منافی با اختیار و آزادی انسان است تا چه رسد
به نوع انتخاب و اختیاری كه طبیعت در سیر تكاملی خویش می كند.
بنا بر اصل غائیت، نظام قطعی علّی و معلولی موجودات، صورت كامل تری به
خود می گیرد زیرا اگر ما در قانون علیت تنها علت فاعلی را دخیل بدانیم، یعنی علل فاعلیه
را بلاغایت و بلاهدف بدانیم، هر چند موجودات همه با یكدیگر مرتبط و متصل خواهند
بود ولی روابط منحصر خواهد بود به روابطی كه بین هر فعل و فاعل بلاواسطه ی
خودش هست، ولی بنا بر اصل غائیت علاوه بر رابطه ای كه همواره بین فعل و فاعل
هست یك رابطه ی خاصی نیز بین هر فاعل و نتیجه ی فعل هست و مثل این است كه یك
نوع جذب و انجذابی بین ایندو برقرار است و به عبارت دیگر بنا بر انكار اصل علت
غائی یگانه چیزی كه حوادث را به جلو می برد رابطه ای است كه بین حوادث حاضر و
حوادث گذشته است و این حوادث گذشته است كه در پشت سر این حوادث واقع
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 712
شده اند و آنها را از عقب می رانند؛ ولی بنابر اصل غائیت، حوادث آینده نیز به نحوی
دخالت دارند و مثل این است كه از جلو، این حوادث را می كشند. البته بنا بر قبول
اصل غائیت (كه چاره ای از قبولش نیست) یك مسأله ی دیگر پیدا می شود و آن اینكه
«آیا سلسله ی غایات، متناهی است یا غیر متناهی؟ » و به عبارت دیگر «آیا همان طوری
كه سلسله ی علل (علل فاعلی) منتهی می شود به علت بالذات و علة العلل، سلسله ی
غایات نیز منتهی می شود به غایت بالذات و غایة الغایات یا نه؟ » و بنا بر فرض [اول ]
«آیا غایة الغایات همواره همراه همه ی غایات [متناهی ] است یا نه؟ » حل این مسأله را از
مقاله ی 14 باید بخواهیم.