در
کتابخانه
بازدید : 680495تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Collapse اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مقدمتا باید دانست كه اگر ما خواسته باشیم از برای موضوعی توسعه ی جنسی داده و انواعی اثبات كنیم، تنها راهش آن است كه در میان افرادش اختلاف و تباین در آثار و خواص پیدا كرده و از آن راه، مبادی آن احكام مختلفه را مختلف شماریم.

مثلاً «حجم» را به انواع مختلفه ی كره و استوانه و مكعب و مخروط و منشور و همچنین «سطح» را به سطح مستوی و منحنی از راه اختلاف خواص ریاضی كه در افراد مختلفه ی آنها پیدا می شود تقسیم می نماییم.

و از اینجا روشن می شود كه اگر مهیّت جوهر كه از راه ویژه ی خود در خارج اثبات شده انواعی داشته باشد باید اختلافی در احكام افرادش بروز كند.

و با اعتماد به این حقیقت، گذشتگان فلاسفه اقسام زیرین را برای مهیّت جوهر اثبات كرده اند:

اول «نفس» . چنانكه در مقاله ی 3 مبرهن كردیم نفس ما جوهری است مجرد از ماده كه افعالش ابتدائاً از ماده بروز كرده و متصدی افعال بدنی می باشد. چنانكه روشن است نظیر این سخن را در نفوس سایر حیوانات نیز می توان گفت.

دوم «عقل» و آن جوهری است مجرد از ماده كه هیچ گونه تعلق ذاتی و فعلی به ماده ندارد. فلاسفه ی الهی به وجود چنین موجودی اقامه ی برهان كرده اند چنانكه در مقاله ی 14 خواهد آمد.

سوم «جسم» . گذشتگان فلاسفه پس از اثبات وجود جوهر مادی در جهان طبیعت، متوجه شده اند كه همه ی اجسام، خاصه ای مشترك مانند حجم دارند و از این روی حكم كرده اند كه جسم نوعی است از جوهر (آن گروه از فلاسفه كه ماده به معنی هیولی اثبات كرده اند ناچار جوهر جسمانی را به سه قسم هیولی، صورت حسی و جسم- كه نتیجه ی تركیب آنهاست- تقسیم كرده اند، ولی با اثبات «حركت جوهری» باید هیولی را جهتی از جهات وجود جسم دانست نه موجود مستقلی در برابر جسم) .

چهارم «صورت نوعی» . اختلاف آثاری كه در اجسام گوناگون جهان مشهود است، با تذكر اصلی كه در آغاز سخن گفته شد، ایجاب می كند كه به حسب اختلاف

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 870
آثار جسمانی تقسیم دیگری در خود جوهر جسم انجام گرفته و در نتیجه مطلق جسم صورتهای تازه ی جوهری پیدا كند.

ولی چون نظر ساده ی ما گاهی خطا كرده و یك اثر مركّبی را بسیط شمرده و موضوعی غیر واقعی برایش اثبات می كند- چنانكه مثلاً ما با نظر ساده امثال خانه و فرش و صندوق و ماشین و غیر آنها را واحدهای جوهری شمرده و آثار و خواصی از برای آنها می پنداریم و پس از بررسی روشن می شود كه چنان نبوده است- اینجاست كه فلسفه باید از نظریات علمی استمداد جسته و از نتایج كنجكاوی آنها كه خواص اشیاء را تشخیص می دهند استفاده كرده و از برای خواص حقیقی، موضوعات حقیقی اثبات كند، زیرا تشخیص خواص اجسام وظیفه ی علم است نه وظیفه ی فلسفه.

پس می گوییم: طبیعیات و ریاضیات قدیم 1. عناصر و اصول اولیه ی تركیبات جسمانی را- به استثنای اجسام فلكی- چهار تا می دانست: آتش، هوا، آب و خاك (2). افلاكی كه دارای اجرام كوكبی بودند اثبات می كرد 3. موالید سه گانه كه انسان و حیوان و نبات باشند یافته بود (غیر از تركیبات معدنی و كائنات جوّ مانند شهابها و ابر و برف و تگرگ) و از این روی فلسفه نیز از برای هر یك از آنها صورت نوعی جوهری جداگانه اثبات می كرد مانند صور عنصری، صور فلكی و كوكبی، صور نباتی، صور حیوانی و صورت انسانی.

ولی پیشرفت تازه ی علوم این بساط را برچیده و بساطی تازه گسترده است: 1. چهار عنصر كهنه تجزیه شده و تاكنون عناصر بسیاری پیدا شده 2. به ثبوت رسانیده كه افلاكی در وجود نبوده و حركتهای مشهود آسمانی بیشترشان از آن زمین بوده و ستارگان نیز از عناصری كه زمین را به وجود آورده اند تركیب یافته اند 3. عناصر را نیز به ملكولها و ملكول را به اتمها و اتم را به اجزای دیگری مانند پروتون و الكترون تجزیه نموده 4. ماده را به انرژی و انرژی را به ماده قابل تحول فرض كرده و با این فرضیه جهان طبیعت به انرژی برمی گردد كه حركت است؛ از این روی امروز فلسفه نیز طبق اصول مسلّمه ی خود، با حفظ این نظریات، نوعیتهای جسمانی جوهری اثبات خواهد كرد.

بنابراین از آنجایی كه جسمیّت پیدا شده و تركیب شروع می شود، هر تركیب تازه خواص تازه ای ایجاد می كند تا آنجا كه تركیبات خاتمه می پذیرد. هر تركیب تازه ی دارای خواص بسیط تازه، یك صورت نوعی جوهری مخصوص به خود دارد و مجموع چندین نوع كه نوع تازه ای به وجود می آورند «ماده» هستند و صورت نوعی تازه صورت نوعی آنهاست و مجموع صورت و ماده یك نوع تازه می باشد.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 871
و اما فرضیه ای كه ماده را نتیجه ی تراكم یافتن انبوهی از انرژی می گیرد، چون تاكنون از راز تراكم انرژی و پیدایش حجم، پرده برداشته نشده، نوعیت جوهری ویژه ی جسم كه نخستین نوع پدیده ی نوعی شمرده می شود، در اعتبار خود باقی است.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است